اصل «ولایت» مسئله قرآنی است نه روایی/ در حوزه تکریم مقام زن با فرهنگ اسلامی انس نگرفتیم
تفسیر سوره احزاب ـ امامت یک واقعیت و امری ساختاری است، آیات قرآن نشان میدهد، اصل «ولایت» مسئلهای قرآنی است نه مسئلهای حدیثی و روایی.
به گزارش Alamolhoda.com، آیتالله علمالهدی ظهر امروز در هفتمین جلسه تفسیر سوره احزاب در ماه مبارک رمضان که در مهدیه مشهد برگزار شد، بابیان اینکه به آیه ششم این سوره که با جمله معروف «ولایت» آغاز میشود رسیدیم، اظهار کرد: خداوند در این آیه میفرماید «النَّبِیُّ أَوْلی بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلی بِبَعْضٍ فی کِتابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُهاجِرینَ إِلاَّ أَنْ تَفْعَلُوا إِلی أَوْلِیائِکُمْ مَعْرُوفاً کانَ ذلِکَ فِی الْکِتابِ مَسْطُوراً»، «پیغمبر از مؤمنان نسبت به نفس آنان اولی است، همسران پیغمبر در حکم مادران مسلمین هستند و بعضی از ارحامشان اولی به بعضی دیگرشان است...».
سه تفسیر اولویت پیغمبر بر مؤمنین
ایشان ادامه داد: حضرات مفسرین درباره این جملات نظرات گوناگون دارند، اختلافنظر در جمله اول شروع میشود تا آخرین جملهاش؛ در خصوص جمله اول، سه نظریه دادهشده، نظریه اول این است که گفتهاند مقصود از اولویت پیغمبر این است که اگر پیغمبر اکرم فرمانی دادند و فرمان رسولالله برخلاف فرمانی بود که نفس انسان به او میدهد، بهفرمان نفسش عمل نکند.
نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی بابیان اینکه انجام عملی توسط انسان، مقدماتی دارد، افزود: معمولاً انسان اعمالی را که انجام میدهد مبتنی بر مقدماتی است، اول خواسته دارد، بعد از خواستن، اراده میکند، بعد از اراده، اعضا و جوارح مربوطه به کار میافتد و بعد کار انجام میگیرد؛ از یک نگاه کردن انسان تا اعمال دیگر، این حالت وجود دارد.
ایشان بابیان اینکه مفسرین در این موضوع میگویند اگر فرمان پیغمبر برخلاف فرمان شما بود، نباید بهفرمان نفس خود عمل کنید، خاطرنشان کرد: نظریه دوم این است که گفتند منظور، «حکم» پیغمبر است، حاکمیت پیغمبر در برابر حاکمیت مؤمنین، اگر مؤمنین خواستند خودشان حاکمیت کنند و پیغمبر نیز اراده کرد حاکمیت کند، حاکمیت پیغمبر اولی بر آنان است.
پیغمبر در همه امور بر مؤمنین اولویت دارد
آیتالله علمالهدی ضمن رد این دو نظریه، بیان کرد: آیه در مقام بیان رابطه مؤمنین و وظیفه آنان در برابر پیغمبر است، اینکه بگوییم تنها فرمان پیغمبر از فرمان نفس اولی است، درست نیست، سیاق آیه اقتضا میکند منظور چیز دیگری باشد، از طرفی، آیه اطلاق دارد و بر حسب اطلاق جمله، هر چیزی که موضوع مؤمن و پیغمبر است، پیغمبر نسبت به آن اولویت دارد، اگر اولویت پیغمبر را در یک موضوع منحصر کردیم، با اطلاق مطلق آیه در رابطه با اولویت پیغمبر نمیسازد.
ایشان اظهار کرد: نظریه سوم، نظریه اطلاق است که پیغمبر در تمام خصوصیات اولویت دارد، اراده پیغمبر مقدم بر اراده انسان، تصمیم پیغمبر مقدم بر تصمیم انسان، خواسته پیغمبر مقدم بر خواسته مؤمنان و در مقام مراقبت از جان، مال و حیثیت، پیغمبر بر مؤمنان مقدم است؛ اگر امر بر حفظ خود یا پیغمبر دایر شد، جان، مال و آبروی خودش را باید فدا کند، مال و حرمت پیغمبر مقدم است.
اثبات ولایت علی (علیهالسلام) با ولایت رسولالله
عضو مجلس خبرگان رهبری با تأکید بر اینکه اطلاق آیه، اولویت پیغمبر را در همهچیز میرساند، خاطرنشان کرد: سید قطب در حدیثی از پیامبر آورده «کسی ایمان آورده که من را بیش از جان، مال و فرزندانش دوست داشته باشد»، این مسئله مربوط به انسانهای دوره رسولالله نیست، مربوط به امروز ما نیز هست، این حدیث مشخص میکند صرفنظر از حوزه عملیات و دفاع از پیغمبر که در دورههای مختلف، افراد خود را فدای ایشان میکنند، در حوزه احساسات نیز صادق است.
ایشان ادامه داد: در غدیر خم نیز پیامبر ابتدا از حاضران اقرار میگیرد که من بر شما در همهچیز اولویت دارم؟ همان اولویتی که خدا در سوره احزاب برای من ثابت کرده، شما قبول دارید، این اولویت بعد از من با علی (علیهالسلام) است، پیغمبر در همانجا از مردم اقرار گرفت و بعد گفت «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ» و ولایت علی را ثابت کرد.
حفظ حرمت زن از اولاد بالاتر است
آیتالله علمالهدی به بخش دیگری این آیه «... وَ أَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ ...» اشاره کرد و گفت: «همسران پیغمبر، مادران مؤمنان هستند»، اینکه خداوند در آیه قبل در مسئله ظهار، فرمودند «شما جز مادر خود مادر دیگری ندارید» و با تشبیه و قرارداد نمیتوانید مادر دیگر داشته باشید و اینکه مادرها کسانی هستند که بچه را به دنیا آوردند ولی درعینحال خداوند در این آیه تشبیه میکند که همسران پیغمبر، مادران مؤمنان هستند، در واقع در مقام تعظیم و احترام همسران پیغمبر است.
ایشان افزود: باید به مسئله حرمت زن توجه کنیم، فردی که در میان ما هست چه بهعنوان نسبت فامیلی یا شخصیت اجتماعی، خانواده و زندگی او محترم است و حرمت دارد، وقتی مردی از دنیا رفت، زندگی آن زن حرمت دارد، آن زن شریک زندگی و محرم آن مرد بوده و باید او را تعظیم کنید، حتی حفظ حرمت زن از حفظ حرمت اولاد بالاتر است.
متأسفانه در حوزه تکریم مقام زن با فرهنگ اسلامی انس نگرفتیم
نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی بابیان اینکه در حوزه تکریم مقام زن هنوز با فرهنگ اسلام انس نگرفتیم، تصریح کرد: خانم تا وقتی جوان است، وجودش در یک زندگی مؤثر است، بهواسطه همسر او، مورد احترام قرار میگیرد اما وقتی مرد از دنیا رفت و زن پیر شد، دیگر به او توجهی نمیکنند، بستری که زندگی در آن اداره میشود، ساخته این خانم است؛ مدیریت خانه تنها مدیریت نهار و شام و فرش نیست، عمده نقش زن در زندگی، مدیریت شما آقا است، خودتان را مدیریت میکند؛ تمام جریانهایی که شما به آن وابستهاید، این خانم برای شما جمع میکند، حرمت این زن باید محفوظ باشد، انسان تا وقتی حیات دارد باید حرمت زن را حفظ کند و وقتی از دنیا رفت، بچهها و وابستگان باید او را احترام کنند، نباید موقعیت زن را نادیده بگیریم.
ایشان به سومین بخش آیه که مورد بحث میان مفسرین است «...وَ أُولُوا الْأَرْحامِ بَعْضُهُمْ أَوْلی بِبَعْضٍ فی کِتابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُهاجِرینَ...» اشاره کرد و گفت: مسئله سوم که مورد نزاع ما با مفسرین است و متأسفانه مفسرین شیعه نیز در اینجا به روایات اهلبیت بیتوجهی کردند، این قسمت است؛ خداوند میفرماید اولویت بعضی از اولی الارحام بالاتر از بعضی مهاجرین و مؤمنین است؛ آیا هر قوموخویشی رحم است؟ قوموخویشی رحم است که شما با او به یک رحم برسید، مثل دایی، خاله، عمو و عمه، پسران اینها همه به یک رحم میرسند پس اینها ذیرحم شما میشوند.
دو تفسیر نادرست
آیتالله علمالهدی ادامه داد: مفسرین گفتند در اینجا ذات مقدس پروردگار درباره ارث گفته است؛ در صدر اسلام مهاجرین که به مدینه آمدند، نه خانه، نه شغل و نه زندگی داشتند، مسلمانان معمولاً این افراد را در کار و زندگی شریک میکردند، پیامبر عقد اخوت را بین آنان رواج دادند و اینها به شکل برادر با هم زندگی کردند، کمکم به این نتیجه رسیدند که باید از هم ارث ببرند، برخی مفسرین میگویند خداوند برای نسخ این موضوع، این آیه را نازل فرموده است که شما از هم ارث نمیبرید درحالیکه تفسیر اهلبیت (علیهالسلام) خلاف این است.
ایشان اضافه کرد: آیه درباره پیغمبر و زنان پیغمبر بود که پیغمبر از مؤمنین اولی است، ارث به پیغمبر و زنان پیغمبر چه ارتباطی دارد که در یک آیه بیاید؟ این «اولی الارحام» قطعاً منظور اولی الارحام پیغمبر است، دو مطلب اول آیه مربوط به پیغمبر است و مطلب سوم نیز باید مرتبط با پیغمبر باشد، در غیر این صورت، بخش سوم نسبت به ابتدای آیه بیگانه میشود.
امام جمعه مشهد مقدس به بیان تفسیری از تفسیر برهان پرداخت و اظهار کرد: روایاتی در مورد اینکه اولی الارحام، اولی الارحام پیغمبر معنا کردند وجود دارد که در تفسیر برهان جلد 6 صفحه 221 میفرماید، آیه میخواهد بگوید اولی الارحام پیغمبر، همان ولایت را از پیغمبر به ارث میبرند و اولی هستند از مؤمنین و مهاجرین؛ یعنی اگر مؤمنین و مهاجرین بخواهند ادعای حکومت کنند، اولی الارحام نسبت به مُلک، ایمان و عماره، اولی هستند.
ایشان خاطرنشان کرد: روایت دیگر از امام صادق (علیهالسلام) آمده که این آیه در اولی بودن فرزندان امام حسین (علیهالسلام) نازل شده که فرزندان امام حسین (علیهالسلام) از فرزندان امام حسن (علیهالسلام) اولی هستند و امامت به فرزندان امام حسین (علیهالسلام) رسیده، به امام فرمودند، میگویند این آیه درباره ارث است، فرمودند نه، در مورد فریضه و ارث نیست.
«ولایت» مسئلهای قرآنی است نه روایی
آیتالله علمالهدی تصریح کرد: از سیدالشهدا (علیهالسلام) نیز نقل شده «لَمّا أنزَلَ اللّهُ تَبارَکَ وَ تَعالی هذِهِ الآیَةَ: «وَ أولوا الأرحامِ بَعضُهُم أولی بِبَعضٍ»، سَألتُ رسولاللهِ صلیاللهعلیهوآلهوسلم عَن تأویلِها فَقال: وَ اللّهِ ما عَنَی غَیرَکُم، وَ أنتُم أولوا الأرحام، فَإذا مِتُّ فَأبوکَ عَلیٌ أولی بی وَ بِمَکانی، فَإذا مَضی أبوکَ… فَا¨ذا مَضَی الحَسَنُ وَقَعَتِ الغَیبَةُ فِی التاسِعِ مِنْ وُلدِک...»، از پیغمبر تعبیر این آیه را سؤال کردم، پیغمبر فرمودند «خدا به این آیه غیر از شما را قصد نکرده است، اولی الارحام من شما هستید و خدا شما را میگوید، وقتی من از دنیا رفتم، علی پدرت اولی به من است و جایگاه من، وقتی پدرت از دنیا رفت، برادرت حسن اولی به او هست و وقتی برادرت حسن از دنیا رفت، تو اولی به برادرت حسن هستی»؛ پرسیدم بعد از من چه کسی اولی هست؟ فرمودند «پسرت علی اولی بعد از تو، پسرش محمد بن علی امام باقر، بعد از او پسرش جعفر اولی به او هست، بعد از جعفر، پسرش موسی اولی هست به او و وقتی موسی از دنیا رفت، پسرش علی اولی هست بعد از او، وقتی علی از دنیا رفت، پسرش محمد و بعد از محمد، علی اولی به او هست، بعد از علی پسرش حسن اولی به او هست و حسن که از دنیا رفت، غیبت واقع میشود در نهمین فرزند از فرزندانت، امامان 9 گانه از صُلب تو، خداوند علم مرا در فرزندان تو قرار داده و هیچ قومی نیستند مرا اذیت کنند از اینها مگر شفاعت من به او نمیرسد».
ایشان افزود: با توجه به معنای آیه، مشخص میشود تنها تفسیر صحیح آیه، تفسیر سومی است که مربوط به ارحام پیغمبر است.
نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی با تأکید بر اینکه امامت یک واقعیت و امری ساختاری است، اضافه کرد: در آیات بعدی درباره ولایت امیرالمؤمنین آیاتی وجود دارد که نشان میدهد، اصل «ولایت» مسئلهای قرآنی است نه مسئلهای حدیثی و روایی.