زندگی دو فصل دارد یکی گذار و یکی ثبات

در زندگی دو جاده وجود دارد. هر جاده ای یک انتهایی دارد . یک جاده انتهایش این است که بشر فلسفه ی خلقت در او محقق نشده است . ویژگی های انسانیت در او محقق نشده . یک همچین بشری باید نیست شود . آتش هم چون قوی ترین ابزار در نیست کردن است. استفاده می شود.

 ادامه تفسیر آیه 6 سوره ی بینه ، مهدیه مشهد

دریافت

آیت الله علم الهدی امروز ظهر بعد از نماز ظهر و عصردر مهدیه مشهد به ادامه ی تفسیر آیه ششم از سوره بینه پرداخت و ضمن تسلیت به مناسبت شهادت حضرت امیر المونین بیان داشت : کلام و بحث ما در مورد خالدین متوقف شد .خلود در اتش برای شر البریه و خلود در بهشت که در آیه بعد به ان در مورد افراد متدین ذکر شده است.

وی اشار ه کرد : بحث ما در باره خلود در آتش است . یک آدمی تمام عمرش را در نافرمانی از خداوند گذرانده است. آیا می خواهند تا ابد اورا عذاب کنند؟

آیت الله علم الهدی در بیان پاسخ به این مسئله اظهار داشت :  دو نکته وجود دارد عذاب در برابر گناه بخاطر حجم گناه نیست بلکه بخاطر نیت فرد خاطی از اون گناه است. برای همین است که وقتی یک آدم متدین اگر از روی ندانستن خمر بنوشد او را گناه نمی دانند و عذابش نمی کنند ولی اگر یک نفر یک ته استکان شراب با دانستن اینکه این خمر است و نباید بخورد ، خورد عذابش نمی کنند در حالیکه کمتر از فرد قبلی خورده .

حالا یک انسانی یک عمر خدا را نمی شناخته . حالا خدا براش اثبات می شود و ایمان می آورد. خوب هیچ ولی اگر علی رغم اثبات خدا باز هم از روی لجاجت بازهم به کفر خودش ادامه داد هرچقدر هم که عمر کند اگر بجای نود سال نود هزار سال عمر می کرد بازهم خدا بخاطر همان تمردش اورا عذاب می کند.

ایشان در مقام مثال گفت : مثل ماجرای حضرت نوح که علیرغم دعوت نهصدوپنجاه ساله به او ایمان نیاوردند . حتی اگر نهصد و پنجاه میلیون سال هم عمر می کردند بازهم ایمان نمی آوردند.

ایشان در ادامه بیان داشت : نکته دیگر تصور اشتباه ما از بهشت و جهنم است . ما فکر می کنیم خدا یا عشرت کده دارد یا شکنجه گاه و این تصور نسبت به بهشت و جهنم درست نیست.

آیت الله علم الهدی در ادامه نکات تفسیری این آبه گفت : در زندگی دو جاده وجود دارد. هر جاده ای یک انتهایی دارد . یک جاده انتهایش این است که بشر فلسفه ی خلقت در او محقق نشده است . ویژگی های انسانیت در او محقق نشده . یک همچین بشری باید نیست شود . آتش هم چون قوی ترین ابزار در نیست کردن است ، مصداق دوزخ قرار می گیرد.

ما دو زندگی نداریم ، یک زندگی داریم. منتها در دوفصل. یکی فصل گذار است (این دنیای فانی) و دیگری فصل ثبات است (دنیای باقی).

نکته ی دیگر اینکه کفار از اهل کتاب و مشرکین هردو در سرنوشت به یک سرنوشت محکوم شده اند در حالیکه اینها باهم متفاوت بودند. مشرکین هیچ کدام از اصول را قبول نداشتند ولی اهل کتاب فقط منکر نبوت پیامبر بودند .

اهل کتاب اعتقادشون به کتاب و خدا و وحی تا زمانی ثابت بود که پیامبر نیامده بود. وقتی پیامبر آمد حجت بر آنها تمام شد. بعد از شناخت پیامبر وقتی کفر ورزیدند، در واقع هم منکر خدا شدند و هم منکر تورات و هم منکر انجیل ، و هم منکر معاد شدند .