برای این انقلاب باید جان داد اما جهنم هم نباید رفت

"ان الله لا یرضی بحرام" این باید درتمام عرصه ها مقابل دید ما باشد، توجه داشته باشیم که در تمامی عرصه ها باید این مطلب راهنمای ما باشد وتا مسیر درست حرکت کنیم.سیاست را برای دین بخواهیم،فرهنگ را برای دین هر عمل ما برای انجام تکلیف شرعی باشد نه چیز دیگر

تفسیر آیه ی 6 سوره بینه، مهدیه مشهد

دریافت

آیت الله علم الهدی در ادامه تفسیر آیه 5 سوره بینه به تفسیر "و ذلک الدین القیمه" پرداختندکه این جمله مستقل است ازحیث مطلب و مرتبط با مطالب قبلی آیه، برای معنای کامل این جمله باید معنای الدین القیمه را بدانیم.

مفسرین برای قیمه سه معنا بیان کردند، استوار، پایدار وقابل اجرا در تمام درهر زمان ومعنای سوم قوام بخش است.

دین هم از نظر راغب اصفهانی به فرمانداری وپاداش دادن است، معنی اجمالی آن روش وخط است اما نه هر خط و روشی بلکه خط و روشی که از یک سری رهنمود ها ودستورات نشات گرفته است واین خط وروش که منشاء آن هدایت گری و دستورات خاص است دین خوانده میشود که از نظر قرآن"ان الدین عند الله اسلام" .

ایشان در ادامه فرمودند: آن گرایشات وخواسته هایی که مخصوص فطرت انسانست وحیوانات آنرا ندارند فطرت دین قیمه است. در درون هر انسانی یک سری گرایشات وجود دارد که با حیوانات مشترک است مانند شهوت، قدرت طلبی و جمال دوستی که گاهی طغیان این تمایلات باعث از بین رفتن خواسته های انسانی میشود یا آنها را پنهان میکند.

آیت الله علم الهدی در ادامه بحث به تفسیر "ذلک" پرداختند وآنرابه  4 اشاره نقل قول کردند، قول اول "ذلک" اشاره به تمام مطالب بیان شده در آیه تا اینجا دارد یعنی اشاره به عبئدیت،اخلاص،حنیف،اقامه نماز وایتا زکات،که مجموع اینها دین قیمه است وهمه باید باشند تا فایده داشته باشد.مثلا کنار فعالیت سیاسی واجتماعی عبودیت وبنوگی خدا نباشد،نمیتوان امور را بکسانی سپرد کهتقید وتوجهی به عبودیت وبنگی خدا ندارد اما متخصص وکاردان است. 

قول دوم "ذلک" را اشاره به "لیعبدوا الله" میدانند واینکه عبادت وبندگی خدا دین قیمه است.هرعملی که انسان میخواهد انجام دهد باید حساب کند چاشنی عبودیت حق در آن هست یا نه؟ اگر بود کا ما درست وگرنه عمل ما خرابست.نباید بگذاریم  در زندگی ریا وارد شود وهمه امر ما برای عبودیت خدا باشد.

در قول سوم"ذلک" اشاره به "یقیموا الصلوه و یوتوا الزکاه" داردو اینکه دین بدون زکات ونماز استوار نیست. وقول چهارم اشاره به اخلاص. چون اخلاص که آمد همه چیز درآن هست،منتهای اخلاص اینست کهانسان خود را مال خدا دانسته وهمه امور آن خالص برای خدا باشد.

ایشان در انتهای بحث دین را عامل هویت دانسته وافزودند: هویت اصلی مال دین است، چامعه ای که دین دارد هویت دارد واگر دین نباشد وابستگی می آورد واین وابستگی پایداری را ازبین میبرد. همانگونه که اسلام به کشور ما هویت، پایداری واستقلال داد.