ادامه ی تفسیر سوره ی ماعون
این افراد ممکن است نماز هم بخوانند ولی در عمل به تکذیب خدا بپردازند
لازم نیست کسی حتما به طور علنی به تکذیب دین بپردازد تا به او عنوان مکذب اطلاق شود، کسی که در مسیر تکذیب بیفتد ممکن است خدا را هم عبادت بکند اما در جریان زندگی هر چیزی از دین را که با تحصیل مقام و ثروت و خوشگذرانی نسازد منکر میشود. کما اینکه در همین سوره هم اشاره شده که الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ یعنی این افراد ممکن است نماز هم بخوانند ولی در عمل به تکذیب خدا بپردازند.
ادامه ی تفسیر سوره ی ماعون، مهدیه مشهد
آیت الله علم الهدی در ادامه ی جلسات تفسیر قرآن کریم در مهدیه مشهد با اشاره به برخی از مطالب عنوان شده در روز گذشته اظهار کردند: در جلسه روز گذشته عنوان شد در سوره ماعون از رسیدگی نکردن به فقرا، رعایت نکردن وظیفه در برابر خدا و عدم سهلانگاری در عبادت و بیتوجهی به نیاز نیازمندان به عنوان نشانههای ادعای دروغین دینداری یاد شده است.
ایشان بیان داشتند: اگر ترجمه قرآن را صد بار هم مورد مطالعه قرار دهیم ثوابی که تلاوت قرآن دارد حاصل نمیشود چرا که تمام ثواب آن از خواندن کلامالله است. خواندن ترجمه در کنار آیات خوب است و به درک آن کمک میکند اما ثواب آن متوجه تلاوت قرآن است.
آیتالله علمالهدی افزودند: عدهای میگویند تعابیر قرآن مثل مثالهایی که از باغات بهشتی و حوریهای بهشتی دارد برگرفته از ویژگیهای آن زمان سرزمین وحی بوده، در حالی که تعابیری که قرآن به کار برده با هر ادبیات محاورهای از هم قوم و ملتی همخوانی دارد و این یکی از معجزات قرآن است که هم به زبان محاورهای آن زمان و آن قوم همخوانی داشته و هم با زبان و اقوام حال حاضر همخوانی دارد. مثل آیه أَ رَأَیْتَ الَّذی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ که شیوه بیان آن را در زبان محاوره فارس معاصر هم داریم.
ایشان با اشاره به اینکه این سوره درباره تکذیب کنندگان دین سخن به میان آورده، عنوان کردند: تکذیب در جایی معنا میدهد که کسی چیزی را بداند و آن را درک کرده باشد و در عین حال به انکار آن و مخالفت با آن بپردازد و به خاطر انکار ناشی از نادانی و جهل بر تکذیبکننده عذاب نازل نشده است چرا که لازمه تکذیب یک شهود احساس و درک قبل از تکذیب است. یعنی برای کسی با ادله و دلیل خدا و پیامبر اثبات شود و در عین حال زیر بار نرود.
آیت الله علم الهدی خاطرنشان کردند: تکذیب سه نتیجه دارد یکی جهد است، یک انکار است و دیگری خوف است. یعنی به عنوان اصرار به انکار میپردازند و با اینکه میدانند همه چیز از خداست اما باز اصرار میورزند و دو ویژگی کفر نیز چشمپوشی از وظیفه در برابر خدا و سرکشی است که این بزرگترین ظلم در حق خداست.
ایشان در تبیین موضوع تکذیب دین از سرنوشت قارون سخن گفت و اظهار کردند: قارون از دوستداران خدا و موسی بود و عذابی که خدا بر وی نازل کرد به خاطر ثروتمند بودنش نبود بلکه به خاطر استکباری بود که در اثر ثروتمند شدن از خود نشان داد و گفت، خدایا این ثروت من به خاطر کاری بوده که خودم انجام دادم و با این جملهاش نعمت خود را به خود نسبت داده و به نوعی استکبار ورزیده بود و لازم به ذکر است در روایات آمده که قارون در زیر زمین زنده است و در عین زنده بودن عذاب میکشد.
آیتالله علمالهدی درباره منشاء تکذیب افزودند: استکبار و خدعه از منشاهای تکذیب است که خدعه به معنای گول خوردن و درافتادن با خداست که کسی فریب مال و ثروت و قدرت دنیا را بخورد و در مقابل پروردگار استکبار ورزد.
ایشان خاطرنشان کردند: دو نوع فریب خوردن داریم یکی اینکه فریب دنیوی بخوریم و دیگری اینکه گول خود خدا را بخوریم. یعنی به ستارالعیوب بودن خدا و تعجیل نکردن خدا در عقوبت کردن فریفته نشویم. هرچند که خداوند از روی مهربانی و بازنگه داشتن راه برگشت گناهان انسان را بروز نمیدهد و مهلت به انسان میدهد اما برخی به جای استفاده از لطف خداوند آن را فراموش میکنند.
آیتالله علمالهدی با اشاره به اینکه لازم نیست کسی حتما به طور علنی به تکذیب دین بپردازد تا به او عنوان مکذب اطلاق شود، تصریح کردند: کسی که در مسیر تکذیب بیفتد ممکن است خدا را هم عبادت بکند اما در جریان زندگی هر چیزی از دین را که با تحصیل مقام و ثروت و خوشگذرانی نسازد منکر میشود. کما اینکه در همین سوره هم اشاره شده که الَّذِینَ هُمْ فِی صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ یعنی این افراد ممکن است نماز هم بخوانند ولی در عمل به تکذیب خدا بپردازند.
ایشان کوچک شمردن گناه را مقدمه رسیدن به تکذیب دین دانست و افزودند: اشکال بزرگ گناه این است که مسیر آن سراشیبی است لذا وقتی از امام معصوم میپرسند خدا چه گناهی را نمیآمرزد حضرت در پاسخ میفرمایند سبک شمردن گناه باعث میشود که خداوند هیچ گناهی را نیامرزد و اگر کسی در این سراشیبی به آخر خط برسد به تکذیب خدا و پیامبر و معاد میپردازد و باورش را از دست میدهد.