استفاده شیطان از گرایشهای باطنی انسان برای انحراف او
خطبه اول ـ شیطان از ذخایر ذاتی و گرایشهای باطنی انسان سوءاستفاده میکند، برای نفوذ خودش راه باز میکند، ببیند آدمیزاد از چه چیز خوشش میآید، چه گرایش و غریزهای در بطن انسان است، از همان راه وارد میشود.
به گزارش Alamolhoda.com، آیتالله علمالهدی ظهر امروز در خطبه اول نماز جمعه این هفته، 27 بهمنماه در حرم امام رضا (علیهالسلام)، با بیان اینکه کلام ما در خطبه اول درباره شیطان شناسی از قرآن بود، اظهار کرد: در هفته گذشته بحث شد که راهبرد شیطان وسوسه است و در خصوص معنای لغوی وسوسه مطالبی را عرض کردیم، امروز درباره مصداق وسوسه از قران عرضی به محضر شما برادران و خواهران دارم؛ آدم یک واقعیتی را که میخواهد تعریف کند، دو جور تعریف ممکن است، یک تعریف به مفهوم و یک تعریف به مصداق.
ایشان ادامه داد: گاهی میخواهد واقعیتی را مشخص کند، بامعنای لغوی آن تعریف میکند که آن لفظ یا واقعیت شناخته شود و گاهی تعریف به مصداق است، تعریف به مصداق یک نوع نمایشگری است، یک وقت شما میخواهید سیب را تعریف کنید، با ادبیات و لغاتی سیب و مفهوم آن را تعریف میکنید اما یک وقت برای تعریف سیب، آن را درد دست میگیرید و میگویید سیب این است، یعنی نمایشگر است.
وسوسه، راهبرد شیطان است
نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی با بیان اینکه وسوسه راهبرد شیطان است، خاطرنشان کرد: آنچه در هفته قبل عرض کردیم، تعریف به مفهوم بود و استدلالات قرانی برای تعریف به مفهوم اما امروز تعریف به مصداق میکنیم؛ پروردگار در سوره مبارکه طه 120، مصداق وسوسه شیطان را تعریف میکند، میفرماید «فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطانُ قالَ یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلی شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْکٍ لا یَبْلی» شیطان آدم را وسوسه کرد، چه گفت، چه کرد و چطور وسوسه کرد؟ گفت «هَلْ أَدُلُّکَ عَلی شَجَرَةِ الْخُلْدِ» یک راهنمایی از من نمیخواهی؟ دلالت و راهنمایی کنم بر درختی که میوه آن درخت، همیشگی بودن و دائمی بودن است و دوم، میوه آن درخت، یک قدرت، سلطنت و حاکمیتی که قابلزوال نباشد، این وسوسه شیطان بود، مصداق وسوسه شیطان این بیانی بود که شیطان با آدم داشت.
ایشان به بیان مصادیق وسوسه شیطان پرداخت و گفت: در این مصداق وسوسه ما چند نقطه را متوجه میشویم، نکته اول، شیطان از راه دلالت و.راهنمایی وارد شد؛ سید بن طاووس بیان لطیفی در اینجا دارند، میگوید آدم صفوت الله بود، وقتی شیطان به سراغش آمد و گفت «هَلْ أَدُلُّکَ عَلی شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْکٍ لا یَبْلی»، شیطان با شعار راهنمایی و دلالت سراغ آدم آمد، آدم و هوا را بدبخت کرد، از بهشت دچار هبوط شدند، خودشان، نسلشان و ذریه شان به زندگانی پر فلاکت خاکدانی مبدل شدند.
روشهای وسوسه شیطان
آیتالله علمالهدی تصریح کرد: شیطان با شعار راهنمایی و دلالت سراغ آدم آمد، آنکه با این شعار به سراغش رفت، خودش و ذریه اش را اینگونه کرد، به سراغ ما که با شعار فریب و اغوا میآید، میگوید «قسم به تو خدا که بچههای آدم را اغوا میکنم»، اغوا از ماده غی است، غی ضد رشد است، یعنی از هدف بازداشتن، از مقصد جلوگیری کردن و از رسیدن به نتیجه انسانیت که کمال عبودیت پروردگار است، آنان را مانع شدن.
ایشان افزود: نکته دوم، بهرهبرداری شیطان در وسوسهاش، یک شیطان میآید از همان اول جبههگیری میکند، گارد میگیرد، اسلحهاش را درمیاورد و شروع میکند دشمنی کردن اما یک دشمن میآید به تو گل میدهد و لبخند میزند و با این کار، جام زهری به تو میدهد و آدم را میکشد، این دست گل و لبخند با آن شمشیر کشیده هر دو آدم را میکشد؛ برادران و خواهران، شیطان همهجا با شمشیر نمیآید که بفهمید دشمن است، خیلی جاها با گل میآید، فکر نمیکنید او شیطان است که میخواهد تو را بدبخت کند.
سوءاستفاده از گرایشهای باطنی انسان
امامجمعه مشهد اظهار کرد: نکته سوم، شیطان از ذخایر ذاتی و گرایشهای باطنی انسان سوءاستفاده میکند، راه برای نفوذ خودش باز میکند، ببیند آدمیزاد از چه چیز خوشش میآید، چه گرایش و غریزهای در بطن انسان است، کسی مثل آدم صفوت الله با غریزه جنسی، ثروت و پول گول نمیخورد، در او فطرت همیشگی بودن و ابدی بودن است، همه انسانها دارای فطرت ابدیتاند، پیغمبر فرمودند شما برای ابدی بودن آفریده شدید، این گرایش در وجود آدم هست، از همین گرایش استفاده کرد و گفت «میخواهی ابدی شوی و همیشه بمانی؟ من تو را به درختی راهنمایی میکنم که میوه او و خوردن از میوه او آدم را همیشگی میکند».
ایشان، بهرهبرداری از جریان قدرتیابی را دیگر روش شیطان برای اغوای انسان دانست و اضافه کرد: نکته چهارم، بهرهبرداری از جریان قدرتیابی است، فرمودند «آخِرُ ما یخْرُجُ مِنْ قُلُوبِ الصِّدِّیقینَ حُبُّ المقام»، آدمی که کاملاً با خدا اخلاص دارد، به گرایش جنسی، گرایش شهوانی، گرایش مادی، پول و ثروت از راه منحرف نمیشود اما آنچه ممکن است او را منحرف کند، مقامپرستی است، به موقعیت و مقامی برسد، حداقل قدرتیابی این است که من بیایم با شما حرف بزنم، بگویم طوری حرف بزنم که مردم خوششان بیاید.
آیتالله علمالهدی خاطرنشان کرد: حرف زدن من اینجا فریضه است، من خطبه میخوانم و شما هم نماز میخوانید که خطبه را گوش میدهید، منی ک نماز میخوانم بگویم نمازی که برای عبادت خداست و قصد خلوص پروردگار داشته باشم، بگویم طوری حرف بزنم که مردم خوششان بیاید، این آخر قدرتیابی و مقامپرستی است. شیطان حساب کرد آدم که دلش میخواهد همیشگی باشد، میخواهد همیشه آقا و سرور باشد، در رأس مردم و جامعه باشد و بر همه فرشتگان مقدم باشد لذا گفت از این جریان مقامخواهی و قدرتیابی بهعنوان سروری انسانها و موجودات، شیطان راه پیدا کرد در انسان نفوذ کند و گفت «میوه این درخت یک قدرت و پادشاهی است که فنا نشدنی است».
استفاده از نامهای فریبنده برای انحراف انسان
ایشان افزود: بهرهبرداری از نامهای زیبا، «شَجَرَةِ الْخُلْدِ» شجره منعیه است، شجره خبیثه است، شجرهای که خدا فرموده هرچه میخواهید بخورید اما به این شجره خبیثه نزدیک نشوید اما شیطان آمد و اسمش را گذاشته «شَجَرَةِ الْخُلْدِ»، یعنی یکی از راههای گول زدن شیطان، نامگذاری زیباست.
عضو مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: به ابتذال میگوید هنر، به فحشا میگوید زرنگی، به ولنگاری یک پسر جوان میگوید شجاعت؛ میگوید تو بیبندوبار باش، در جامعه در اجرای منکرات مقابل چشم مردم، شجاع، دلاور و جسوری، به انواع ابتذالها و نابکاریهای مبتذلانه آدمها را مبتلا کند، فحشا به اسم زیباسازی در میان مردم رونق پیدا کند، به شجره منعیه میگوید «شَجَرَةِ الْخُلْدِ»، شیطان آن روز آدم شیطان امروز من و تو هم هست و همان شگردی که برای انسان پیاده کرد، همان شگرد را برای من و تو پیدا میکند که به ابتذال میگوید هنر، به بیبندوباری و فحشا میگوید شجاعت و دلاوری که یک دختر بیاید یکجا روسری از سرش بردارد در معبر عمومی، اظهار شجاعت کرده، او همان شیطان است. به این دختربچه هم میگوید تو شجاعی که روسری از سرت برداری؛ این یک شیطان است اما همان شگرد را پیاده میکند؛ این را توجه داشته باشید که شیطان با آرم دلالت، راهنمایی و مشورت جلو بیاید.