باید از آموزههای سیاسی حضرت فاطمه(سلام الله علیها) استفاده کنیم
ما باید از آموزههای سیاسی زهرا(س) استفاده کنیم و غاصبان خلافت هم فهمیدند اگر حضرت زهرا(س) بماند آنها نمیتوانند به اهدافشان برسند و با هدف از پیش تعیین شده آن حضرت را به شهادت رساندند، از بین بردن وجود مقدس حضرت زهرا(س) بهعنوان یک بانوی روشنگر و هدایتگر، هدف آنها بود.
به گزارش alamolhoda.com، آیتالله علمالهدی پیش از ظهر امروز در مراسم شهادت حضرت فاطمه(س) که در حرم مطهر رضوی برگزار شد، سخن خود را با فرازهایی از زیارت حضرت زهرای مرضیه(س) آغاز کرد و در ادامه به روایتی از انس ابن مالک در کتب روایی اهل سنت اشاره کرد و گفت: روزی پیامبر(ص) نماز صبح را به جماعت خواندند و بعد از نماز به مردم فرمودند، ای جماعت اگر خورشید را از دست دادید، برشما باد به ماه و اگر ماه را از دست دادید به سراغ فرقدان بروید.
وی ادامه داد: پیامبر(ص) فرمودند، من خورشیدم، علی ماه است و زهره فاطمه آیت و حسن و حسین فرقدان (دو ستاره صبح )هستند و آنها با کتاب خدا تا روز قیامت فاصله پیدا نمیکنند.
نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی تصریح کرد: نکته این حدیث، تشبیهات پیامبر است، پیامبر(ص) بیشتر آموزههای خود را با تشبیهات ارائه میکردند، چراکه مردم آن زمان، توان درک و ظرفیت اسرار و بیانات پیامبر(ص) را نداشتند تا زمانی که آیندگان با ظرفیت فکری بیشتر میآیند، بتوانند از این تشبیهات به نکات و رموزی پی ببرند.
آیت الله علمالهدی خاطرنشان کرد: 5 تن آل عبا در این تشبیه پیامبر، موقعیتشان در جریان هدایت بشر کاملا مشخص است، خود را تشبیه به خورشید کردند، همچون خورشید اصل نورانیت و منشای نور است، ماه نور را از خورشید میگیرد.
وی لفظ افتقاد را که در این روایت بکار رفته تبیین کرد و گفت : افتقاد به معنای این است که شما خورشید را گم میکنید و ماه را گم میکنید این تعبیر اشاره به بیتوجهی مردم به رهنمودهای پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) است، ستاره زهره نقشآفرینیاش در زمانی است که ماه در محاق یعنی غیبت است، زمانیکه حضرت علی(ع) را بعد از پیامبر از خلافت محروم کردند، ماه ولایت در محاق شد و مردم راه را گم کردند و نمیدانستند صراط مستقیم چیست.
نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی در ادامه ضمن اشاره به ابهام و سردرگمی مسلمین بعد از رحلت پیامبر(ص)، نقش هدایتگر و سازنده حضرت صدیقه طاهره(س) را در هدایت و روشنگری مردم خاطرنشان کرد و افزود: بعد از غصب خلافت و فتنه سقیفه بنیساعده، مسلمین دسته دسته به مدینه میآمدند تا جواب سوالات خود را بگیرند اما جوابی دریافت نمیکردند، اگر علی علیه السلام در خلافت بعد از پیامبر(ص) قرار میگرفت مردم دچار گمراهی نمیشدند، پس زمانیکه وجود امیرالمومنین(ع) در محاق قرار گرفت وجود مقدس حضرت زهرا(س) اعلام خط اسلام ناب بر جریان اجتماعی مسلمینی که راه را گم کرده بودند، بود.
آیت الله علم الهدی ادامه داد: پیامبر(ص) از فاطمه(س) تعبیر به بضعه میکردند به این معنا که فاطمه بخشی از وجود من است و سرمایه من است و این تعبیر بعد از وجود پیامبر کاملا روشن است، چرا که خط هدایتی که حضرت زهرا(س) بعد از پیامبر(ص) داشتند و تداوم این خط به جریان امامت که به امام حسن و حسین(ع) میرسد، یعنی جریان مجاهده حضرت زهرا(س) و خطی که ایشان تعیین کردند در جریان امامت نمود میابد.
وی ضمن تاکید بر مقام والای حضرت زهرا(س) در هدایت و روشنگری بعد از رحلت پیامبر اضافه کرد: فرمایشات حضرت زهرا(س) در زمانیکه امیرالمومنین(ع) در محاق قرار گرفتند کلماتی بود که حجت را برهمه تمام کرد؛ انحرافی که بعد از پیامبر(ص) در دین ایجاد کردند حضرت زهرا(س) اینها را برای مردم مشخص کردند.
امام جمعه مشهد ضمن بیان فرازهایی از خطبه حضرت فاطمه (س) بیان داشت: طبق سخن حضرت زهرا(س) رهبری باید در تداوم وحی باشد یعنی پس از پیامبر رهبری جامعه باید به دست کسی باشد که آگاه بر دین خدا و آشنا به قواعد نبوت باشد و این خصوصیات در وجود مقدس امیرالمومنین(ع) نمود داشت که در غدیر خم هم طبق فرمان الهی به همگان ابلاغ شده بود.
آیت الله علم الهدی بر وظیفه امت اسلام در عمل به آموزههای حضرت زهرا(س) تاکید کرد و گفت: ما باید از آموزههای سیاسی زهرا(س) استفاده کنیم و غاصبان خلافت هم فهمیدند اگر حضرت زهرا(س) بماند آنها نمیتوانند به اهدافشان برسند و با هدف از پیش تعیین شده آن حضرت را به شهادت رساندند، اینگونه نبود که ایشان وسط دعوا بیایند و پایمال شوند و مورد تهاجم قرار بگیرند بلکه از بین بردن وجود مقدس حضرت زهرا(س) بهعنوان یک بانوی روشنگر و هدایتگر، هدف آنها بود.
وی با هشدار بر تاثیر عملیات روانی در انحراف اجتماع اظهار داشت: مردم مدینه وحی را از لسان مبارک پیامبر شنیدند و معجزه را دیدند اما در جریان حمله به خانه امیرالمومنین(ع) همه این مردم تحت تاثیر سوژه عملیات روانی سقیفه قرار گرفته بودند و بنابراین نالههای زهرای مرضیه(س) را بین در سوخته و دیوار شنیدند و شاهد آن ظلم آشکار بودند اما سکوت کردند، چون شعار فتنهانگیزی در ذهن آنها تلقین شده بود که میگفتند ما رهبر دیکته شده نمیخواهیم، اما فکر نکردند که این دیکته از طرف خداست و بنابراین با انکار ولایت امیرالمومنین(ع) در برابر خدا قرار گرفتند.