تحجر از ابزارهای شیطان برای تزئین اندیشه انحرافی است/عملیات انتحاری مصداق فرزندکشی عصرجاهلیت است
خطبه اول- در بعضی از افراد زمینههای فکری موجود، یک تصلبها، یک تحجرهای اعتقادی سنتی بوده که این زمینه شیطان است، برادران و خواهران توجه داشته باشید، تحجر -یعنی وابستگی به یک سلسله اندیشههای باستانی و اسطورهای کهن و گذشته- از ابزارهای شیطان در تزئین اندیشه انحرافی است. انسانهای متحجری که به یک سلسله رسوبات سنتی گذشته وابستهاند و حاضر نیستند تجدید نظری در فرهنگ و فکرشان با رشد و تعالی روزمره انجام دهند، این تحجر زمینه و ابزار شیطان است تا این اندیشه انحرافی را در این افراد متحجر دقیقا آرایشگری و تزئین دهد.
به گزارش Alamolhoda.com، آیتالله علمالهدی ظهر امروز در خطبه اول نماز جمعه این هفته، 12 آبان ماه مشهد مقدس در حرم امام رضا (علیهالسلام)، اظهار کرد: موضوع چند هفته اخیر خطبههای نماز جمعه مربوط به بحث شیطان شناسی از منظر قرآن بود، به همین مناسبت گفته شد، شگرد اصلی و محوری شیطان در اغوای انسان، آرایشگری و زینت بخشی است، جز آرایشگری، شیطان هنر دیگری از نظر تصرف در فکر، اندیشه و قلب انسان ندارد.
ایشان افزود: بحث ما در انواع تزئین و آرایشگری شیطان بود، که بیان کردیم هفت آیه در قرآن کریم درباره آرایشگری و تزئین شیطان وارد شده است، طی هفتههای گذشته دو آیه از هفت آیه تفسیر شد و دو نوع از زینت و آرایشگری شیطان بیان شد.
امام جمعه مشهد مقدس بیان کرد: این هفته نیز در مورد به نوع سوم آرایشگری و زینت شیطان بحث میکنیم، ذات پروردگار در خصوص نوع سوم تزیین شیطان در آیه 137 سوره انعام میفرماید؛ سومین نوع از انواع تزئین و آرایشگری شیطان آرایشگری در اندیشه و فکر است.
ایشان اضافه کرد: زمانیکه انحرافات فکری برای انسان پیشآمد، میکند، شیطان این انحرافات فکری را ولو از نوع سخیفترین اندیشهها و فکر باشد برای انسان زینت میدهد، اندیشه و فکر انحرافی را برای انسان به صورت یک رسوب در کانون مغز او قرار میدهد و انسان را برخلاف تمام اصول انسانی، جریانات عاطفی و گرایشهای فطری، او را در پای یک اندیشه سخیف انحرافی آنچنان پایبندش میکند که از همه عملیات ناهنجار و باطل خود در مقام دفاع بر میآید.
سومین نوع آرایشگری و زینت شیطان، آرایش اندیشه انحرافی مانند فرزندکشی است
ایشان تصریح کرد: خداوند در مقام تبیین نوع سوم آرایشگری و زینت شیطان که آرایشگری اندیشه انحرافی است، مطلب را در قالب یک نمونه بیان میکند که در محکمه عاطفه و بینش انسان از هر ملتی، نژادی، زبانی، هر تبار فکری و اندیشهای و اعتقادی این انحرافی بودن و سخافتش مشخص و آشکار است و آن اندیشه فرزندکشی است.
آیتالله علمالهدی ادامه داد: فرزندکشی یک نوع فکر باطل و سخیفی است که تمام انسانها، در تمام فرهنگها، زمانها و در تمام بینشها فرزندکشی را محکوم میکند، حتی انسانهایی که برای آدمکشی ممکن است، توجیح پیدا کنند اما اینکه پدری فرزند خود را بکشد در هیچ منطقی و کانون اندیشه و عاطفهای توجیح بردار نیست.
ایشان تاکید کرد: ذات مقدس پروردگار برای اینکه اثر عمیق آرایشگری فکری و زینت اندیشه انحرافی شیطان را در این آیه شریفه قرآن مشخص کند، ملاک و نماد آن را فرزندکشی معرفی میکند؛ شرکای شیطانی آنها و عوامل شیطنتی که بر کانون فکر و اندیشه یک انسان مسلط شدهاند، اینها کشتن بچههایشان را زینت و آرایش میدهند و به عنوان یک عمل ارزشی فوقالعاده برای او جای میاندازند، یک انسان با دست خودش، فرزند دلبند خودش را بکشد و نابود کند.
نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی ابراز کرد: در تاریخ به دو قربانی اشاره میکنند که اولی قربانی اسماعیل بود که به فرمان خدا ابراهیم، خواست او را قربانی کند و قربانی دوم عبدالله است، این یک خرافهای است که براساس دشمنی با پیامبر(ص) و عداوت با رسولالله که جد پیامبر(ص) را بتپرست معرفی کند، این خرافه را به جناب عبدالمطلب نسبت دادند، در غیر این صورت شما در همین زیارت وارثه سیدالشهدا(ع) به محضر حضرت عرض میکنید که «آقا از زمان آدم ابوالبشر تا امروزی که رحم پاک و مطهر صدیقه اطهر بستر پرورش و پیدایش شما بود، نور تابناک ولایت، آمیخته با نبوت شما در هیچ رحم ناپاکی که به نجاست بت پرستی و جاهلیت آلوده باشد، قرار نگرفت»، اعتقاد ما به پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) است.
ایشان ادامه داد: این قضیه دروغ است که عبدالمطلب یک پسرش را نذر حبل کرد که قربانی کند و بعد قرعه به نام یکصد شتر افتاد و آنها را به جای پسر خود قربانی کرد، اصل این سخن با مبانی اعتقادی ما و عشق ما به ساحت ولایت اهل بیت(ع) و رسول اکرم(ص) درست در نمیآید. برای اینکه شما بدانید، نوع آرایشگری اندیشه انحرافی شیطان به چه صورت در انسان ها واقع میشود، شیطان وقتی که یک زمینه فکری برای انسان باشد و یک اندیشه انحرافی برای او پیش بیاید با همان زمینه موجود این انحراف فکری را زینت و آرایش میدهد.
تحجر از ابزارهای شیطان برای تزئین اندیشه انحرافی است
ایشان ابراز کرد: در بعضی از افراد زمینههای فکری موجود، یک تصلبها، یک تحجرهای اعتقادی سنتی بوده که این زمینه شیطان است، برادران و خواهران توجه داشته باشید، تحجر -یعنی وابستگی به یک سلسله اندیشههای باستانی و اسطورهای کهن و گذشته- از ابزارهای شیطان در تزئین اندیشه انحرافی است. انسانهای متحجری که به یک سلسله رسوبات سنتی گذشته وابستهاند و حاضر نیستند تجدید نظری در فرهنگ و فکرشان با رشد و تعالی روزمره انجام دهند، این تحجر زمینه و ابزار شیطان است تا این اندیشه انحرافی را در این افراد متحجر دقیقا آرایشگری و تزئین دهد.
امام جمعه مشهد مقدس خاطرنشان کرد: این که یک انسان حاضر میشود در مقام پیروی از یک عقیده سخیف و یک فکر باطل مواد منفجره به خود ببندد و خود را نابود کند، انسانهای بیگناهی را بکشد، این تزئین شیطان در اندیشه و فکر است؛ تحجری که در او وجود دارد، اینکه دنبال منطق، استدلال تحقیق و تفحص در مبانی فکری خود بر نمیآید، یک مقلد کور و کر، چشم و گوش بسته دنبال یک جریان راه میافتد، طبیعتا این زمینه تزئین و انحرافی شیطان میشود.
ایشان گفت: زمانی با فردی از وابستگان منافقین که توبه کرده و برگشته بود، ملاقات کردم و پرسیدم؛ ما که با شما بحثهای زیادی کردیم، شما حرفهای ما را قبول نمی کردی و استدلالات ما را نمی پذیرفتی، ولی چه شد شما یک مرتبه از این جریان نفاق برگشتی و آمدی این طرف، گفت؛ «یک حادثه باعث شد» و اون حادثه این بود که برای من یک سوالاتی نسبت به خط مشی سازمان بهوجود آمد، سوالات خود را از هرکسی میپرسیدم، میگفتند؛ کادر مرکزی باید جواب بدهد.
ایشان تصریح کرد: او میگفت من دنبال این بودم که به یکی از افراد کادر مرکزی دست پیدا کنم، اتفاقا با یک وسایلی خود را به یکی افراد دستگاه مرکزی، «محمد حیاتی» رساندم و از او وقت گرفتم، وقتی با او نشستم و سوالات خود را با او مطرح کردم، گفتم این سوالات و شبهات را شما برای من برطرف کنید، در مقابل نگذاشت حرف من تمام شود و پرید وسط کلام من و گفت؛ من یک جمله به تو میگویم و دیگه تمام مسائل برای تو حل شده است، گفتم، آن جمله چیست؟، گفت: باید تو پیچ و مهره مغز خود را به دست کادر مرکزی بدهی و آنها این پیچ و مهره را برای تو شل و سفت کنند.
آیت الله علم الهدی افزود: گفتم عجب! من بشوم یک مقلد کور و کر، بشوم یک آدم که فکر و منطق ندارد. این حرفی که به من زدند موجب شد باطل بودن آنها برای من ثابت شود. این تحجر، تحجر از ماده حجر به معنای سنگ است، یعنی آدم پیچ و مهره مغزش را بدهد به دست یک آدم یا یک جریان یا حزب سیاسی، آنها برای او این پیچ و مهرهها را شل و سفت کند، زمینه اغوای شیطان و آرایشگری انحرافی شیطان است.
عملیات انتحاری مصداق همان فرزندکشی عصر جاهلیت است
ایشان ابراز کرد: بنابراین بر این اساس شیطان برای انسانها زینت میدهد که با دست خودت خنجر به دست بگیری و رگهای تکه جگر خودت، بچه خودت را در مقابل چشمان یک سنگ و چوب جدا کنی، میوه دلت را قربانی یک تکه سنگ و یک تکه چوب کنی، یعنی امروزی که یک نفر مواد منفجره میبندد و خود را نابود میکند و یک عده از مظلومان و مسلمانان را نابود میکند و میکشد، این غیر از آن است، خیر، این همان پسرکشی زمان جاهلیت میباشد که به این شکل جلوه کرده است. آرایشگری انحراف اندیشهای شیطان زمینهاش این است.
امام جمعه مشهد مقدس تاکید کرد: زمانیکه یک انسان دنبال فعالیتهای اقتصادی است، میخواهد برای خود ثروت و دارایی انباشته کند، دنبال جمعآوری منافع مادی است، پس اگر بنا شد یک عضوی بر خانواده اضافه شود که عضو مصرفی بود و درآمد نداشت مانند دوران جاهلیت که یک زن، یک دختر در کانون زندگی خانوادگی عضو مصرفی بود، صاحب درآمد نبود، میگوید پس من این عضو را قطع کنم، سطح مصرفم بیاید پایین و سطح درآمدم بالا برود.
ایشان گفت: بنابراین ذات مقدس پروردگار در سوره مبارکه اسرا میفرماید؛ «میوه دل خود را از ترس گرسنگی نکشید، نگویید عنصر مصرفی است، او را از بین نبرید، رازق شما ما هستیم، رزق شما دست ما است، اگر شما متولی رزق موجودی به اسم فرزند شدی، وقتی روزی انسان دیگری که تو تولیتاش را داری و روزی آن هم از طریق خداوند تامین میشود، زندگی تو توسعه پیدا میکند».
ایشان اضافه کرد: یک عده از انسانها زمینه فکریشان، یک نوع رشد اجتماعی است، سر بالاگرفتن در جامعه به یک عنوان و به یک برند اجتماعی است، اینها نیز این روحیه و حالتشان زمینهای میشود برای شیطان افکار انحرافی را در اینها زینت بدهد و آرایش کند، یک عرب جاهلی از قبیله بنی طمیم، حساب میکند که اگر خدا به او دختری داد به عنوان یک عنصر فعال و در استمطاع جنسی یک مرد در کانون زندگی او بوجود آمده است، این یک سرمایه ننگ است، که باید این سرمایه ننگ را از بین ببرد.
نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی ادامه داد: ذات مقدس پروردگار در آیه 58 سوره مبارکه نحل میفرماید؛ وقتی به او میگفتند، خدا به تو دختر داده است، خودش را در صحنه اجتماعی آن روز جاهلیت در شرایطی میدید که باید یکی از دو کار را بکند، یا این سرمایه ننگ را در خاک پنهان کند یا سرمایه ننگ در زندگی برای خودش نگه دارد و بین این دو راه این را انتخاب میکرد که او را زیر خاک دفن کند و از بین ببرد.