خداوند اجازه تسلط شیطان بر بنده «عبد» را نمیدهد
خطبه اول ـ همه مخلوقات، بنده در اصل تکوین و خلقت هستند اما درعینحال، بندگان خاص که خداوند از آنان تعبیر میکند «إِنَّ عِبادی»، کسانی هستند که مالکیت حق را نسبت به خودشان پذیرفتهاند.
به گزارش Alamolhoda.com، آیتالله علمالهدی ظهر امروز در خطبه اول نماز جمعه این هفته، 31 شهریورماه بابیان اینکه کلام ما در خطبه اول درباره موضوع شیطان شناسی از قرآن بود، اظهار کرد: سخن امروز ما درباره محدودیت حوزه اقتدار شیطان است؛ علیرغم اینکه ما چنین تصور میکنیم که به تمام وجود، شیطان بر ما مسلط است و هر نوع اغوا و انحرافی در مورد بینش و عمل ما بخواهد انجام بدهد، انجام میدهد، خدا در قرآن میفرماید چنین نیست.
ایشان ادامه داد: در دو آیه قرآن، حوزه اقتدار شیطان محدود معرفیشده است، اول در آیه 65 سوره مبارکه اسراء میفرماید «إِنَّ عِبادی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ وَ کَفی بِرَبِّکَ وَکیلاً» و آیه دیگر، آیه 42 سوره حجر میفرماید «إِنَّ عِبادی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغاوینَ»؛ این دو آیه، عبارت اول در تبیین محدودیت قدرت شیطان، یکسان است اما با توجه به جمله ذیل آیه، معنای صدر آیه هم تفاوت میکند.
نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی بابیان اینکه ذیل دو آیه معنای متفاوتی از یکدیگر بیان میکند، خاطرنشان کرد: در هر دو آیه خداوند میفرماید «إِنَّ عِبادی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ»، شیطان، تو بر بندگان من سلطه و سلطنتی نداری اما درعینحال، در ذیل یک آیه میفرماید «إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ الْغاوینَ» و ذیل آیه دیگر میفرماید «وَ کَفی بِرَبِّکَ وَکیلاً»؛ این دو ذیل آیه به ما میفهماند جمله اول صدر آیه که در دو آیه یک جمله آمده است، معنایش در هر آیهای متفاوت با آیه دیگر است.
شیطان بر «بندگان خدا» سلطهای ندارد
ایشان افزود: در سوره مبارکه اسرا میفرماید «بر عباد و بندگان من سلطهای نداری»، ذیل آیه که میفرماید ازنظر وکیل، پروردگار تو کافی است، تبیینکننده علت عدم سلطه شیطان بر برندگان خدا است؛ اولاً چرا خداوند میگوید «إِنَّ عِبادی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ»، بندگان من، همه مردم و همه مخلوق بنده خدا هستند به خاطر اینکه هیچ انسانی چه انسان مشرک، چه انسان کافر و چه موحد و مؤمن مالک هیچچیز خودشان نیستند، در اجرای میولات نفسانی خود آزادی تکوینی ندارند، اینطور نیست که هرچه بخواهند بتوانند انجام دهند و به هر نقطه از قدرت و توانمندی بخواهند، بتوانند برسند.
آیتالله علمالهدی تصریح کرد: بنابراین همه عبد هستند و همانطور که عبد و بنده نسبت به هیچچیز مالکیت ندارد، همه انسانها نسبت به آنچه دستشان است حتی نسبت به وجود و نفس کشیدن خودشان، مالکیت و اختیار ندارند، تحت اراده و مشیت خدا هستند پس همه مخلوقات بنده خدا هستند و بخشی از اینها تحت سلطه شیطان هستند اما خداوند میفرماید «لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ»، اینکه خداوند میفرماید «ان عبادی»، آن بندگان خاص و ویژه هستند، همه مخلوقات، بنده در اصل تکوین و خلقت هستند اما درعینحال، بندگان خاص که خداوند از آنان تعبیر میکند «إِنَّ عِبادی»، کسانی هستند که خودشان نیز تسلیم هستند؛ این مالکیت حق را نسبت به خودشان پذیرفتهاند.
بین «عبد» و «مقهور قدرت خدا» تفاوت وجود دارد
ایشان با تأکید بر اینکه بین عبد خدا و کسی که مقهور قدرت خداست، تفاوت وجود دارد، گفت: چه بخواهیم و چه نخواهیم، همه زندگیمان در مشیت و اراده خداوند است اما زمانی فردی ناخواسته تحت حکومت خدا قرار گرفته و مقهور در برابر قدرت، اراده و مشیت خدا است اما آدمی است که به بندگی خدا افتخار میکند، خودش را به خدا وا میگذارد، نهتنها نسبت به تمام شئون تکوینی خلقت به خدا عبودیت دارد، نسبت به تمام جریان وجودی تشریعی خودش هم به خدا وابسته است، اصلاً دل داده به خدا، همهچیز را در اختیار خدا گذاشته، سرسپرده اوست و همهچیز را از او میخواهد و جز خدا هیچ محوری در هستیاش ندارد، این انسان میشود «عبادی».
عضو مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: خداوند در ذیل آیه میفرماید «وَ کَفی بِرَبِّکَ وَکیلاً»، معنای وکیل این نیست که شما کسی را نماینده در کار خاصی قرار دادید، در یک امر ویژه به او وکالت دادید فقط وکیل است؛ معنای اصلی وکیل یعنی عنصری که نسبت به غیر از خودش اختیارات به او واگذارشده که یا نسبت به امور خاص یا نسبت به بیشتر امور و شئون زندگانیاش اختیار به او واگذار میشود؛ معنای وکیل بر حسب آنچه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان بیان میفرماید «قائم علی نفوسهم و اعمالهم، حافظ لمنافعهم، متولی لامورهم»، وکیل کسی است که قائم بر نفوس و اعمال مردم است، جانش را به خدا داده، هستیاش را به خدا داده و خواستهای جز اراده حق ندارد، آنچه خدا برای او میخواهد، مطلوب و مقبول برای او همان است، آنچه پروردگار برای او اراده کند، آنچه در آیینه آرمان او میگذرد، همانی است که خدا میخواهد و خدا خوشش میآید.
ایشان اضافه کرد: این «عبادی» شامل چنین افرادی میشود، خداوند برای اینها میگوید شیطان! بر اینها مسلط نیستی؛ آدمی که دلداده حق است و در دروندل و جان و فکرش هیچ محبوب و معشوقی غیر خدا وجود ندارد و همه هستی خود را برای خدا تأمین رضای خدا میخواهد، چطور میشود شیطان بر چنین افرادی مسلط شود؟
خداوند اجازه تسلط شیطان بر بنده «عبد» را نمیدهد
آیتالله علمالهدی بابیان اینکه خداوند اجازه نمیدهد شیطان بر عزیزترین بندگانش مسلط شود، گفت: شما هیچوقت حاضرید بچهتان را به دست دشمنتان بسپارید و او را بر فرزند خود مسلط کنید؟ شما اگر قدرت داشته باشید، آیا میگذارید دشمن شما آنهم سرسختترین و بیرحمترین دشمنان شما بر عزیزترین شما مسلط شود؟ وقتی خداوند از پدر و مادر مهربانتر است، چطور میشود بنده خودش را در اختیار شیطان بگذارد و چطور میتواند اراده و مشیتش تعلق بگیرد و اجازه دهد شیطان بر این بنده مسلط شود و سلطه نسبت به او پیدا کند اما آیا همه آدمها اینطور هستند؟ میفرماید نه، عباد من.
ایشان، مصداق عبادی را امام حسین (علیهالسلام) عنوان کرد و ادامه داد: مصداق عبادی، وجود مقدس سیدالشهدا (علیهالسلام) است؛ روز اول محرم است، نگرش به محرم و عظمت سیدالشهدا (علیهالسلام)، در واقع دید و بینش در عمق آن شخصیت ولایی ابیعبدالله است، آنهم در اوج عرفان و دلدادگی به ذات حضرت حق؛ مصداق کامل عبادی، وجود سیدالشهدا (علیهالسلام) است به نص صریح قرآن، در قرآن، حسین مصداق عبادی معرفیشده است؛ در آیات آخر سوره فجر، شأن نزول و تفسیرش، وجود مقدس ابیعبدالله (علیهالسلام) است.
امامجمعه مشهد مقدس خاطرنشان کرد: «یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعی إِلى رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلی فی عِبادی وَ ادْخُلی
ایشان افزود: تا آنجا که «عاشق مست دیدهام، مست الست دیدهام؛ به روی دست دیدهام، طفل گلو بریدهای»، عزیزترین عزیزانش را روی دستش سر بریدند، به درگاه خدا عرضه داشت «این بر من گوارا است»؛ این مصداق کامل عبادی است و این تابلوی شفافی است که «إِنَّ عِبادی لَیْسَ لَکَ عَلَیْهِمْ سُلْطانٌ»، تابلویش وجود مقدس سیدالشهدا (علیهالسلام) است.
مشروح خطبه اول
دریافت
مدت زمان: 21 دقیقه 7 ثانیه