انفاق نتیجه ایمان کامل انسان به پروردگار است
ایمانی که خداوند در آیه هفتم سوره مبارکه حدید به مؤمنان دستور داده است، باوری است که نتیجه آن انفاق است. نتیجه ایمان تمام مؤمنان انفاق نیست؛ برخی مؤمنان خدا را قبول دارند و به معاد هم ایمان آورده اند اما می گویند «ما توسعه اقتصادی را در زندگی مان می خواهیم» و توجه ندارند که همسایه آن ها ممکن است با مشکل اقتصادی مواجه باشد.
به گزارش alamolhoda.com، آیت الله علم الهدی ظهر امروز در ادامه سلسله جلسات تفسیر قرآن کریم که با محوریت سوره مبارکه «حدید» در محل مهدیه مشهد برگزار شد، به بیان نکات تفسیری هفتمین آیه از این سوره پرداخت.
مشروح اهم سخنان آیت الله علم الهدی بدین شرح است:
در ابتدای این آیه ذات مقدس پروردگار انسان را به ایمان امر می فرماید و مقصود از این واژه ایمان، باورمندی است که مراتب مختلفی دارد.
عرفا معتقد به وجود سه مرتبه یقین هستند که شامل «علم الیقین»، «عین الیقین» و «حق الیقین» است که به هر سه مرتبه عنوان یقین اطلاق شده است. یقین به این معناست که کوچکترین گمان خلافی در شناخت انسان نسبت به مسائل وجود نداشته باشد. چنین حالتی تازه مرتبه نخست یقین یعنی «علم الیقین» است. گاهی مسأله فراتر از علم است و انسان حقیقتی را با چشم خود می بیند که به این مقام، «عین الیقین» گفته می شود و مرحله سوم جایی است که آن واقعیت را لمس می کنید و در دل آن قرار می گیرید. یقین کسی که به مقام «حق الیقین» دست یافته با مراتب پایین تر متفاوت است.
در مقام یقین به همان میزانی که انسان باور پیدا می کند، اثراتی در رفتار انسان وجود خواهد داشت. گاهی انسانی خدا و معاد را از طریق آیات، روایات و اخبار انبیاء یقین پیدا کرده و وجود خدا به طور قطعی برای او مکشوف است؛ گاهی انسان آنقدر اوج می گیرد که در عمق جانش خدا را می بیند همانطور که امیرمؤمنان(ع) در مناجات شعبانیه می فرماید «خدایا چشمان دل ما را به دیدن خودت نورانی کن»؛
پیامبر(ص) خطاب به امیرمؤمنان(ع) فرمودند «نه کسی به اندازه من و تو مرا شناخته و نه کسی به اندازه تو و من تو را شناخته است.» امیرمؤمنان در روایتی فرمودند «اگر پرده های حجاب دنیا از برابر چشمان برداشته شود، بر یقین من چیزی افزوده نمی شود.»
امیرمؤمنان(ع) در نامه به عثمان بن حنیف فرمودند «شما نمی توانید مانند من باشید اما خودتان را با ترک گناه و جهاد فی سبیل الله رنگ مرا بگیرید.» پس تغییر نوع باور می تواند رفتار انسان را تغییر دهد. ایمانی که خداوند در آیه هفتم سوره مبارکه حدید به مؤمنان دستور داده است، باوری است که نتیجه آن انفاق است. نتیجه ایمان تمام مؤمنان انفاق نیست؛ برخی مؤمنان خدا را قبول دارند و به معاد هم ایمان آورده اند اما می گویند «ما توسعه اقتصادی را در زندگی مان می خواهیم» و توجه ندارند که همسایه آن ها ممکن است با مشکل اقتصادی مواجه باشد.
خداوند می فرماید از آن جایی که خدای متعال شما را جانشین نسبت به آن پول قرار داده است، انفاق کنید. برخی گفته اند مقصود از این خلافت، خلافت مردم است یعنی پولی که در دست شماست، متعلق به دیگر انسان هاست و این پول در دست شما نمی ماند و بعد از شما به دست شخص دیگری می رسد؛ پس حال که شما جایگزین شده اید، آن را در راه خدا هزینه کنید.
نظریه دیگری که در این زمینه مطرح شده است این است که انسان بر اساس آیه شریفه «إنی جاعل فی الأرض خلیفه»، جانشین خدا در زمین است اما افراد به خاطر گناهان، مفاسد و پیگیری جریان های نفسانی خود را از این مقام ساقط می کنند. این جانشینی خدا در سازندگی است یعنی تنها موجودی که در میان مخلوقات خدا نقش سازنده دارد، انسان است و از همین رو خداوند رزق بندگانش را در رزق بندگان دیگری قرار داده است. در نتیجه خداوند می فرماید انفاق را «مِمَّا جَعَلَکُمْ مُسْتَخْلَفِینَ فِیه» انجام دهید.
مرحوم آیت الله فلسفی در تفسیر معنای روایت «اکثر اهل الجنه البلهاء» می فرمودند «اکثر اهل بهشت کسانی هستند که از دیدگاه مردم انسان های ساده ای هستند.» این که انسان پول خود را برای اطعام خانوارهای فقیر خرج کند و زندگی اش به ثروت اندکی محدود شود، در نگاه مردم ممکن است سادگی قلمداد شود.
رسانه های خارجی مسأله شهادتی را که ما برای آن ارزش قائل هستیم، کاریزما قلمداد می کنند و می گویند «امام و رهبر ایران کسانی هستند که نبوغ دارند و می توانند در انسان ها تصرف کنند و قدرت اراده را از آن ها بگیرند و خود را به کشتن بدهند.» برخی متدینان هم متأسفانه از همین واژه در تحلیل هایشان استفاده می کنند. در این تحلیل ها کسانی را که به شهادت می رسند، ساده می دانند اما کسانی را که با یک رانت اختلاس می کنند و از خارج کشور سر در می آورند، زرنگ می خوانند. خداوند صاحبان چنین ارزیابی هایی را کافر می داند.
انسان باید از این که به خودش واگذار شود، به خدا پناه ببرد چرا که گاهی تفکرات و تحلیل هایی در ذهنش می آید که خطرناک است.