«مقاومت بر اطاعت خداوند» یک دستور عمومی برای بشر است
خطبه اول ـ مقاومت در برابر حکم پروردگار بهعنوان یک تکلیف و وظیفه قطعی برای انسان الگویی مشخصشده است.
به گزارش Alamolhoda.com، آیتالله علمالهدی ظهر امروز در خطبه اول نماز جمعه این هفته، پنجم شهریورماه در حرم امام رضا (علیهالسلام)، بابیان اینکه موضوع سخن در خطبه اول، تبیین انسان الگویی قرآن در انسان زیستی بود، اظهار کرد:کلام ما در خطبه اول درباره تبیین انسان الگویی قرآنی، تفسیر آیات مبارکه سوره انسان بود و رسیدیم به این آیه شریفه که خداوند میفرماید: «فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ وَ لا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِماً أَوْ کَفُوراً»؛ در این آیه شریفه، ذات مقدس پروردگار، به اولین و بالاترین تکلیف وظیفه انسان الگویی در عرصه زندگانی این جهانی اشاره میکند.
ایشان ادامه داد: تا به اینجای سوره در مقام بیان سرنوشت انسان الگویی در عرصه ثبات زندگی یعنی در آخرت بود و آخرین آیهای که در بیان مقام تکلیف و راهبرد انسان الگویی قران در زندگانی مادی و این جهانی ذات مقدس پروردگار بیان میکند، این آیه شریفه است، این آیه بر دو بخش است؛ چون آیه پیامبر را مورد خطاب قرار داده و وجود رسولالله از دو جهت مورد خطاب قرارگرفته است، از یکجهت بهعنوان یک شخصی از افراد این امت و در رأس این امت که تکلیف این امت را ذات مقدس پروردگار در مقام خطاب به پیغمبر بیان میکند.
دستور مقاومت بر اطاعت یک دستور عمومی است
آیتالله علمالهدی بابیان اینکه دستور به مقاومت، یک دستور عمومی است، خاطرنشان کرد: حیثیت دوم اینکه پیغمبر بهعنوان رییس کشور و مدیر جامعه در این آیه موردتوجه قرارگرفته است که مربوط به بخش دوم آیه است، سخن امروز من در بخش اول است، «فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ...»، خدا به پیغمبر دستور میدهد که این دستور، دستور خاص پیغمبر نیست، یک دستور عام است؛ «ای پیغمبر در برابر اجرای حکم پروردگار، مقاومت بورز، برای اجرای حکم خدا مقاومت کن»؛ مقاومت در برابر حکم پروردگار بهعنوان یک تکلیف و وظیفه قطعی برای انسان الگویی مشخصشده و عجیب این است که پروردگار قبل از تذکر و توصیه به انواع فضائل انسانی و انجام اقسام متشتط و مختلف تکالیف واجب و حرام، انسان الگویی قرآن را دستور به مقاومت میدهد.
ایشان افزود: علتش این است که مقاومت، در حقیقت حاکمیت اراده انسان بر موجودات دیگر و بر خود انسان است؛ حاکمیت اراده انسان بر خود انسان، این نقطه تمایز بشر نسبت به سایر جانوران و حیوانات است، حیوان در تعبیر فلسفیاش بهعنوان موجود متحرک بالاراده است، هر حیوانی صاحب اراده است اما اراده در سایر حیوانات، حاکم بر غیر خود آنها است، حاکم بر خود آنها نیست، یک شیر درنده در عین قدرت و زور، حاکمیت بر اراده دارد اما حاکمیت او بر یک شکار فراری است، بر غیر او هست؛ بر خود او یعنی بر میولات، نفسانیات و خواست خودش حاکم نیست.
امتیاز انسان بر حیوان، حاکمیت اراده بر خود است
آیتالله علمالهدی با اشاره به وجه امتیاز اراده انسانی نسبت به اراده حیوانی، تصریح کرد: امتیاز انسان در مقابل تمام جانوران و حیوانات، حاکمیت ارادهاش بر خود او هست که از این حاکمیت اراده، تبلور این حاکمیت اراده انسان بر خود انسان، در این کلمه است «فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ...»، مقاومت در برابر حکم و فرمان خدا؛ این نشاندهنده قدرت حاکمیت اراده انسان بر خود انسان است.
ایشان بابیان اینکه احکام خداوند در دو بعد تشریعی و تکوینی تقسیم میشود، عنوان کرد: حکم خدا بر دو قسم است، حکم الهی یک حکم تشریعی است و یک حکم تکوینی، انسان بهعنوان یک موجود متمایز همه موجودات که کمالش، کمال ارادی است و باید در عرصه اطاعت و عبودیت پروردگار به نقطه تکامل خدا گونگی و مثل اعلای خدا برسد، نسبت به این انسان، حکم خدا یک حکم تکوینی و یک حکم تشریعی است و مقاومت در برابر حکم تشریعی و حکم تکوینی، این مقاومت در حقیقت امتیاز انسان نسبت به سایر موجودات و سایر جانوران است چون اجرای حکم خدا در کانون وجود خود انسان است پس انسان باید ارادهاش بر خودش حاکم باشد که حکم خدا را اجرا کند.
سه جنبه مقاومت بر اطاعت پروردگار
نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی، مقاومت بر اطاعت خداوند را در سه بخش تقسیم و خاطرنشان کرد: حکم پروردگار، مقاومت برای اجرای حکم خدا بر سه قسم است، صبر و مقاومت بر اطاعت خدا که قسم اول است؛ در اجرای حکم پروردگار، قدم اول اجرای حکم در کشور وجود انسان، اطاعت انسان در برابر خداست، این اطاعت انسان در برابر خدا به مقاومت احتیاج دارد چون اطاعت خدا، یک جاده هموار نیست، اطاعت پروردگار یک عمل طبیعی و منطبق با جریان روان زندگی و وجود انسان نیست، جاده اطاعت حق جاده ناهموار است.
صبر بر اطاعت
ایشان افزود: گاهی از اوقات در برابر اطاعت از یک فرمان خدا، دهها و صدها مشکل، مصیبت و حادثه برای انسان آفریده میشود، یک بنده خدا در مقام اطاعت حکم خدا میخواهد امربهمعروف و نهی از منکر کند، در مسیر اجرای اطاعت پروردگار در انجام امربهمعروف و نهی از منکر، بیآبروییها، ضربه خوردن حیثیت، خطر جانی، تهدید حیثیتی، تهدید و تهاجم مالی و اقتصادی، انواع و اقسام مصیبت در اجرای حکم الهی بهعنوان اطاعت خدا در انجام امربهمعروف و نهی از منکر پیش میآید و این انسان است که در اطاعت خدا، مقاومت میکند، همه این حوادث را به جان میخرد، در مقابل تمام این حوادث تسلیم حکم خداست، آنچه برای او موضوعیت دارد، این است که خدا را اطاعت کند ولو به قیمت نابودی جسم و جان او تمام شود؛ در یک عرصه جهاد در اطاعت از پروردگار تا مرز جان دادن جلو میرود، این مقاومت در اطاعت خداست، صبر بر اطاعت.
مقاومت و صبر بر معصیت
آیتالله علمالهدی، مقاومت و صبر بر ترک معصیت را دومین قسم از اقسام صبر عنوان و تصریح کرد: احکام پروردگار آنجایی که احکام تشریعی است، یا میگوید انجام بده و یا انجام نده، هر دویش مقاومت میخواهد، یک جوان در بوران شهوت جنسی، فوران غریزه باطنی خودش در برابر منظره یک عنصر ناهنجار بیحجاب و بدحجاب قرار میگیرد، معصیت پروردگار دقیقاً سر یکقدمی او هست، در اینجا آنچه در درون او از نفسانیت، میل باطنی، گرایش و خواهش نفسانی است، اجرای یک میولات و اطفاء یک غریزه جنسی با یک مورد نامشروع ولو با یک نگاه و یک نظر، اینجا مقاومت میخواهد، صبر میخواهد، این جوان در بوران غریزه جنسی و عنفوان شباب، بیاختیار این پلکها رویهم میآید و از این نظر حرام، چشم میپوشد، مقاومت میکند، این صبر بر ترک معصیت است؛ «فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ...» در مرحله دوم صبر تقسیم میشود.
صبر بر مصیبت
ایشان به تشریح سومین قسم از اقسام صبر در اطاعت پرداخت و گفت: مرحله سوم صبر، صبر بر مصیبت است؛ مقاومت در مقابل حکم خدا در برابر حکم تکوینی پروردگار، این صبر بر مصیبت است، یعنی گاهی از اوقات، جریان قضا و قدر، حکم تکوینی پروردگار تعلق میگیرد که انسان به گرفتاریهای دستوپا گیر مبتلا شود، مصائب سرسخت و کشنده به سراغ انسان بیاید، دردهای فوقالعاده تلخ و سخت، همه زندگی انسان را به هم بپیچاند، در مقابل این مصائب و پیشآمدهایی که حکم خدا است، باید مقاومت کند.
عضو خبرگان رهبری ادامه داد: مقاومت یعنی چه؟ یعنی تحمل کند؟ تحمل میکند چون چارهای ندارد، چه انسان مسلمان، چه کافر، چه آدم معتقد به خدا و چه منکر خدا، مصیبت که آمد، چارهای ندارد، تسلیم مصیبت است و باید تحمل کند، معنی مقاومت تحمل تنها نیست، معنای مقاومت، راضی بودن به قضای خداست، راضی بودن به آنچه خدا در مسیر زندگی او پیش آورده؛ ذات مقدس پروردگار در قران میفرماید: «قُل لَنْ یُصیبَنا اِلاّ ما کَتَبَ اللهُ لَنا هُوَ مَوْلنا وَ عَلَی اللهِ فَلْیَتَوَّکَّلِ الْمُؤمِنُونَ»؛ ای پیغمبر، وقتیکه مشکلی برایت پیش میآید، گاهی عامل مشکل مشخص است که خودمان هستیم، خودمان برای خودمان مشکل ایجاد کردهایم.
باید در برابر قضا و قدر الهی تسلیم بود
ایشان بابیان اینکه گاهی عامل مشکل انسان، عاملی جز عامل انسانی است، یادآور شد: گاهی عامل مشکل، یک عنصر دیگری است، او برای ما مشکل به وجود آورده، او به ما ظلم کرده که مشخص است اما گاهی از اوقات مشکلاتی در زندگی پیش میآید که آدم دقیقاً توجه میکند این مشکل نه عاملش خودش است و نه دیگری، این یک جریان قضا و قدر الهی است، با این ریسمان دستوپایش را بستهاند و یک مشکل برای او پیشآمده، این مربوط به او نیست، خدا او را در این شکل میخواهد؛ «چرا دست یازم چرا پای کوبم، مرا خواجه بی دستوپا میپسندد»، خدا او را اینجوری میخواهد گفت راه عشق من پیما به سر، گفتم به چشم* گفت در گامم نخست از سر گذر، گفتم به چشم؛ گفت باید سینه آتش خیز و دیده سیر ریز، وصف عاشق این بود از خشک و تر، گفتم به چشم * گفت باید پای نگذارد خیال روی من، لحظهای از حلقه چشمت ببر، گفتم به چشم» تسلیم است، سر نهادی به سودی کسی کین سر از اوست، نه همین سر که تن و جام جهان یکسر از اوست؛ گر گل افشاند و بر سنگ زند چتوان کرد؟ مجلس و ساقی و مینا و می و ساغر از اوست.
آنچه برای من پیش میآید، او برای من خواسته، اگر او نمیخواست این مشکل را، مشکلی که خودم عاملش نیستم و مشکلی که عامل مشخص ندارد، اگر او نمیخواست برای من مشکل پیش نمیآید، او مولای ما هست.
«و علی الله فالیتوکل المؤمنون»، وقتی انسان به خدا اعتماد کرد، پشتش به خدا گرم است، به خدا وابسته است، اگر درد و مرض است، او برای من خواسته، اگر داغ است او برای من خواسته، اگر پریشانی، طوفان، سیل، زلزله و حادثه است، او برای من خواسته، او مرا اینجوری میخواهد، اگر او مرا اینطور میخواهد، چرا خودم نخواهم.
این خواستن و این رضا معنای مقاومت و صبر بر مصیبت است و الا تنها درد کشیدن نیست، چارهای جز درد کشیدن ندارد، انسان آنی که خدا برایش خواسته و یقین دارد خواسته خدا هست، همان را بخواهد و به همان راضی باشد؛ این «فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ...»، معنای این سه قسم مقاومت است، اول دستوری که خدا به انسان الگویی قران میدهد، «فَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ...».