پیامبر(ص)، شیعیان عصر غیبت را برادران خود خطاب کردند
پیامبر(ص)، شیعیان عصر غیبت را برادران خود خطاب کرده و گفته که برادران من آنهاییاند که مرا و ولی خود را ندیدهاند و به دست خطهایی در مورد ما ایمان آوردهاند
به گزارش alamolhoda.com ، آیت الله سید احمد علم الهدی شامگاه چهارشنبه در ادامه سلسله جلسات تفسیر قرآن خود که در محل مهدیه مشهد برگزار شد،بیان داشت: تفسیر موضوعی آیاتی که با موضوع مهدویت مطرح است را در این جلسات پی میگیریم که این کار از ابتدای قرآن صورت میگیرد.
نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی اضافه کرد: قرآن کتاب هدایت است نه کتاب علوم تخصصی بلکه قرآن از علوم به عنوان ابزاری برای فهم و هدایت انسان استفاده میکند و این کتاب همان طور که خود گفته هدایتی برای اهل تقواست.
وی ادامه داد: در این جلسه به تفسیر آیه سوم از سوره مبارکه بقره «الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَیُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ؛ آنان که به غیب ایمان مىآورند و نماز را بر پا مىدارند و از آنچه به ایشان روزى دادهایم انفاق مىکنند» میپردازیم که خداوند یکی از خواص اهل تقوا را ایمان به «غیب» معرفی میکند و بحث ما در این آیه حول همین واژه خواهد بود.
آیتالله علمالهدی افزود: میتوان امور هستی را به دو قسم تقسیم کرد، یکی اموری که در هستی محسوساند و دیگری اموری که حس ما آن را نمیفهمد و میتوان همین قسم دوم را غیب معرفی کرد چرا که هر چه در حوزه حس انسان نباشد، غیب است.
وی در اضافه کرد: اینگونه نیست که ما هرچه را احساس کنیم، مادی و موجود باشد و هر چه را حس نکنیم موجود نباشد بلکه چیزهایی هست که وجود دارد و ما از حس آن عاجزیم مثل جریان برق که هرچه شما مسیر آن را دنبال کنید و سیمهای انتقال را تجزیه کنید آن را نخواهی یافت.
عضو مجلس خبرگان رهبری ضمن اشاره به داستان حضرت موسی(ع) و دعوت فرعونیان به توحید ابراز کرد: منطق فرعونیان این بود تا چیزی دیده نشود، قابل پرستش نیست و لذا به موسی میگفتند خدای خود را به ما نشان بده تا او را بپرستیم.
وی با اشاره به بحث لغوی واژه غیب افزود: بعضی در معنای واژه غیب از جمله علامه طباطبایی میگویند چیزی است که در حوزه حس انسان نمیگنجد ولی برخی مثل فخر رازی میگویند غیب چیزی است که از حوزه حس انسان غایب است و ممکن است به حوزه شهود وارد شود.
امام جمعه مشهد گفت: طبق بحثهایی که انجام شده خداوند غیبی است که قابل شهود نیست ولی امام زمان(ع) غیب قابل شهود است و در روایاتی که درباره غیبت هم به ما رسیده مشاهده میشود که از کلمه غیب برای غیبت حضرت مهدی(عج) استفاده شده است.
وی با اشاره به روایتی از امام صادق(ع) ادامه داد: منظور از کسانی که به غیب ایمان دارند، همان افرادی است که به وجود ولی عصر(عج) معتقدند و از واژه یؤمنون میتوان دریافت که عدم اعتقاد به حضرت موجب عدم ایمان خواهد بود.
آیتالله علمالهدی با بیان اینکه امام صادق(ع) متقون را شیعیان امیرالمؤمنان(ع) معرفی کرده است، افزود: در این آیه و آیه بعد به خواص و ویژگیهای اهل تقوا اشاره شده که ایمان به غیب ازجمله این ویژگیها برای اهل تقوا و ایمان به شمار میرود.
وی بیان کرد: در آیه ۲۰ سوره یونس «وَیَقُولُونَ لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَیْهِ آیَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَیْبُ لِلّهِ فَانْتَظِرُواْ إِنِّی مَعَکُم مِّنَ الْمُنتَظِرِینَ؛ و مىگویند چرا معجزهاى از جانب پروردگارش بر او نازل نمىشود بگو غیب فقط به خدا اختصاص دارد پس منتظر باشید که من هم با شما از منتظرانم» نیز به غیب اشاره دارد و آن غیب نیز بر وجود امام زمان(عج) که توسط پیامبر بیان شده میپردازد به گونهای که تفسیر قرآن به قرآن محسوب میشود؛ این سخن در میان اهل سنت و شیعه مورد قبول واقع شده است.
نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی با اشاره به روایتی که جابربنعبدالله انصاری از پیامبر که اسامی امامان در آن آمده است، اظهار کرد: این روایت متواتر حدود ۱۰۰ سلسله سند در اهل سنت و ۳۰۰ سند در شیعه دارد که شیخ صدوق در ادامه این روایت میآورد رسول خدا فرموده خوشا به حال کسانی که در غیبت حضرت مهدی(عج) مقاومت میکنند.
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به روایتی از تفسیر برهان اضافه کرد: پیامبر(ص)، شیعیان عصر غیبت را برادران خود خطاب کرده و گفته که برادران من آنهاییاند که مرا و ولی خود را ندیدهاند و به دست خطهایی در مورد ما ایمان آوردهاند.
وی با اشاره به اشکال فخر رازی به شیعیان در تفسیر غیب به امام عصر(عج) در آیه سوم سوره بقره اضافه کرد: خود فخررازی این را قبول دارد که آیه ۵۵ سوره نور و حدیث متواتر از جابر در مورد امام زمان(ع) درست است بلکه به ما اشکال میگیرد که در این آیه تخصیص مطلق بدون دلیل به آیه دادیم؛ البته دلایل ما همان آیات سوره نور و حدیث جابر است.
آیتالله علمالهدی ابراز کرد: اگر منظور از از دلیل همان قرینه است که آن هم در این آیه موجود است و آن این است که اگر خدا، معاد و فرجام جهان را قبول کردیم باید فرجام اسلامی شدن جهان را بپذیریم و هر چه مربوط به غیب الهی است انسان باید باور کند و در آیه بعد هم قرینهای هست که اهل ایمان رستگارند و اهل ایمان همانهایی هستند که به غیب ایمان دارند.