۱۴۰۳ شنبه ۳۱ شهریور

خطبه اول نماز جمعه ـ فطرت در انسان اختیاری است، انسان بالفطره از دروغ متنفر است، صداقت و راست‌گویی فطری انسان است اما انسان از این فطرت تخلف می‌کند و دروغ می‌گوید، انسان بالفطره می‌داند باید عمل کند اما می‌تواند از این امر فطری تخلف و پیمان‌شکنی کند.

 

به گزارش Alamolhoda.com، آیت‌الله سید احمد علم‌الهدی ظهر امروز در خطبه اول نماز جمعه این هفته، 30 مردادماه 94 در حرم امام رضا (علیه‌السلام)، در ادامه تفسیر سوره مبارکه انسان پیرامون الگوی انسان زیستی در قرآن کریم، بابیان این‌که کلام ما در خطبه اول درباره تبیین انسان الگویی قرآن در الگوی انسان زیستی در سوره مبارکه انسان است، گفت: در ادامه این بحث به آیه سوم این سوره «إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً» رسیدیم.

ایشان ادامه داد: پروردگار درباره هدایت انسان سخن می‌گوید، این انسان با دو رویکرد برحسب اختلاف تفسیری که در مبنای انسان در این سوره مبارکه وجود دارد، یک تفسیر که مفسرین عامه اظهار کرده‌اند که مقصود از انسان، جنس انسان است و اشکالات وارده بر این تفسیر را بحث کردیم و تفسیر اهل‌بیت که مقصود از انسان، وجود مقدس امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) است.

امام‌جمعه مشهد مقدس به بیان انواع نگاه مفسران به انسان از نگاه قران پرداخت و عنوان داشت: برحسب تفسیر اول که مقصود از انسان ، جنس انسان باشد، آنچه از این آیه استفاده می‌شود که خدا می‌فرماید انسان را هدایت کردیم و انسان سوژه هدایتی ما یا شاکر است یا کفور، این هدایت بر دو قسم است، هدایت تکوینی و هدایت تشریعی؛ هدایت تشریعی انسان به‌وسیله انسان رسل و انزال کتب و فرستادگان و هدایتگران و رهبران آسمانی به وقوع پیوسته است اما هدایت تکوینی انسان عبارت است از آن فطرتی که در انسان نهاده شده، بسیاری از شناخت‌های انسان، شناخت‌های فطری است؛ یعنی بدون تحصیل و بدون آموزش، این شناخت برای انسان قاصر است و بسیاری از گرایش‌های فضیلتی و معنوی انسان نیز فطری است، بشر به طبیعت خودش به بسیاری از فضائل اخلاقی، گرایش باطنی دارد، این هدایت تکوینی ذات مقدس پروردگار است.

ایشان بابیان این‌که خداوند در قرآن برای انسان دو خصوصیت برشمرده، خاطرنشان کرد: در این آیات، دو خصوصیت برای انسان معرفی‌شده، خصوصیت اول، «سمع و بصر» که در آیه قبل توضیح داده شد، «إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَلیهِ فَجَعَلْناهُ سَمیعاً بَصیراً»؛ سمع و بصر به‌عنوان دو ابزار خاص و ویژه انسان معرفی‌شده است و در آیه دوم، مسئله هدایت و فطرت برای انسان به‌عنوان خاصیت معرفی‌شده.

مقام اشرفیت انسان در خلقت از طریق خصوصیت «سمع و بصر» شکل می‌گیرد

آیت‌الله علم‌الهدی اظهار کرد: انسان در وجود خود خواص گوناگونی دارد، چرا پروردگار به این دو خاصیت انسان و هدایت تکوینی و فطرت واقع‌شده در انسان به‌گونه‌ای دیگر بیان کرده؟ زیرا این دو خاصیت انسان در حیوانات نیز هست اما این دو جوری در انسان خاصیت دارد که نظام فضیلتی و برتری انسان بر جانوران و حیوانات، مقام اشرفیت انسان را این دو خاصیت مشخص می‌کند.

ایشان بابیان این‌که خصوصیت «سمع و بصر» در انسان به‌واسطه ایجاد توانایی تعلیم و تعلم در انسان برجسته می‌شود، تصریح کرد: هم حیوانات توانایی شنوایی دارند و هم بینایی، هم در مقام قدرت و نفوذ بینایی برخی حیوانات خیلی قوی‌تر از انسان هستند و این در توان شنوایی و استماع، این نیرو در برخی حیوانات به‌مراتب قوی‌تر از انسان است اما سمع و بصری که در انسان وجود دارد و در سایر حیوانات نیست، آن سمع و بصر و بینایی و شنوایی است که موجب تعلیم و تعلم انسان است.

آموزش دیدن، آموزش دادن و انتقال دانستنی‌ها در انسان از راه چشم و گوش صورت می‌گیرد

عضو خبرگان رهبری یادآور شد: انسان از راه چشم و گوش آموزش می‌بیند، دانستنی‌های انسان دیگر به انسان دیگری از راه چشم و گوش قابل‌انتقال است، این خاصیت در بینایی و شنوایی حیوانات موجود نیست، حیوانات نمی‌توانند دانستنی‌ها خود را  به حیوان دیگر منتقل کنند؛ بشر می‌تواند تجربه را از یک نسل به نسل دیگری منتقل کند، این برتری و امتیاز سمع و بصر انسان است که از این طریق، انسان‌ها در نسل‌های مختلف ازنظر تجربیات و دانستنی‌ها تکامل پیدا می‌کنند.

انسان در برابر هدایت تکوینی امکان تخلف دارد

ایشان، دومین خصوصیت انسان را در هدایت تکوینی دانست و ادامه داد: خاصیت دوم انسان در هدایت تکوینی و فطرت انسان است، حیوانات هم دارای هدایت تکوینی و فطرت هستند بلکه به‌مراتب این هدایت در حیوان گسترده‌تر است، یک بره گوسفند وقتی از ماد متولد می‌شود، راه رفتن و پستان مادر مکیدن را بلد است، علف خوردن را بلد است، همه این‌ها برحسب هدایت تکوینی و فطرت در این حیوان قرار داده‌شده اما هدایت تکوینی در انسان و فطرت در انسان، محدودتر و تنگ‌تر است؛ بچه‌ای که متولد می‌شود باید دست او را بگیرند و راه رفتن به او بیاموزند «دستم بگرفت و پابه‌پا برد، تا شیوه راه رفتن آموخت»، همه‌چیز انسان آموختنی است درعین‌حالی که در حیوان، همه این‌ها فطری است پس فطرت حیوان، گسترده‌تر از فطرت انسان است.

آیت‌الله علم‌الهدی، وجه تمایز انسان و حیوان در هدایت فطری را امکان تخلف انسان از این هدایت دانست و گفت: حیوان در برابر هدایت تکوینی و فطرت خدادادی مجبور است و اختیار ندارد، آنچه در گرایش حیوان به‌عنوان هدایت تکوینی و فطرت و غریزه نهاده شده، باید به آن عمل کند، توان تخلف از این فطرت ندارد اما فطرت در انسان اختیاری است، انسان بالفطره از دروغ متنفر است، صداقت و راست‌گویی فطری انسان است اما انسان از این فطرت تخلف می‌کند و دروغ می‌گوید، وفای به عهد، فطری بشر است، پیمانی که می‌بندد، بالفطره می‌داند باید عمل کند اما می‌تواند از این امر فطری تخلف کند و پیمان‌شکنی کند، در انسان فطرت اجبار آفرین نیست.

کفر نعمت در مقابل شکر نعمت موضوعیت پیدا می‌کند

ایشان خاطرنشان کرد: خداوند برای همین اشاره می‌کند «ما راه را به انسان آموختیم ولی اختیار را در برابر این هدایت تکوینی و در برابر این فطرت از انسان سلب نکردیم، هم می‌تواند شاکر باشد و هم می‌تواند کفور باشد، شکر و کفر مقابل هم است؛ ما معمولاً کفر را مقابل ایمان می‌گیریم درحالی‌که لازمه کفر ایستادن در مقابل شکر است؛ در تعریف شکر و کفر آمده است: «الشکر، استعمال النعمه بالظهار کونها من منعمها؛ الکفر، استعمال النعمه مع السطر کونها من منعمها»، «شکر عبارت است از این‌که انسان نعمت را به کار بگیرد، با توجه و تظاهر به این‌که این نعمت مربوط به منعم است و مربوط به خودش نیست» یعنی انسانی که از نعمت‌های خدا استفاده می‌کند، اظهار کند این‌ها عنایات پروردگار است، اگر انسان نعمت‌ها را از خدای خود دانست، هیچ‌وقتی این‌ها را خلاف مسیر خدا به کار نمی‌گیرد.

استفاده از نعمت‌ها در مسیر هوسرانی و قدرت‌یابی یعنی نعمت‌ها را از سوی خدا نمی‌دانیم

امام‌جمعه مشهد مقدس بابیان این‌که حرکت در مسیر نعمت‌های خدا به معنای پذیرش خدا دادی بودن این نعمت‌هاست، اظهار کرد: این‌که ما خلاف خواست خدا عملی انجام می‌دهیم یعنی ایمان نداریم این‌ها داده‌های خداست لذا کفر در نقطه مقابل ایمان قرار می‌گیرد، «کفر این است که انسان نعمت خدا را به کار ببندند و بپوشاند که این نعمت، بودنش از منعم است» همه‌چیز را از خودش بداند و مال خودش بداند، تولیدشده فعالیت و استعداد خودش بداند؛ اگر بنا شد انسان نعمت‌های خدا را در مقام هوسرانی‌ها، شهوت‌رانی‌ها و قدرت‌یابی‌های خود و خلاف رضای خدا به کار برد، معلوم می‌شود معتقد نیست این نعمت داده خداست.

ایشان با اشاره به این‌که خداوند انسان را بالفطره خلق کرده است، عنوان کرد: خدا می‌فرماید ما این بنده را بالفطره خلق کردیم، یا جوری زندگی می‌کند که هرچه دارد مال خداست و در خط رضایت خدا عمل می‌کند یا جوری زندگی می‌کند که آنچه دارد به خدا مربوط نیست و خواست خدا را در شئون زندگی و خواست خدا به کار نمی‌گیرد.

آیت‌الله علم‌الهدی بیان کرد: اما اگر مقصود از انسان، انسان ممتاز باشد؛ خدا در این سوره بناست انسان الگویی را معرفی کند؛ انسان الگویی که ازنظر خدا الگوی انسانیت است در این آیه می‌خواهد نشان داده شود؛ اگر انسان ممتاز شد، «إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا» چه معنای می‌دهد؟

ان شالله بحث آن را در هفته آینده عرض خواهم کرد.

ویدئو خطبه اول


دریافت
مدت زمان: 21 دقیقه 4 ثانیه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی