جریان های ضد ارزشی به دنبال برهم زدن فضای ولایی کشور هستند

آنان در این صدد بر آمده اند که فضای کشور را تا انتخابات سال 94 برهم بزنند که فضای ارزشی بر کشور حاکم نباشد که مسیر قدرت در همان شکلی که در شعاع ولایت بوده، دیگر در این مسیر پیش نرود، اگر بنا شد فضای کشور تبدیل به فضای دگر اندیش و لاییک شد، آنان فرصت پیدا می کنند که در این عرصه فعالیت کنند، پیاده نظام جمع کرده و در عرصه قدرت، قدرت را از مسیر ولایت خارج کنند.

دیدار با دانشجویان بسیجی طرح ولایت استان خراسان رضوی

آیت الله علم الهدی ظهر امروز در دیدار با دانشجویان بسیجی طرح ولایت استان خراسان رضوی با بیان این که در وجود انسان دو نوع قدرت وجود دارد، گفت: قدرت اول در دل و دیگری در فکر شماست؛ آنچه در فکر شما قرار دارد، باورمندی است و طرح ولایت در تقویت این باورمندی بسیار مهم است.

وی با بیان این که طرح ولایت انرژی دین مداری را در وجود شما تقویت می کند، ادامه داد: اما انرژی محوری و جریان اصلی دین مداری در وجود شما مربوط به نقطه اتصال و ارتباطی است که در درون دل به خدا دارید؛ وقتی عمق علم و دانش یک عالم و مبتکر برای شما قابل فهم می شود و او میمیرد،این مرگ برای شما یک افسوس و ناراحتی دارد و آن تنها در مقام اظهار در وجود شما به وجود می آید اما فوت یک پدر  و مادر که فاقد این ویژگی هاست، انسان را از درون اندوهگین می کند که امر به واسطه تفاوت در باورمندی هاست.

باورمندی دینی مقدمه ارتباط قلبی با خداست

امام جمعه مشهد مقدس با اشاره به این که در مسئله دین و خدا نیز همین گونه است، اضافه کرد: این باورمندی مقدمه اتصال قلبی به جریان وابستگی درونی شما به یک معبود قطعی است که جز شما هیچکس آن را درک نمی کند؛ موضوع اصلی، جریان درک است، اگر درک ما نسبت به خدا قوی نباشد، جریان های باورمندی به تنهایی در موضع اجرا و برخورد با مطامع سیاسی و خواسته های مادی کارساز نیست و شکست خواهد خورد همانطور که میبنیم افرادی معتقد و باورمند هستند اما در موقعیتی که به نقطه افتراق با دین می رسند بین دین و دنیا، دین و سیاست، دین را رها کرده و طرف مقابل را می پذیرند.

وی با یادآوری این که چنین افرادی وقتی به نقطه افتراق می رسند، دین را حذف کرده و نقش دین را ابطال می کند، تصریح کرد: از ابتدای اسلام تاکنون، اسلام از این دسته افراد ضربه خورده است، از دین دارانی ضربه می خورد که وقتی به نقطه افتراق رسیدند دین را کنار کذاشته و مطامع دنیا و سیاسی را پیش می گیرند همانطور که می بنییم امام علی(ع) به دست حافظ قرآن به شهادت می رسد.

توقع از شما بسیجیان این است که شما در برابر مواردی که احساس می کنید موارد منکراتی به وجود می آید و خدا از ان راضی نیست، ایستادگی کنید و این نشان از قدرت نقطه اتصالی درونی شما با خداست.

ما در عرصه ای که گرفتار آن هستیم؛ الان جریان های سیاسی اعم از جریان های سیاسی غیر ارزشی و غیر خودی و یا جریان هایی که ادعای خودی بودن دارند و سکولار هستند در وضعیتی قرار دارند که به این نتیجه رسیده اند اگر فضای کشور به هم بخورد و شکل و قیافه جریان های فرهنگ و ارزشی جامعه زیر و رو شود در عرصه انتخابات و قدرت یابی پیروز می شوند.

جریان حاکم بر کشور یک جریان ارزشی و دینی است که افراد ولایی هستند و در عرصه های رقابت در قدرت، جریان های ارزشی قدرت را به دست می گیرند زیرا فضای کشور، فضای ارزشی است اما اگر فضای کشور تغییر کند و این فضا تبدیل به فضایی غیر دینی و ضد دینی شود، دیگر قدرت به این شکل ادامه پیدا نخواهد کرد.

جریان های ضد ارزشی به دنبال برهم زدن فضای ولایی کشور هستند

آنان در این صدد بر آمده اند که فضای کشور را تا انتخابات سال 94 برهم بزنند که فضای ارزشی بر کشور حاکم نباشد که مسیر قدرت در همان شکلی که در شعاع ولایت بوده، دیگر در این مسیر پیش نرود، اگر بنا شد فضای کشور تبدیل به فضای دگر اندیش و لاییک شد، آنان فرصت پیدا می کنند که در این عرصه فعالیت کنند، پیاده نظام جمع کرده و در عرصه قدرت، قدرت را از مسیر ولایت خارج کنند.

آمده اند اعلام کردند هر هفته در هر شهری حداقل دو کنسرت باید اجرا شود، کنسرت نه به عنوان موسیقی بلکه به عنوان یک جریان تحریک کننده ای که تمام حرکت های  ضد ارزشی وقیهانه را بروز می دهد و به صورت عادی سازی در می آورد نه به عنوان بعد هنری موسیقی کنسرت.

غیر ارزشی شدن کشور هدف جریان ها برای انتخابات است

می خواهند فضای کشور را غیر ارزشی کنند، وقتی این امر اتفاق افتاد، وقتی انتخابات شد دیگر فضای کشور از شعاع ولایت خارج می شود، ممکن است در این مسیر افراد متدین و نمازخوان هم باشند اما آنان نیز می گویند این کار به دین ربطی ندارد، جریان ما باید حاکم شود و این کار در این مسیر ایرادی ندارد.

مقابل این قضیه که عده ای بی دینی و لاییک بودن را فضا و ابزار به قدرت رسیدن خود بکنند، شما نباید سکوت کنید، باید مقاومت و ایستادگی کنید.

بنده در جریان دانشگاه فردوسی خیلی ناراحت شدم، این قصه و برخورد با این کنسرت اتفاق افتاد، بحث کنسرت نبود، گفتند دختر و پسر را جدا می کنیم، سخنران می گذاریم، همه این ها را گفتند اما بحث این بود که کاری در فضای مقدس دانشگاه فردوسی انجام شود که صد شکنی کنند و دلیل آن برگزاری کنسرت درچناران است که نشد و بعد از آن در گلبهار برنامه ریزی شد.

قصد داشتند این سد را در استان و مشهد بشکنند چون دانشگاه مکان مقدسی است، در فضای فعلی به این موضوع که این برخورد درست بود یا نه وارد نمی شویم اما این برخورد، برخورد در برابر عدم تمکین در برابر ابلاغ قضایی بود، برخورد دستگاه قضایی به دلیل عدم تمکین بوده نه موسیقی.

آنان شروع کردند به شانتاژ کردن در سایت ها و سخنرانی ها و بیانیه ها، در این طرف موضوع، بسیج دانشجویی و بسیج اساتید نیز ساکت و راکد نشستند و هیچ موضعی نگرفتند، انتظار بود در مقابل شانتاژبازی آنان، پاسخ داده می شد نه این که ساکت نشسته و از برخورد با انان خوشحال بود.

مثل قصه امام حسین(ع) می شود، روزی که ایشان با عمرصعد می جنگید عده ای خوشحال بودند اما حاضر نبودند در کنار امام حسین قرار بگیرند؛ وقتی آنان بیانیه . طومار نوشتند، مطلوب بود که جریان های دانشجویی نیز سایت ها را پر کرده و طومار می نوشتند.

توقع از بسیج این است، آن جایی که میبینید بنای کاری جنگ با خداست و کار منفور خداست ولو این که توسط افرادی که خدا را باور دارند انجام می شود، شما مقابل این این افراد می ایستید و مقابله می کنید.