جلسه ی هفتاد و هشتم
فرائد الاصول
تعارض استصحابین
بحث تعارض استصحابین در استصحاب سببی ومسببی بود : رسیدیم به این مسئله که گروهی از علما در این مسئله اختلاف نمودند و می گویند اصل سببی بر مسببی مقدم نمی شود.
شیخ در مبسوط به عدم وجوب فطریه بنده ، هرگاه خبرش که زنده است یا مرده معلوم نباشد نظر داده است . و محقق در کتاب معتبر خود آنرا قبول نموده و نیکو دانسته است در حالیکه از استدلال برای وجوب به اصالت بقا پاسخ داده است . اما این سخن که استصحاب بقا وحیات عبد و وجوب فطریه او بر مولی با اصالت عدم وجوب معارض است و از تنظیم و قیاس وجوب فطریه از طرف او به جواز آزاد کردنش در کفاره ، یکبار با منع از اصل ، وبار دیگر با فرق گذاشتن بین آندو ( یعنی یکبار گفته : ما در خود اصل – عتق – قبول نداریم که عتق غایب مجزی باشد و چه رسد به فرع – فطریه - و بار دیگر گفته تنظیر و وقیاس وجوب فطریه به عتق مع الفارق است زیرا عتق بابت کفاره حق الله است ولی پرداخت فطریه حق الناس است )
و در اصول معتبر تصریح کرده که استصحاب طهارت هنگام شک در حدث ( یعنی اصل سببی ) با استصحاب عدم برائت ذمه با نماز بوسیله طهارت استصحاب شده یعنی با اصل مسببی معارض است پس تساقط می کنند وبه قائده اشتغال رجوع می شود و...............