جلسه ی هفتاد و دوم
فرائد الاصول
تعارض استصحاب با سایر اصول عملیه
المقام الثالث : مقام سوم، تعارض استصحاب باسایر اصول عملیه (برائت ، اشتغال وتخییر)
نخست تعارض برائت با استصحاب : در ابتدای این بحث لازم است که گفته شود که اصول برائت ، اشتغال وتخییر با هم دیگر هرگز تعارض نمی کنند . زیرا از جهت مورد ، متحد است وتمایز داشتن آنها فقط از جهت حالت سابقه داشتن یا نداشتن است لذا با هم تعارض می کنند هر چند استصحاب بر آن اصول به عنوان ورود یا حکومت مقدم است . اما اصالت برائت با استصحاب وسایر اصول معارضه نمی کند . خواه مدرک برائت عقل باشد یا نقل
اما عقل روشن است : زیرا عقل حکم به قبح عقاب نمی کند مگر در صورت عدم دلیل بر تکلیف ، واقعا یا ظاهرا – زیرا هرگاه آب انگور به غلیان آید و دو سومش با هوای گرم بخار شود نه با آتش ، ودر حلیت وحرمتش شک شود عقل به قبح عقاب بلا بیان حکم نمی کند زیرا بیان ظاهری یعنی استصحاب حرمت موجود است همانسان که پس از غلیان نیز بدان حکم نمی کند زیرا بیان واقعی یعنی دلیل بر اینکه آب انگور هرگاه غلیان یابد حرام می شود – موجود است وخلاصه استصحاب بر برائت عقلی وارد است .
اما نقل : از نقل ،آنهایی که برای حکم عقل سوق داده شده یعنی بر نفی تکلیف ، بدون بیان دلالت دارد مانند رفع مالا یعلمون والناس فی سعه امر وحکمش واضح است واستصحاب بر آنها نیز وارد می باشد ، زیرا خود اینها بیان هستند پس با اینها عدم بیان مرتفع می شود