مصاحبه انقلاب فرهنگی

سوال اول:

این حرکت مقام معظم رهبری در نامه به جوانان اروپا و آمریکا هم یک حرکت مبتکرانه بود و هم راهبردی در نوع ابتکار فعالیت های فرهنگی هم بود. در مقابل این اهانت هایی که به طور مکرر نسبت به اسلام و پیامبر اکرم داشتند مقام معظم رهبری یک شگردی را در مقابل این حرکات انجام دادند. ایشان بجای محکوم کردن این حرکات و بیانیه دادن با این بیانیه خودشان در میدان دفاع ایستادند و لشکری را هم در عرصه ی دفاع تدارک دیدند. 

این نه تنها اثر هجمه از بین رفت بلکه جریانی عظیم تز خود غرب و اروپا را مبتنی بر منطق بر علیه آنها راه انداخت تا آنها با تحقیق در اسلام دلدادگی به اسلام و اسلام گرایی افزایش یابد.این در فعالیت های فرهنگی به ما میگوید باید پدافندی قوی داشته باشیم از نوع ایجاد قدرت در مقابل جریانی که بر ما هجمه ی فرهنگی وارد می کند.

پاسخ سوال دوم:

مقام معظم رهبری در عرصه فرهنگ به این اعتقاد دارند که الان با فعالیت های سنتی فرهنگی به جایی نمی رسیم چون این انقلاب هم درون مارا به هم زده و هم بیرون ما و همه ی معادلات فرهنگی دنیا را در عرصه ی بین المللی به هم زده و ارزش ها که قبلا بر پایه ی قدرت  و توانایی و داشته ها بود و انقلاب این معیار را به هم زده. درون ما هم بسیا فرق کرده پس با فعالیت های سنتی به جایی نمی رسیم و در عرصه ی فرهنگ به ابتکار نیاز داریم.

ذائقه ی مردم عوض شده و نوع فکر کردن مردم متفاوت شده و عوامل وصول و اجرای ارزش ها عوض شده است. الان پهنه ی اجرای ارزش ها بسیار گسترده شده است و مقام معظم رهبری میگویند باید امروز ابتکاراتی در فرهنگ مطابق وضع روز و ذائقه ی روز جهان باشد.

سوال سوم:

جبهه بندی فرهنگی ما امروز مبتنی بر رویارویی انقلاب ما با دنیای کفر و مواجهه ی استکبار با ماست. فرهنگ ما که دین ماست واقعیتی جدای از عرصه ی انقلابی و سیاسی ما نیست. دشمن در مقابله با انقلاب و نظام ما به این جمع بندی رسیده که اصلی در نظام و انقلاب ما مبتی بر آن است اصل مردم گرایی است. هرچه به این اصل دست اندازی شود انقلاب بیشتر در جاهای دیگر توسعه میابد و این توسعه یعنی براندازی استکبار، لذا باید کاری کند تا لجستیک مردمی از انقلاب گرفته شود و تنها راه آنها زدن رگه مردم از این انقلاب است که همان دین است.

اگر دین زدایی با هجمه ی فرهنگی صورت بگیرد و ارزش های دینی را ساقط کند و مردم را بیدین کنند مردم از انقلاب و نظام دینی فاصله می گیرند و این انقلاب به خوبی سرکوب میشود.

سوال چهارم:

مسئله ای که باید شورای انقلاب فرهنگی انجام دهد سیاست گذاری  است. اجرای برنامه با نهاد های فرهنگی است. سیاست گذاری و راهبرد ها در این شورا باید تبیین و تنظیم شود و مشکل ما امروز این است که در حرکات فرهنگی جایگاهی برای پدافند فرهنگی وجود ندارد و تا یک پدافند فرهنگی قوی نداشته باشیم و  در مقابل تهاجمات فرهنگی نمی توان فعالیت های مبتکرانه فرهنگی داشته باشیم این قصور شورای انقلاب فرهنگی است و عجیب آنکه رهبری با این تعابیر خاص تهاجم و شبیخون و حتی ناتوی فرهنگی ولی در کشور هیچ راهبردی در پدافند فرهنگی نداریم و این ضعف متوجه شورای انقلاب فرهنگی است. این شورا با همه ی این سیاست هایی که داشته و پی ریزی برنامه های وسیع فرهنگی اما در راهبرد پدافند فرهنگی عملی را انجام نداده است. این پدافند فرهنگی باید همه ی زمینه های تهاجم فرهنگی را از بین ببرد و این عرصه ها را پاک سازی کند

سوال پنجم:

تا پدافند فرهنگی قوی نداشته باشیم هجمه دشمن را نمی توانیم مهار کنیم چون تنها فضای آماده برای دشمن فضای فرهنگی است. در حوزه ی نظامی و ساسی دشمن موفق نیست و خصوصا دشمن در بحث سیاسی با نفوذ ما در منطقه روز به روز در تنگنای بیشتری است. دو حوزه برای دشمن هست اول اقتصادی و دوم فرهنگی، فضای اقتصادی فضای محدودی است اما فضای فرهنگ فضای بازی است که دشمن می تواند قوی وارد این عرصه شود پس ما باید این حوزه هارا تفکیک کنیم و پدافند متناسب با هر حوزه را فراهم کنیم و بعد آفند های فرهنگی را وارد کرد.

سوال ششم:

ظرفیت ملی ما در هنر مانند آبی که هرز میرود رها شده و این شورا باید در این عرصه ظرفیت هنر را بگیرد و جلوی این هرز رفتن را بگیرد. با اینکه هنر در استخدام دین به آن صورت در نیامده این ظرفیت به ضد فرهنگ تبدیل شده و این موسیقی و فلیم و شعر و هنر جریانی برای دین زدایی شده اند در حالی که بنده معتقدم اکثر هنرمندان بی تقصیرند و کاری برای استخدام هنر در دین انجام نشده است. اگر وارد این عرصه شویم شاید نقش ما در عرصه ی توسیعه ی دین از طریق هنر به مراتب بالاتر از هالیوود است با این که آن امکانات را هم نداریم. اگر استعداد و هوش موجود هنرمندان را در توسعه ی دین جهت دهیم با استعداد این هنرمندان کاری میکنیم که هالیوود با این همه امکانات انجام میدهد. ما امروز در هنر و سینما در منطقه حرف اول را می زنیم اما این سینما و هنر درخط غیر فرهنگی مانند آبی است که هرز میرود و ما از نظر فناوری حرف اول را میزنیم و این بخاطر و هوش و استعداد هنرمندان ماست و شورای انقلاب فرهنگی باید به عنوان دستگاه سیاست گذاری و راهبردی فکری برای این مسئله بکند.

سوال هفتم:

ما یک سلسله فعالیت های فرهنگی سنتی داریم که این ظرفیت در هیچ جامعه ای نیست مانند قضیه هیات مذهبی که در مناسبت ها برنامه دارند و اگر به اینها شکل داده شود و برنامه ریزی شود در جهت هم افزایی کاری است که باید انجام شود و این نیاز به سرمایه ی دولتی ندارد و نیاز جریاناتی دارد که از این شورا ایجاد شود و عمل نظارت بر اینها را انجام دهد

سوال هشتم:

در این 35 سال انقلاب بنده معتقدم ریزش فرهنگی نداشتیم بلکه رویش فرهنگی داشتیم و این جریانات و برنامه های ضد فرهنگی از تبار متدین ارزشی بوجود نیامده و از بستر های ضد ارزشی ایجاد شده و این را نمی توان به ریزش نصبت داد. ممکن است ما امروزجوان بیدین و فسق و فجور فحشا را در افراد داشته باشیم اما اینها چیزی نیست که بگوییم قبلا این جریانی ارزشی بوده و ریزش کرده است. امروز با بررسی اعتکاف در مساجد دانشگاه ها این خیل عظیم معتکفین اکثرا جوان در تاریخ کشور و جامعه ی ما قبل از انقلاب سابقه نداشته و این رویش فرهنگی است. اگر امروز از بی حجابی می نالیم به مراتب این بد حجاب بهتر و و نجیب تر از بیحجاب قبل از انقلاب است و این را نمی شود به حساب ریزش فرهنگی گذاشت. این جریان ضد فرهنگی هست اما ریزش نیست و این رویش فرهنگی به برکت انقلاب است.

سوال نهم:

امروز به خاطر این مسائل فرهنگی در بین جوانان به عنوان ارزش مطرح شده است و این در دانشگاه ها و مدارس مشهود است و در هیچ جامعه ای مانند جامعه ی ما زمینه ی هم افزایی وجود ندارد و این نیاز به مدیریت و ایجاد انسجام است. هم افزایی به معنای هماهنگی است نه جمع کردن. چون تجمیع برخی جریان ها و نهاد ها را ساقط میکند و انگیزه بین افراد را ازبین میبرد و این هم افزایی با مدیریت انجام میشود و جلوی فعالیت های تکراری گرفته می شود البت کار های تکراری در بستر اجتماع خلاء ها را ازبین میبرد. مهم هماهنگسازی است

سوال دهم:

این شورا باید نقش مادر را داشته باشد و در تمام موضوعات هم می تواند مولد و موسس باشد هم هادی و راهنما باشد و هم مدیر و ناظر باشد که انجام این سه نقش با هم باعث حل بسیاری ازمشکلات فرهنگی میشود.

دریافت

دریافت