انسان در زندگی بنده ی هرچیز باشد دینش همان است

انسان در زندگی بنده ی هرچیز باشد دینش همان است. دین عبودیت و بندگی است. بنده ی خدا باشید دینتان خدایی است و اگر غیر خدا همه چیز ما شد دین ما اسلام نیست. به ظاهر مسلمانیم اما دین ما واقعا اسلام نیست. این بندگی به اظهار زبانی نیست بلکه محوریت زندگی اگر بندگی خدا شد این دینداری و عبودیت خدا است

 ادامه ی تفسیر سوره ی کافرون، مهدیه ی مشهد

آیت الله علم الهدی در ادامه ی تفسیر چهار شنبه شب ها در مهدیه ی مشهد به ادامه ی تفسیر سوره ی کافرون پرداخت و بیان داشت: بحث ما در آخرین آیه ی این سوره است.این جمله که خدا به حضرت رسول(ص) می فرماید به کفار بگو دین شما برای شما و دین ما هم برای ما است که این یک مثل هم شده که در بین مردم رایج است. ما در فرهنگ سازی قرآن اگر تمثل از آیات استفاده کنیم  خوب است.

وی در ادامه افزود: نکته ی اول این است که بحث ما در این سوره و در شان نزول آن این بود که مشرکین آمدند تا در مسئله ی عبادت با پیامبر معامله کنند که ایشان یکسال خدای آنها را عبادت کند و آنها هم یکسال خدای نتعال را عبادت کنند. اینجا از عبودیت تعبیر به دین شده و دین بندگی خدا است.

دریافت

امام جمعه مشهد مقدس تصریح کرد: انسان در زندگی بنده ی هرچیز باشد دینش همان است. دین عبودیت و بندگی است. بنده ی خدا باشید دینتان خدایی است و اگر غیر خدا همه چیز ما شد دین ما اسلام نیست. به ظاهر مسلمانیم اما دین ما واقعا اسلام نیست. این بندگی به اظهار زبانی نیست بلکه محوریت زندگی اگر بندگی خدا شد این دینداری و عبودیت خدا است.

عضو مجلس خبرگان رهبری افزود: در بین مفسرین عامه مطلبی هست که ابن عباس می گوید این حرف خدا به پیامبر(ص) و این که دین شما مال شما و دین من مال من است آیا این نشان از اجازه و آزادی در کفر و بت پرستی است؟ سه جواب در اینجا آمده اول این که این به معنای اذن در کفر نیست به معنای واگذاری افراد به حال خودشان است.

آیت الله علم الهدی در ادامه بیان داشت: جواب دوم اینکه این "لکم دینکم ولی دین" خلاصه ی تمام آیات این سوره است و دین ما با دین شما قابل جمع نیست. جواب سوم این است که این تفکری است که عوارض دارد. یک سلسله از اندیشه های ما عوارض ندارد و تاثیری در زندگی ما ندارد. اما چیز هایی است که عوارض دارد و دنباله ی آن در زندگی ما هست و میتواند زندگی ما را دگرگون کند.

وی در ادامه افزود: دین اندیشه ای با عارضه است و این سبب می شود شما یک سرنوشت ئاشته با شید و ما سرنوشتی متفاوت. لذا در تربیت جوانان قبل از توجه به امال باید به افکار انها توجه کنیم. اجبار به اعمال بدون فکر اثری ندارد چون فکر عارضه دارد. افکار سبب انجام اعمال است