۱۴۰۳ يكشنبه ۰۴ آذر

ادامه ی تفسیر سوره ی کافرون

چهارشنبه, ۸ بهمن ۱۳۹۳، ۰۸:۲۷ ب.ظ

تنها راه سنجش صحت تفسیر قرآن، تطبیق با عترت رسول‌الله است/گفتن مرگ بر آمریکا باعث جلوگیری از تسلط دشمن بر نسل های آینده می شود

ممکن است در زندگی ما مجبور شویم باجان، آبرو و مال خود معامله کنیم اما نمی‌توانیم دین خود را معامله کنیم؛ اگر موقعیت خود را با دین معامله کردی تو را به‌جایی می‌برد که دیگر توان بازگشت نداشته باشی؛ در زندگی سیاسی نیز این‌چنین است، نه در جریان قدرت‌یابی و نه فرصت‌طلبی جریان‌های سیاسی نمی‌توان از این راه به سودی رسید؛ می‌گویند ما قراردادی با شما می‌بندیم به شرطی که شما فلان ارزش دین را کنار بگذارید.

ادامه ی تفسیر سوره ی کافرون، مهدیه ی مشهد


آیت‌الله علم‌الهدی  در جلسه تفسیر هفتگی خود در مهدیه مشهد به تفسیر چهار آیه میانی سوره کافرون پرداخت و با قرائت آیات دو تا پنج این سوره «لا أَعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ؛ وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ؛ وَ لا أَنا عابِدٌ ما عَبَدْتُّمْ؛ وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ»، گفت: سوره کافرون سوره ای است که بعد از سوره توحید، دومین سوره توحیدی در قرآن است.

ایشان  با بیان این‌که سوره کافرون، مبین رفتار توحیدی ما است، ادامه دادند: سوره توحید، در تفسیر توحید پروردگار است، سوره توحید است اما این‌که بدانیم موحد رفتار توحیدی ما چیست، این سوره اهمیت پیدا می‌کند زیرا این سوره، مبین رفتار توحیدی است.

نکته اول در کلمه «ما» در آیه دوم سوره است که می‌گوید: «لا أَعْبُدُ ما تَعْبُدُونَ»؛ برخی می‌گویند این «ما»، «ما»ی موصولی است که به معنای «چنان چیز» اطلاق می‌شود، در ادبیات عرب، به چیزهای غیر ذب العقول اطلاق می‌شود، برای انسان «آن‌چنان کس» می‌نامند؛ نسبت به آنچه کفار عبادت می‌کنند، عبارت «آن‌چنان چیز» که سنگ و چوب هست صادق است اما نسبت به آنچه پیغمبر (ص) عبادت می‌کند که خالق حکیم است، نمی‌توان «آن‌چنان چیز» گفت زیرا خدا خالق عقل و بالاتر از ذب العقول است اما دیده می‌شود که در این چهار آیه هم به خدا و هم به غیر خدا کلمه «ما» اطلاق می‌شود.

عضو خبرگان رهبری به سایر معانی کلمه «ما» اشاره و بیان کردند: کلمه «ما» به سه وجه مشخص است؛ وجه اول این‌که کلمه «ما»، «ما»ی صفتیه است، یعنی ماهیت معبود به آن اشاره دارد، ماهیت معبودیت پیغمبر حق و ماهیت معبودیت مشرکین باطل است؛ وجه دوم این است که «ما» مصدریه است، یعنی این «ما» بر سر هر فعل وارد شود، آن را بر مصدر خود تأویل  می‌دهد.

حفظ سیاق و وزن لغوی آیات در عین رعایت معانی

پیامبر در این سوره می‌گوید نفس عبادت من با نفس عبادت شما متفاوت است، من خالق را بندگی می‌کنم و بندگی شما یک بندگی مراسمی و خیالی است؛ وجه دیگر این کلمه، می‌گویند این «ما» موصولی است اما به معنای «الذی» آمده اما علتی که در مورد وجود مقدس پروردگار تعبیر به «ما» شده این است که برای هردو این لفظ استفاده‌شده و از طرفی نیز برای همخوانی سیاق مورداستفاده قرارگرفته است.

آیت‌الله علم‌الهدی یکی از مسائلی که در تفسیر قرآن با آن مواجه می‌شویم را استنطاج غلط از قرآن عنوان کرد و گفتند: این‌که پیامبر (ص) در هنگام رحلت، فرمودند من دو چیز نزد شما می‌گذارم این است که کتاب بدون اهل‌بیت (ع) غیرقابل استفاده است، این‌طور نیست که ما از ظاهر قرآن هرچه برداشت کردیم درست است.

ایشان با اشاره به این‌که عده‌ای معتقدند فهم بشر از مفاهیم دینی و قرآن به دلیل بالا رفتن فهم، درک و دانش تغییر کرده است، خاطرنشان کردند: معتقدند در آن زمان عرب جاهلی است که محدوده اندیشه، علم و دانش در بشر یک محدوده مشخصی بوده، علم به معنای واقعی خود در میان مردم وجود نداشته است و تمام مبنای اندیشه‌های کلی، جهان‌شناسی و هستی‌شناسی مردم، فلسفه بوده و فلسفه یونان نیز بر مبنای مجموعه‌ای از تخیل بناشده بود؛ از آن زمان تا امروز، مردم ازنظر عقل، درک و شعور تکامل پیداکرده و در عرصه‌های گوناگون واردشده‌اند، حتی در عرصه فلسفه بسیاری از استدلالات غرب را رد کرده و استدلالات را بر اساس مبدأ وحی و غیب تنظیم کرده‌اند.

تنها راه سنجش صحت تفسیر قرآن، تطبیق با عترت رسول‌الله است

امام جمعه مشهد مقدس با تأکید بر این‌که آنچه از قرآن برداشت می‌کنیم باید منطبق بر عترت رسول‌الله (ص) باشد، ابراز داشتند: ما در کنار قرآن، عترت رسول‌الله را داریم که معصوم است، در جریان علمی خود متصل به همان مبدأ وحی است که خدا نازل فرموده، آنچه از قرآن برداشت می‌کنیم باید با آموزه‌های عترت مطابقت دهیم اما این‌که بگوییم ما در زمان فعلی با علم امروز به تفسیر می‌پردازیم و تفسیر ما صحیح‌تر از مفسر 500 سال پیش است، حرف غلطی است زیرا ما ملاکی داریم که آن عترت اهل‌بیت پیامبر است و تنها با سنجیدن با این میزان می‌توان صحت هرکدام را تشخیص داد.

آیت‌الله علم‌الهدی به برداشتی دیگر از آیات سوره کافرون اشاره و اظهار کردند: برخی از این چهار آیه جبر خداوند را برداشت کردند به این معنا که بشر در کارهای خود آزاد نیست زیرا خداوند می‌گوید «وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ»؛ می‌گوید خدا گفته به این کافران بگو که شما آنی را که من می‌پرستم، هیچ‌گاه نمی‌پرستید.

اگر آنان ایمان می‌آوردند و خدا را می‌پرستیدند حرف خدا اشتباه می‌شد پس آنان نباید هیچ‌گاه خدا را بپرستند اما این به معنای جبر پروردگار نیست زیرا خداوند از ابتدا می‌داند که آنان ایمان نخواهند آورد اما در رفتار آنان برای نپذیرفتن ایمان اختیار است؛ آن عده مفسر که معتقدند در کار خداوند جبر قرار دارد، حکمت خداوند را در نظر نگرفته‌اند.

ما در زندگانی اجتماعی و سیاسی خود در جریان همزیستی خود بناشده تا با عده‌ای همزیستی کنیم، برای این‌که بتوانیم با آنان همزیستی داشته باشیم حق نداریم از اصول و ارزش‌های خود دست‌برداریم و مسئله عبودیت حق و بندگی خدا در رأس همه امور قرار دارد؛ رفتار توحیدی به این معناست است درجایی که مسائل سیاسی اقتضائاتی دارد که باید از اصول و ارزش‌ها درست برداریم، نباید این کار را انجام دهیم

ایشان، دیگر نکته این آیات را برخورد با کفار و ناامیدی آنان از تسلیم شدن ما دانست و ادامه دادند: مسئله استیلای کفر، موضوعی است که از ابتدای اسلام مطرح بوده؛ وقتی  معاویه قراردادی با امپراتوری رم بست که سالیانه به‌عنوان حکومت اسلامی  مواردی را به آنان پرداخت کند که امپراتوری رم از معاویه حمایت کند نشان از همین جنبه از حرکت کفر دارد.

راهبرد سیاسی قرآن، ناامید کردن دشمن از تسلط بر امت اسلامی است

آیت‌الله علم‌الهدی با اشاره به این‌که راهبرد سیاسی انقلاب اسلامی در عمر 35 ساله خود با آمریکا و غرب این نکته است، تأکید کردند: مبنای روابط بین‌المللی ما باید طوری برنامه‌ریزی شود که دشمن، آمریکا و کفر از تسلط بر ما مأیوس شود؛ نباید چراغ سبز به آنان نشان داد، باید با آنان قاطع صحبت کنیم تا این فکر که روزی بتوانند بر ما مسلط شوند به فکرشان وارد نشود.

ما باکسی دعوای مقام، قدرت، وکالت و وزارت نداریم، بحث این نیست که ما وکیل باشیم و تو نباش، دعوای ما سر همین حرف‌هاست، مردم جان و فرزند خود را برای خدا، پیغمبر و اهل‌بیت پیامبر دادند، قران راهبرد سیاسی به ما داده که باید جوری عمل کنید که دشمن از تسلط بر شما مأیوس شود؛ 25 سال است که رهبر معظم انقلاب  روی این اصل ایستاده‌اند، هرگاه دشمن چراغ سبزی نشان می‌داد ایشان سخنرانی می‌کردند و موضوع را پایان می‌بخشیدند.

گفتن مرگ بر آمریکا باعث جلوگیری از تسلط دشمن بر نسل های آینده می شود

عضو خبرگان رهبری به لزوم حفظ اصل برائت در رفتارهای خود اشاره و تصریح کردند: تولی و تبری برای تقویت و همچنین ضامن استقلال فکری و دینی ماست، برائت ما از دشمن باید تداوم داشته باشد و امروز بعد از 35 سال از گذشت انقلاب هنوز هم می‌گوییم «مرگ بر آمریکا»؛ برخی می‌گویند چرا تکرار می‌کنید؟ مگر به چه نتیجه‌ای رسیده‌اید؟ این مرگ بر آمریکای 35 ساله باعث می‌شود اگر ده نسل نیز از این نسل بگذرد، آمریکا نخواهد توانست بر آنان مسلط شود و برای همیشه ساقط خواهد شد؛ پیغمبر (ص) به ما یاد می‌دهد که باید در برائت از دشمن مداوم عمل کنید زیرا اگر این برائت تکرار نشود، به‌عنوان یک نقطه منفی برای نسل بعد، مورداستفاده دشمن قرار خواهد گرفت.

امام‌جمعه مشهد مقدس با تأکید بر این‌که هرگز دین مورد معامله برای رسیدن به موقعیت‌های سیاسی و اجتماعی قرار نخواهد گرفت، بیان کردند: ممکن است در زندگی ما مجبور شویم باجان، آبرو و مال خود معامله کنیم اما نمی‌توانیم دین خود را معامله کنیم؛ اگر موقعیت خود را با دین معامله کردی تو را به‌جایی می‌برد که دیگر توان بازگشت نداشته باشی؛ در زندگی سیاسی نیز این‌چنین است، نه در جریان قدرت‌یابی و نه فرصت‌طلبی جریان‌های سیاسی نمی‌توان از این راه به سودی رسید؛ می‌گویند ما قراردادی با شما می‌بندیم به شرطی که شما فلان ارزش دین را کنار بگذارید.

پیوستن به سازمان تجارت جهانی و واردات مشروبات

آیت‌الله علم‌الهدی به سابقه تلاش دشمن برای معامله پیشرفت با دین اشاره و اظهارکردند: در دوره اصلاحات این مسئله مطرح شد که ما باید به سازمان تجارت جهانی بپیوندیم، عده‌ای اصرار داشتند که باید به این سازمان بپیوندیم و می‌گفتند قطاری دارد می‌رود و اگر ما با این‌ها همراه نشویم از رشد اقتصادی جا می‌مانیم، دریکی از موارد برخی مسؤولان دولتی با سردمداران اروپایی و غربی صحبت کردند، آنان گفتند تمام صادرات و واردات شما باید طبق برنامه این سازمان باشد، شما نمی‌توانید بگویید چون این کالا مشروب الکلی است نباید وارد این کشور شود بلکه باید کل این ارتباطات را در سازمان تجارت جهانی بپذیرید.

این درست نیست که برخی مداحان به‌صرف این‌که جمعی از جوانان لاابالی به هیأت ها بیایند، از اشعاری استفاده می‌کنند که در شأن اهل‌بیت نیست؛ مداحی می‌گفت این نوع خواندن من مگر بد است که جوانان کوچه و خیابان را به هیأت آوردم اما او نمی‌داند که آنان را به دنبال امام حسین (ع) را نینداخته بلکه امام حسین (ع) را به دنبال آنان برده، آنان تا زمانی با امام حسین (ع) هستند که این ترانه‌ها را برای آنان بخوانی.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی