جلسه ی چهل و پنجم
فرائد الاصول
تنبیه سوم از استصحاب
بحث در تنبیه سوم : استصحاب حکم عقل بود گفته شد که چهارصورت پیدا می کند. وتوضیح سه صورت آن گذشت اما توضیح صورت چهارم .
صورت چهارم : شک در بقای حکم عقلی به خاطر شک در بقای موضوعش از جهت عدم تعینش از اصل است . اگر به خاطر تعیین نکردن تفصیلی موضوع (یعنی مجمل بودن آن) واحتمال مدخلیت امر موجودی باشد مانند دوران میان دو محذور در آغاز امر باشد که اکنون مرتفع شده است ویا مدخلیت امر معدومی باشد که اکنون در موضوعیت موضوع یعنی دوران میان دو محذور حادث شده است مثلا در باب دوران میان محذورین عقل حکم به تخییر می کند آنگاه در خارج ودر مقام عمل به میت کافری بر می خوریم که نمی دانیم دفن او واجب است یا حرام ؟ عقل می گوید مخیری ولی روز بعد به میت کافر دیگری برخورد می کنیم و شک می کنیم که آیا حکم عقلی به تخییر در واقعه اولی اکنون نیز در در واقعه دومی باقی است یا خیر ؟ منشا شک ما این است که موضوع مجمل است یعنی نمی دانیم که آیا عقل می گوید دوران بین محذورین در ابتدای امر موجب تخییر است ولی در استمرار موجب تخییر نیست ؟ تا در موضوع دوم حکم به عدم تخییر بکنیم زیرا موضوعش مرتفع شده است ویا می گوید : دوران بین محذورین مطلقا هم ابتدا وهم استمرارا موجب تخییر است تا اکنون نیز این موضوع باقی باشد وحکم نیز بماند پس منشا شک ما اجمال موضوع است . حال در اینجا آیا استصحاب حکم جاری می شود یا خیر ؟ چنین چیزی که موضوع مجمل باشد در مستقلات عقلیه غیر متصور است زیرا عقل به طور مستقل حکم نمی کند مگر پس از احراز کامل موضوع وشناخت تفصیلی آن . پس در مثال یاد شده یا موضوع اول را احراز می کند ومستقلا به تغییر ابتدایی حکم می کند ویا موضوع دوم را احراز می کند وبه تخییر استقلالی حکم می کند واگر هیچ کدام را احراز نکند از حکم به تخییر توقف می کند وبه احتیاط یعنی تخییر ابتدایی حکم می کند و........