جلسه ی سی و ششم
فرائد الاصول
استصحاب
بحث ما درباره استصحاب کلی قسم سوم است .
پاسخ به اصل مثبت بودن این امر : اما موضوع حلیت وطهارت ونقطه مقابل این دو که حرمت ونجاست است همان گوشت ویا مورد خوردنی است . لذا صرف عدم تذکیه واستصحاب آن در این گوشت برای حرمت ونجاستش کافی است.
لکن انصاف آن است که حکم مشهور ( نجاست مشکوک التذکیه ) در صورتی تام وصحیح است که حکم نجاست بر امر عدمی یعنی : عدم تزکیه معلق باشد زیرا استصحاب ثابت می شود ودر نتیجه به نجاست حکم می شود . اما اگر حکم نجاست وحرمت بر امر وجودی یعنی مرگ حتف انف معلق شود به دلیل آنکه عبارت از این معنی (امر وجودی ) باشد رای برخی مانند فاضل تونی وسید صدر همین است . اثبات موضوع (حتف انف ) به مجرد اصل استصحاب عدم تذکیه که در حال حیات مستصحب بود تا زمان خروج روح ، نمی تواند اثبات کند که خروج روح این حیوان از راه حتف انف بوده است بنا براین اصالت عدم حدوث سبب نجاست این گوشت که همان موت حتف انف است سالم از معارض باقی می ماند هر چند به سبب آن (اصل عدم موت حتف انف ) تذکیه ثابت نمی شود زیرا هر دو اصل مثبت هستند وباید به سراغ اصل طهارت رفت همانطور که سید صدر شارح وافیه این اثبات را گمان نموده اند لذا گفته اند با استصحاب عدم تذکیه موت حتف انف ثابت می شود وبا استصحاب اصل عدم حتف انف مذکی ثابت می شود زیرا در نظر ایشان مانعی از اجرای اصل مثبت نیست پس هر دو جاری می شوند وتساقط می کنند وبه اصالت طهارت واستصحاب طهارت رجوع می شود و.....