خطبه دوم: اسارت اهلبیت (علیهالسلام) راهبرد سیاسی برای ماست
مذاکره کنندگان خودشان را در قصر بنی مقاتل کنار رقیه امام حسین ببینند
با یک شیطنت نامه ذلتبار رئیسجمهور آمریکا برای مقام معظم رهبری مینویسد، بهغلط کردم افتاده و از آنطرف مثل یک جانور، مثل یک گرگ زوزه میکشد و عربده میکشد و به ما توهین میکند؛ برادر من اینها شیطاناند؛ از آنطرف نامه نوشته که اگر مذاکرات به نتیجه نرسید توپ را بیندازد داخل زمین ایران و بگوید من خواهش کردم و اینها گوش به حرف من ندادند
خطبه دوم نماز جمعه، حرم امام رضا (علیهالسلام)
ویدئو خطبه دوم
دریافت
مدت زمان: 20 دقیقه 3 ثانیه
آیتالله علمالهدی در خطبه دوم نماز جمعه امروز مشهد مقدس به اتفاقات روز نوزدهم ماه محرم برای کاروان اسرای کربلا اشاره کردند و گفتند: امروز، روز بیستم ماه محرم است، دیروز که روز نوزدهم بود برحسب بعضی نقلها روزی بود که اهلبیت سیدالشهدا را از کوفه بهطرف شام حرکت دادهاند، یعنی در مثل امروز اهلبیت ابیعبدالله، 84 زد و بچه در میان بیابان، زیر آفتاب داغ و سوزان بر روی شترهای برهنهای که مهمل و کجاوه نداشت، به تعبیر زیارت ناحیه مقدسه که فرمودند «وَصُفِّدُوا فِی الحَدِیْدِ ، فَوقَ أقْتَابِ المطِیَّاتِ»، اینها روی شترهای برهنه بدون مهمل و کجاوه، روی قتب ها، «أقْتَابِ» جمع قتب است، قتب آن تختهای را میگویند ک دو طرف کوهان شتر میگذارند تا با کوهان شتر همسطح شود برای یک مسیر خیلی کوتاهی پارچهای روی آن میاندازند؛ اینها را روی این تختهپارههای اطراف کوهان شتر قرار دادهاند.
ایشان ادامه دادند: بچه چهارساله که نمیتواند خود را بالای این کوهان حفظ کند، اینها را با آهن بسته بودند، یک بچه چهارساله را روی تختهپاره کنار کوهان شتر با آهن ببندند چه وضعی پیدا میکند و چه حالی دارد؟ فاجعهای که در بین راه کوفه و شام برای دو سه روز دیگر اتفاق افتاد، فاجعه قصر بنی مقاتل است؛ قصر بنی مقاتل یکمنزل گاهی بوده وسط کویر، اینها در کویر راه را گم کردند، برای اینکه میانبر بزنند و زودتر برسند از آبادیها نرفتند و از وسط کویر بین کوفه و شام را طی کردند.
اطراف قصر بنی مقاتل، لشکر عمر سعد و کاروان اسرا، راه را گم کردند، مقداری گشتند راه پیدا نشد، خسته شدند و تصمیم گرفتند در وسط بیابان چادر بزنند، توقف کنند تا مقداری هوا سرد شود، شب بشود و در تاریکی شب که آفتاب نیست حرکت کنند تا شاید راه را پیدا کنند؛ چادر زندند و لشکریان به داخل خیمهها رفتند اما عزیزان خدا، اهلبیت ابیعبدالله (علیهالسلام) وسط آفتاب سوزان آواره، آفتاب داغ بود، هوا بهقدری گرم بود، امام سجاد (علیهالسلام) هم بیمار بودند، بیماری امام سجاد (علیهالسلام) تشدید شد، حالشان منقلب شد، امام نزدیک به حال احتضار افتادند که زینب کبری سراسیمه میفرمود: «برادرزاده بر من سخت است که تو را به این حالت ببینم»؛ بهزحمت این 84 زن تلاش کردند و امام سجاد (علیهالسلام) را کنار یک سایه سنگ بردند تا حضرت حالشان برگردد.
امامجمعه مشهد مقدس به فشار لشکر عمر سعد به کودکان کاروان اشاره و بیان کردند: این بچهها هم آواره شدند در این بیابان تا هرکدام بروند یک سایه خاری و سایهای که بتوانند خودشان را از این آفتاب سوزان نجات دهند تا شب شد؛ نازدانه سهساله ابیعبدالله، فاطمه صغیره حضرت رقیه رفت برای خودش سایهای پیدا کند، این آرمید، هوا گرم بود و خوابش برد.
هوا مقدار خنکتر شد، نزدیک غروب اینها حرکت کردند، کاروان را جمع کردند و سوار بر همین تختهپارههای کنار شتر تا اینها را ببرند، این نازدانه زیر بوته خار خوابش برده بود، غافله حرکت کرد و زینب کبری هم بیشتر متحمل امام سجاد بودند که حالشان خلی بد بود و مرضشان خیلی شدت پیداکرده بود تا حضرت را پذیرایی کنند، مقداری که رفتند متوجه شدند نیزهای که سر ابیعبدالله بالای این نیزه است به زمین چسبیده و کنده نمیشود.
سر بریده هم برگشته دارد سطح کویر و بیابان را نگاه میکند، فهمیدند یک حادثه اتفاق افتاده، آمدند خدمت امام جواد و گفتند آقا این نیزه از جا حرکت نمیکند، حضرت بلافاصله به عمهشان فرمودند بچهها را سرشماری کنید نکند کسی جامانده باشد، بچهها را که سرشماری معلوم شد این نازدانه جامانده، یک نفر به نام زجر بن قیس مأمور شد برگردد عقب این بچه را پیدا کند و به قافله برساند.
آیتالله علمالهدی بابیان اینکه مطالب ارائهشده در خطبههای نماز جمعه باید مستند باشد، عنوان کردند: این مطلبی که عرض میکنم در خطبه نماز است، مثل خود نماز است و بیمدرک نمیشود حرف زد، دو کتاب این جریان را نوشتهاند، «الدمعة الساکبة» یکی هم «وقایع الایام محرم»، اینها این قصه را به این شکل که عرض کردم نقل کردهاند؛ ناقل قضیه، غلام زجر بن قیس است؛ میگوید او که مأمور شد بیاید من هم همراه او آمدم.
میگوید شب شده بود و همهجا تاریک، مانده بودیم که چطور این طفل را پیدا کنیم، از اینطرف به آنطرف حرکت کردیم، صدای نالهای از گوشه بیابان بلند شد و صدا میزند وا محمدا، وا علیا، بهطرف این ناله رفتیم دیدیم بچه سراسیمه و وحشتزده از خواب بیدار شده در این بیابان تاریک، میگوید زجر خیلی گشته بود در این بیابان، وقتی به این بچه رسید خواست جبران خستی خود را بکند، تازیانهاش را کشید به سر این بچه، میگوید من خودم را انداختم جلو و گفتم زجر این بچه است، این خوابش برده در بیابان وحشتزده در تاریکی بیدار شده، الآن قالب تهی میکند.
فشار به اهلبیت سیدالشهدا (علیهالسلام) بهواسطه مقاومت و عزت آنان بود
ایشان افزودند: حداقل سعی کن این را به دامن عمهاش برگردانیم تا وحشتش از بین برود؛ برادران، خواهران، این داستان نیست، دو مدرک ارائه دادم خدمتتان، کتاب «الدمعة الساکبة» از منابع قدیمی است و کتاب «وقایع الایام محرم» به همین شکلی که عرض کردم جریان قصر بنی مقاتل نقل کردند و ارباب مقاتل قضیه را به این شکل نوشتهاند، این افسانه نیست و تنها روضهای نیست که به عشق عزیزان پیغمبر به سر و سینه بزنیم، اینها الگو است، راهبرد و مسیر حرکت درحرکت سیاسی است؛ یعنی اینها میخواهند ثابت کنند همه رنجهایی که کشیدهاند، اینها مؤلفه ذلت نبوده است، مؤلفه عزت و مقاومت بوده. «تکبیر»
بچه سهساله امام حسین (علیهالسلام) ذلیل نبود، زن و بچه امام حسین مقاومت میکردند و نتیجه مقاومتشان این برخوردها بود؛ شما را به جان خود امام حسین و شما را به مظلومیت این بچههای امام حسین فکر کنید آنی که این بچهها و اهلبیت امام حسین در جریان اسارت در قصر بنی مقاتل در این کویر کشیدند سختتر بود یا مردم ما در تحریمهای آمریکایی و اروپایی سختتر میگذراندند؟ این را بنشینید و ارزیابی کنید.
مقاومت در برابر فشارها، راهبرد سیاسی اسارت اهلبیت (علیهالسلام) برای ما است
آیتالله علمالهدی با تأکید بر اینکه پیام اتفاقات اهلبیت امام حسین (علیهالسلام)، مقاومت است، اظهار داشتند: امام حسین (علیهالسلام) قصه و افسانه نیست، اهلبیت امام حسین (علیهالسلام) افسانه نیست، داستان تاریخ و اسطوره نیست، راهبرد حرکت برای ما هست؛ یعنی اگر بنا شد بهجایی رسید که اینقدر در فشار، سختی و شکنجه قرار بگیرد باید مقاومت کرد و دستبهدست دشمن نداد، آیا ما در تحریمهای اروپایی و آمریکایی از اینها بیشتر سختی کشیدیم که حالا دستبهدست دشمن بدهیم؟
ما داریم چه میکنیم؟ این مملکت، مملکت حسین است، بچههای ما در مسیر کربلا جان دادند، شهید شدند و تکهتکه شدند زیر باران آتش؛ اینها روی پیشانی خود نوشتند یا حسین ادرکنی، یا سیدالشهدا (علیهالسلام) نوشتند و رفتند، این مملکت به دست ما افتاده به برکت خون شهدا و این اسارت اهلبیت راهبرد سیاسی برای ماست.
آمریکا سرنوشت ایران را وجهالمصالحه شکست خود قرار داده است
ایشان با بیان اینکه آمریکا میخواهد عزت کشور را وجهالمصالحه شکست خود قرار دهد، خاطرنشان کردند: یعنی تا به اینجا که رسیدیم نباید با دشمن معامله کنیم، نباید دستبهدست دشمن بدهیم و ذلت را بپذیریم؛ خدا بر ما منت گذاشته، مسیر سرنوشت سیاسی دشمن بهجایی رسیده است که در عرصه داخلیاش، دولتمردان آمریکایی شکستخوردهاند، حزب و جریانشان شکستخورده و الآن به این نتیجه رسیدهاند برای جبران شکستشان فقط یکراه دارند و آن اینکه بیایند سرنوشت ما را وجهالمصالحه جبران شکست خودشان قرار دهند.
عضو خبرگان رهبری به شیطنت رئیسجمهوری آمریکا در نامهنگاری با مقام معظم رهبری اشاره کردند و ادامه دادند: با یک شیطنت نامه ذلتبار رئیسجمهور آمریکا برای مقام معظم رهبری مینویسد، بهغلط کردم افتاده و از آنطرف مثل یک جانور، مثل یک گرگ زوزه میکشد و عربده میکشد و به ما توهین میکند؛ برادر من اینها شیطاناند؛ از آنطرف نامه نوشته که اگر مذاکرات به نتیجه نرسید توپ را بیندازد داخل زمین ایران و بگوید من خواهش کردم و اینها گوش به حرف من ندادند و از اینطرف زوزه میکشد که ما را ذلیل کند و ذلت ما را وجهالمصالحه جبران شکست حزب دموکرات در مقابل حزب جمهوریخواه در داخل آمریکا قرار دهد؛ اینها دارند با شیطنت با ما برخورد میکنند.
مذاکرهکنندگان دست در دست دشمنان ندهند
ایشان تصریح کردند: آیا این درست است ما ذلیل شویم برای اینکه آنان تحریمها را لغو کنند؟ آیا ما در تحریمها بیشتر زجر میکشیم یا رقیه سهساله در قصر بنی مقاتل؟ به ما بیشتر فشار میآید؟ این راهبرد ما هست، عزیزان ما بدانند این مردم و رهبری به این دولت اطمینان کردند به دولت و مذاکرهکنندگان، اینان بهعنوان فرزندان و عزیزان ما وارد جبهه برخورد با دشمن شدهاند اما در این جبهه برخورد باید حواسشان جمع باشد که خودشان را در قصر بنی مقاتل کنار رقیه امام حسین ببینند و برخورد کنند نه این که فکر کنند یک کشور دموکراتیک هست و آنان هم یک جریان تعامل بینالمللی بنشینند کنار هم، گپ بزنند و حرف بزنند و دستبهدست هم دهند، دوستانه حرف بزنند و قصه را تمام کنند؛ اینجوری نیست، قضیه، قضیه دوستانه نیست، اسلام روی کره زمین دشمنی سرسختتر از آمریکا ندارد «تکبیر»
آیتالله علمالهدی بابیان اینکه دولتهای آمریکا در مواجهه با ایران شکستخوردهاند، عنوان داشتند: خوشبختانه تا به امروز در آمریکا هر دولتی روی کار آمده، از اول الگوی خود را دو مسئله قرار داد، یکی کمک به صهیونیسمها و دیگری مقابله با ایران و بلافاصله در پایان دوران قدرت، این حکومت و جریانی که از آن جریان آمده بود شکست خورد و جریان دیگری آمد؛ در طول این 35 سال انقلاب بررسی کنید چند بار قدرت در آمریکا بین دو حزب ردوبدل شده، منشأ آنهم درگیری با ایران بوده که در این درگیریهای با ایران شکست میخوردند و آبرویشان میرفت.
این دفعه قبل از پایان دولت قدرت در دوران این دولت حزبشان شکست خورد و جریانشان شکست خورد، اینها میخواهند بیایند با امتیاز گرفتن از ما بااینکه یک فنآوری هستهای نمایشی تا مرز صفر برای ما به وجود بیاورند و تحریمها را هم بهعنوان تعلیق لغو نکنند، بر ما مسلط کنند، دستبهدست سیاستمداران و دولتمردان ما بدهند و یک شایعهای در دنیا راه بیفتد و برگردند و بدتر از روز اول با ما برخورد کنند و ما هم ملعبه بشویم.
اگر وزیر صنعت و تجارت اقتصاد مقاومتی را اجرا میکرد، مشکلی با تحریم نداشتیم
ایشان ابراز داشتند: عزیزان ما باید هوشیار باشند، مقام معظم رهبری روز اول در برابر تحریمها الگو دادند، اقتصاد مقاومتی؛ ایکاش یک وزیر باعرضهای در تجارت و صنعت بود که میآمد در تولید در صادرات و واردات الگوی مقام معظم رهبری را مدیریت میکرد، بیش از یکساله این الگو ارائهشده و درست مدیریت بر ضد این الگوست.
اگر این کار را میکرد امروز مسئله تحریم برای ما مطرح نبود، کوچکترین عوارض تحریم برای ما باقی نمیماند و نیاز نداشتیم که دست بهطرف دشمن دراز کنیم و از همان اول هم مقام معظم رهبری رهنمود را دادند، در سال 93 در همین مکان فرمودند آمریکا مورداطمینان نیست، اروپاییها هم یک روباه بییال و دمی هستند که دنبال سر آمریکا راه افتادهاند، اینها برده آمریکا هستند اصلاً قابلاطمینان نیستند و ما چرا مصالحمان را با این قضیه گره بزنیم؟
آیتالله علمالهدی در پایان یادآور شدند: من یک طلبه هستم و حرف طلبگی خودم را میزنم و إن شاالله امیدواریم که خداوند متعال خودش به ما کمک کند.
ویدئو بخش عربی از خطبه دوم
دریافت
مدت زمان: 4 دقیقه 46 ثانیه
- ۹۳/۰۸/۲۳