خطبه اول: ملاک برنامهریزی در زندگی، «حسن تدبیر» است
نداشتن الگوی مصرف صحیح سقوط سیاسی را به دنبال خواهد داشت/الگوی مصرف زندگی اجتماعی، تعادل در تولید و مصرف است
اگر جامعه در مسیر اصلاح الگوی مصرف نیفتاد و مصرف در زندگی ما بر اساس تمایل و گرایش نفسانی شد، این را بدانید نه در عرصه اقتصاد بلکه در عرصه سیاست هم سقوط خواهیم کرد و موقعیت مردمی خود را هم از دست خواهیم داد؛ مردمی میتوانند پیروز شوند که در اقتصاد، اقتصاد مقاومتی داشته باشند.
خطبه اول نماز جمعه، حرم امام رضا (علیهالسلام)
خطبه اول
آیتالله علم الهدی ظهر امروز در خطبههای نماز جمعه مشهد مقدس در ادامه بحث سبک زندگی اسلامی در خطبه اول، به تکمیل موضوع الگوی مصرف پرداختند و گفتند: برای مصرف از دیدگاه اسلام دو الگو وجود دارد، یک الگوی مصرف در زندگانی فردی و خانوادگی و یک الگوی مصرف در زندگانی اجتماعی؛ مصرف و هزینه سازی در زندگی انسان نیازمند به یک الگو و معیار است یک واقعیت است که هرچند امروز مکتبهای اقتصادی دنیا در این موضوع اجماع دارند اما مبتکر اینکه هزینه سازی در زندگی الگو و قاعده نیاز دارد، اسلام است.
ایشان به نگاه اسلام در عرصه اقتصادی اشاره کردند و بیان داشتند: به امام علی (علیهالسلام) فرمودند پایه زندگی برنامهریزی در زندگی است و ملاک برنامهریزی هم «حسن تدبیر» است؛ ینی باید با تدبیر برنامهریزی کرد نه با تقلید و اینکه انسان برحسب تمایل نفسانیاش برنامهریزی کند. امام صادق (علیهالسلام) فرمودند: «عدهای خدمت رسولالله (صلیالله علیه وآله) آمدند، شکایت کردند که آذوقه ما زود تمام میشود و ایشان پاسخ دادند شما وقتی میخواهید این آذوقه را مصرف کنید، با برنامه مصرف میکنید یا هر طور دلتان خواست مصرف میکنید؟ آنان گفتند ما اندازه و برنامهای نداریم و هر طور دلمان خواست مصرف میکنیم؛ حضرت فرمودند اندازهگیری کنید و با حساب مصرف کنید که بر برکت و توسعه مال شما میافزاید».
یعنی اندازه بگیرید که این اندازه آذوقه باید طی یک سال مصرف شود و هر شبانهروز چه اندازه از آن را باید مصرف کنیم؛ برنامهریزی در مصرف و هزینه یک واقعیت است که امروز بهعنوان یک معیار زندگی از سوی تمام مکتبهای اقتصادی اثباتشده است امام مبتکر این موضوع مکتب اسلام بوده.
الگوی مصرف زندگی اجتماعی، تعادل در تولید و مصرف است
امامجمعه مشهد بابیان اینکه الگوی مصرف در زندگی اجتماعی، تعادل بین تولید و مصرف است، عنوان داشتند:عمده مشکل اقتصادی امروز ما در کشور، عدم برنامهریزی بین تولید و مصرف است؛ اگر امروز نظامهای اقتصادی ما و سیاستگذاران اقتصادی، سرانه درآمد را با هزینه سرانه بسنجند، مقدار درآمد سرانه چقدر است و هزینه چقدر است، آنوقت این تبلیغات و پروپاگانداها برای توسعه رفاه زندگی در کشور انجام نمیگیرد.
آنچه ما مشکلداریم در الگوی مصرف مشکل فرهنگی است، یعنی نظام مصرف در کشور ما ازهمپاشیده است، دستگاهها سودجویی که برای تأمین منافع خود تلاش میکنند برای توسعه مصرف تبلیغ میکنند و این تبلیغات که متأسفانه مبدأ آنهم رسانه ملی است، فرهنگ زندگی ما را برهم زده است.
ایشان ادامه دادند: مشاهده میکنید که یک خانواده جوان ازنظر مصرف، ازنظر تجهیزات، وسایل مدرن، مبلمان و تجمل در زندگی، ازنظر خوشگذرانی و رفتن به رستوران، خانواده جوانی که تازه زندگی تشکیل دادهاند، خود را ازنظر مصرف با بالاترین خانواده مقایسه میکنند و این فرهنگ مصرف در زندگی آنان پیاده میشود.
اینکه یک آدم سه شیفت کار میکند و زندگیاش بهجایی نمیرسد، زن و مرد، روز و شب تلاش میکنند و زندگی لنگ است، علت عمده آن به دلیل رها کردن مصرف و الگوی زندگی و نداشتن الگو است؛ زن و مرد جوان زندگی آغاز کردند، آقا 16 ساعت و خانم 10 ساعت کار میکنند و هردو خسته به خانه میروند، این چه آرامش و زندگی و لذتی از زندگی است؟ این زن چگونه میتواند آرامشگاه برای مرد و مرد یک قائمه برای این زندگی باشد؟
فرهنگ توسعه رفاه جای فرهنگ میانهروی را در جامعه گرفته است
آیتالله علم الهدی به حدیثی از پیامبر (صلیالله علیه وآله) اشاره کردند و اظهار داشتند: پیغمبر (صلیالله علیه وآله) در حدیثی فرمودند: «شما سعی کنید از زیادهروی در خرج کردن پرهیز کنید و بر شما باد میانهروی؛ هر قومی (ملتی) که در میان آن، فرهنگ میانهروی در هزینه و خرج حاکم است دچار فقر اقتصادی نمیشوند»؛ آنی که ما در جامعه خودمان میبینیم دقیقاً فرهنگ میانهروی در هزینه از بین رفته و جای آن را فرهنگ توسعه در رفاه و خرج گرفته و لذا خانوادهها دچار مشکل هستند و خانوادهها جوان
ایشان، یکی از مهمترین دلایل افزایش آمار طلاق را نبود فرهنگ میانهروی در زندگیهای جوان عنوان کردند و افزودند: اینکه آمار طلاق اینقدر زیاد شده است که در زندگیها جوان بهجای لذت و آرامش، جز دعوا و درگیری نمیبینیم، این به دلیل آن است که فرهنگ میانهروی در خرج از بین رفته است.
آیه 16 سوره اسراء یک راهبرد عظیم در زندگی اقتصادی ما ازنظر الگوی مصرف هست که در هفته آینده این آیه را بهطور کامل تفسیر خواهیم کرد.
ما برای نظام اقتصادی الگوی اسلامی داریم
عضو خبرگان رهبری تصریح کردند: برادران، خواهران، ما مسلمان هستیم، ما پیرو قرآن هستیم، ما مکتب داریم، آموزه پیغمبر داریم، ما باید نظام سیاستگذاریهای اقتصادی و اجتماعی ما در کشور مبتنی بر اصول قرآنی و سبک زندگی اسلامی باشد که پیغمبر به ما یاد دادهاند؛ اگر ما در آموزههای دینی نسخه و برنامه نداشتیم و یا دنبال غرب یا دنبال شرق راه میافتادیم، حق داشتیم، ما باید توجه کنیم که آیه قران داریم و نظام اقتصادی در آموزه پیغمبر داریم؛ سبک زندگی خود را باید با پیغمبر و آموزه قرآنی تنظیم کنیم و اگر اینچنین نکنیم سعادت نخواهیم داشت.
تمام مشکلات جامعه قابلحل است با توجه به آموزههای دین و مسائلی که قرآن، احادیث و آموزههای دین به ما یا داده است.
نداشتن الگوی مصرف صحیح سقوط سیاسی را به دنبال خواهد داشت
اگر جامعه در مسیر اصلاح الگوی مصرف نیفتاد و مصرف در زندگی ما بر اساس تمایل و گرایش نفسانی شد، این را بدانید نه در عرصه اقتصاد بلکه در عرصه سیاست هم سقوط خواهیم کرد و موقعیت مردمی خود را هم از دست خواهیم داد؛ مردمی میتوانند پیروز شوند که در اقتصاد، اقتصاد مقاومتی داشته باشند.
در جریان کربلا یکی از خصوصیاتی که در تابلوی اهلبیت سیدالشهدا نقش داشت مسئله اقتصاد مقاومتی بود؛ شگرد دستگاه یزیدی این بود که اهلبیت سیدالشهدا را در یک تنگنا و محاصره قرار دهند که آنان موقعیت خانوادگی و تباری خود را از دست بدهند.
عمرسعد دیروز تمام فرماندهان خود را طلبید و گفت این اسرا بچههای پیغمبر هستند و ما در اسارت اینان برنامه داریم، باید کاری کنیم که اینان تبار خود را فراموش کنند و یادشان رود بچههای پیغمبر هستند و از طرفی هم باید آنان را در جلوی دید مردم آنقدر خورد کنیم که صلابت پیامبر در چشم آنان از بین برود.
تحریم، راهبرد لشکر یزید و عمر سعد بود
گفت تا اینان به شما التماس کردند به آنان آب و غذا ندهید؛ مسئله تحریم اقتصادی بهعنوان یک راهبرد، راهبرد لشکر یزید و عمر سعد بود؛ در این مدت به آنان غذا نمیدادند، مگر چه چهارساله چقدر میتواند در آن گرسنگی تحمل کند؟ در آن شدائد آنان را نگهداری کردند؛ امروز روز 13 محرم است، اینها را لای تختهپارههای اطراف کوهان شتر، اینها را بالای أقتاب با آهن بسته بودند که تکان نخوردن، به اینها آب و غذا نمیدادند تا آنان التماس کنند از گرسنگی تا خورد شوند.
اما اینها با تمام گرسنگی بچه 3 ساله و 4 ساله از گرسنگی هرچه به آنان فشار میآورد، آنان اظهار گرسنگی و تشنگی نمیکردند؛ اینکه شنیدید زنان کوفه به آنان نان جوز و خرما صدقه دادند، آیا واقعاً کوفیان آنان را نمیشناختند؟ اینجا کوفه است، 20 سال پیش مرکز حکومت امیرمؤمنان بوده است؛ عبیدالله زیاد عدهای را آماده کرده بود از بالای پشتبام جلوی این بچهها بهعنوان صدقه نان پرت کنند و اینان خورد شوند و اینها در عین گرسنگی نمیخوردند و پرت میکردند؛ بیبی امکلثوم از دست و دهان بچهها میگرفتند و میگفتند ما دختر پیغمبر هستیم و بچههای رسولالله (صلیالله علیه وآله) هستیم.
عزیزان چرا ما از اینطرف الگو و نسخه نگیریم و در خط توسعه رفاه و هزینه آنقدر برویم که در برابر تحریمهای دشمنانمان به مذاکره و التماس بیفتیم؟ ما شیعه امام حسین هستیم، شیعه اهلبیت امام حسین (علیهالسلام) هستیم.