جلسه ی بیست و یکم
فرائد الاصول
اثبات حجیت استصحاب
بحث ما در تحلیل استدلال به صحیحه دوّم زراره بود برای اثبات استصحاب
به اینجا رسیدیم که گفتیم در این روایت دو احتمال وجود دارد
ادامه بحث احتمال اول که توضیح آن گذشت. آنی که مورد استدلال ما هست سوال سوم زراره از امام(ع) است «قلت لم ذلک»
بعضی خیال کرده ند که روایت در جواب سوم زراره ربطی به استصحاب ندارد و به طور مستقیم استصحاب را اثبات نمیکند بلکه مربوط به اقتضاء اجزاء امر ظاهری هست. عدم اعاده مستند به امر ظاهری و امر ظاهری مستند به قانون استصحاب است پس عدم اعاده مع الواسطه مستند به این قانون است پس ما از این روایت دو قانون استفاده میکنیم یکی استصحاب دیگری امر ظاهری مقتضی اجزاء است.
مرحوم شیخ در جواب میفرماید: این توجیه وجیهی است ولی با ظاهر حدیث سازگار نیست. ظاهر روایت میگوید لیس ینبغی .... یعنی لیس ینبغی لک الاعاده لانها نقض الیقین بالشک.
ظاهر حدیث میگوید که عدم اعاده اثر مستقیم استصحاب است نه مع الواسطه ورایت مستقیم دلالت میکند براینکه عدم وجوب اعاده به خاطر عدم نقض یقین به شک بدون واسطه چیزی است.
بعضی هم مدعی شده اند که این تعلیل به جاست و عدم اعاده مستقیما اثر خود استصحاب است بلا واسطه
مرحوم شیخ میفرماید که این ادعا دو تالی فاسد دارد:
اولا اعاده کردن و نکردن از آثار شرعیه نیست که مجعول به جعل شارع باشد بلکه از آثار عقلیه است که عقل با وسیله آن حکم میکند
ثانیاً حکم به عدم وجوب اعاده بر اساس استصحاب در این فراز مود بحث مستلزم این است که این حکم با حکم به وجوب اعاده در فراز اخیر روایات متفاوت باشد . یعنی آنجا که بعدا متوجه شد که کل نمازش در لباس نجس بوده که فرض مورد بحث ماست اعاده لازم نباشد، اما آنجائیکه در اثناء نماز متوجه شد و نصف نمازش مثلا در لباس نجس بود اعاده لازم باشد