خطبه اول: تقلید، انحراف در تربیت است
ورود ماهواره با دست خودمان به خانه یعنی مرزشناسی بچه را از بین میبریم/ دنبالهروی و تقلید در اسلام محکوم است
اگر بنا شد منطق و عقلانیت بچه در محیط خانه رشد پیدا نکرد و پرورش داده نشد،پدر و مادر او را ارشاد نکردند، این بچه هرچه به نظرش ارزش جلوه کند دنباله آن را میگیرد، تقلید میکند و میشود دنبالهرو و این بزرگترین آفت تربیتی در جریان تربیت خانوادگی، تقویت روح تقلید و دنبالهروی است.
خطبه اول نماز جمعه، حرم امام رضا (علیهالسلام)
خطبه اول
آیتالله علمالهدی در خطبه اول نماز جمعه امروز هفتم شهریورماه در حرم امام رضا (علیهالسلام) در ادامه بحث تربیت فرزندان در مورد روشهای تربیتی، گفتند: آخرین کلام ما درباره چالشهای تربیت بود؛ چالشهای تربیت بر دو قسم است، یکی در منابع تربیت و دوم چالش در روشهای تربیت و سخن امروز ما درباره چالش روشهای تربیت است.
ایشان به بیان اینکه تقوا و هدایت، دو اصل در تربیت فرزند است، ادامه دادند: در تربیت دینی، دو اصل تقوا و هدایت وجود دارد؛ تقوا که از وقایه گرفتهشده به معنای حفظ و نگهداری، خود نگهداری معنا شده است و اگر ما بخواهیم یک اصطلاح فرهنگی انتخاب کنیم برای تقوا، باید بگوییم تقوا یعنی مرزشناسی که یک اصل است و باید در مسئله تربیت فرزندان مسئله مرزشناسی کاملاً موردتوجه قرار بگیرد و بچه مرزشناسی تربیت بشود.
حصاربندی و ولنگاری، دو آفت تربیت فرزند
در جریان مرزشناسی، دونقطه انحرافی وجود دارد که ممکن است از آن خصوصیت مرزشناسی، تربیت انحراف پیدا کند؛ نقطه اول عبارت است از حصاربندی؛ اگر بنا شد مرزشناسی برای بچه در شکل حصاربندی اجرا شود؛ یعنی اگر بچه را در مسیر زندگی در یک موقعیت و یک امرونهی در یک فشاری قرار دهیم که در مقام اجرای میولات نفسانی بچه خودش را در یک حصار احساس کند.؛ چه حیوان و جانور نیست که او را در پرچین نگه بدارند، مسئله پرورش و تربیت فرزند با نگهداری حیوان متفاوت است، حصاربندی در جریان تربیت بچه یک انحرافی است.
امامجمعه مشهد مقدس با رد شیوه حصاربندی برای تربیت فرزند، عنوان داشتند: چون حصاربندیها نهایتاً به حصارشانی میانجامد، ما در بین خانوادههای متدین شاهد آن هستیم که اینان در جریان جوانی و استقلال در شکل یک انسان منحرف بسیار شدید جلوه میکند و علتش یک حصاربندی در جریان تربیت است؛ حصاربندی در نقطه انحراف از مرزشناسی است.
در مقابل آن حصاربندی، نقطه ولنگاری است؛ اگر بنا شد خانواده و محیط خانوادگی بهصورت یک سرزمین سبز و خرمی برای بچه دربیاید که عین جانور و حیوان آزادانه رفتار کند و برای خودش مرزی قائل نباشد، این هم نقطه انحرافی و چالش در تربیت است.
گاهی خانوادهها در دونقطه مقابل قرار میگیرند، گاهی سختگیری را بهعنوان نقطه مرزشناسی قرار میدهد و بعضی از خانوادههای لاابالی هم ولنگاری در تربیت فرزندانشان حاکم است بهنحویکه بچه برای انجام میولات خود هیچ مرز و حدی قائل نیست.
کمالات بچه مبتنی بر عقل است
ایشان با اشاره به اینکه باید عقلانیت را در بچه پرورش داد، اظهار داشت: مرزها را باید برای بچهها توجیه کرد، برادران، بچه درست است ازنظر حجم جسمانی کوچک است اما آدمیزاد است، عقل و فکر دارد؛ همانگونه که انسانها کاملشان در جریان عقلانیت و تفکرشان است، بچه هم کمالش مبتنی بر عقلانیت او است؛ باید عقلانیت او را تحت آموزش و تربیت وجدانی قابلقبول برای بچه قرار داد تا بچه مرز را بشناسد. خودش مرز را بشناسد و مرزها را رعایت کند.
آیتالله علمالهدی ادامه دادند: ما اگر این روش تربیت را از قرآن یاد بگیریم؛ ذات مقدس پروردگار در شش نقطه قرآن هرکجا گفته وتقوالله میگوید وعلمو؛ میفرماید «اتقوالله» و بعدازآن میفرماید «وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ»؛ یکجا میگوید «اتقوالله»، «عْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدیدُ الْعِقابِ»، میفرماید «اتقوالله»، « وَاعْلَمُواْ أنکم علیه تُبَشّرُونَ»؛ میفرماید «اتقوالله»، «وَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ مُلَاقُوهُ وَ بَشِّرِالْمُؤْمِنِینَ»؛ میفرماید «اتقوالله»، «وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیمٌ؛»؛ میفرماید «اتقوالله»، «وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ».
وقتی میگوید اتقوالله قرآن میگوید «وَاعْلَمُواْ»، بدانید؛ یعنی روش تربیتی قرآن این است که وقتی میخواهد انسان را در مسیر تقوا و مرزشناسی قرار دهد، با ابزار علمی آگاهی دادن و توجه فکری دادن آنان را متوجه تربیت میکند؛ بشر در هر مرحله فکری، رشدش مبتنی بر عقل و فکر او است؛ شما در منطق کودکانه و طفلانه یک بچه مرز را توجیه کنید، خودش مرز را بشناسد، او دیگر از آن مرز عبور نمیکند اما موضوع بر سر کیفیت مرزشناسی است.
ایشان بابیان اینکه شناخت درست مرزها به شناخت دقیق فرزند از موقعیتهای صحیح میانجامد، تصریح کردند: گاهی دخترخانمها را میبینید در سن کم که از چادر سر کردن لذت میبرند و از برخورد با نامحرم نفرت دارد، دختر 11 ساله است و حجابش را رعایت میکند، مرز را میشناسد و میداند نباید با مرد نامحرم برخورد داشته باشد، در تربیت باید مرز را به بچه بشناسانیم نه اینکه بچه را در یک حصاربندی قرار دهیم.
متأسفانه با دست خودمان مرزها را در بینش فرزندانمان میشکنیم
ایشان تأکید کردند: هرچند متأسفانه ما در شرایط زندگی امروزیمان با وسایل ارتباطی که در خانوادهها نفوذ دارد مثل ماهواره و اینترنت، مرزها سر جای خود نمیماند، یعنی این جریانهای ارتباطی این مرزها را در برابر بینش بچه میشکند وقتی شما با دست خودتان ماهواره را آوردی به خانه و اجرای وقیحترین برنامههای جنسی را در اختیار دختر 11 ساله قرار میدهی، چگونه میتواند مرز را به او نشناساند و او را در مرز نگه داشت؟ این کاری است که شما پدر و مادر با دست خود انجام دادهاید.
این مشکلاتی است که ما با دست خودمان ایجاد میکنیم و مرزها را میشکنیم و میخواهیم بچه مرزها را رعایت کند. وقتی بنا شد در یک فیلم خارجی، گانگستری، دزدی آدم کشی در یکشکل فنآوری بسیار زیبا جلوه میکند، وقتی بنا شد اکشن بیاید در حوزه هنر بهعنوان یک ارزش در برابر بینش بچه جلوه میکند، در اینجا نمیشود ما مرزشناسی را بهطور کامل رعایت کنیم.
عضو مجلس خبرگان رهبری اضافه کردند: عامل دوم در تربیت، هدایت است، باید بهوسیله پدر، مادر و مربی هدایت و ارشاد شود، در نقطه مقابل هدایت، دو مسئله گسست و دنبالهروی و تقلید است. گاهی از اوقات روح عصیان و تقیان در یک بچه باعث میشود این گسست پیدا میکند، فرهنگ، عفت و اصالت سنتی خانواده و جامعه را زیر پا میگذارد؛ این گسست از کجا به وجود میآید؟
این گسست مربوط به داخل زندگی و نوع رفتار پدر و مادر است؛ وقتی بنا شد در داخل زندگی پدر و مادر بسیاری از اصول خاص عفت را رعایت نمیکنند؛ حتی در خانوادههای متدین وقتی ارتباطانت زوج جوان در جریان جنسی ولو محرم هم هستند اما در کانون خانواده بدون مرز در جلوی بینش بچه انجام میشود؛ طبیعی است که این خودش دروازه گسست را باز میکند، وقتی مسئله حیا در رفتار مادر، دخترخانم نمیبیند ولو در ارتباط داخلی و خانوادگی، او از رفتار عفت و سنتی خانواده دچار گسست میشود؛ یعنی در یک خانواده متدین و باعفت، بچهای به وجود میآید مظهر بیعفتی و فحشا.
بزرگترین آفت تربیتی، تقویت روح تقلید و دنبالهروی است
ایشان، تقلید را حاصل عدم تربیت صحیح در محیط خانواده دانستند و اظهار داشتند: از آنطرف دنبالهرویها، اگر بنا شد منطق و عقلانیت بچه در محیط خانه رشد پیدا نکرد و پرورش داده نشد،پدر و مادر او را ارشاد نکردند، این بچه هرچه به نظرش ارزش جلوه کند دنباله آن را میگیرد، تقلید میکند و میشود دنبالهرو و این بزرگترین آفت تربیتی در جریان تربیت خانوادگی، تقویت روح تقلید و دنبالهروی است.
چنین انسانی را خوب میشود گول زد، چنین فردی را جریانها در جوانی خوب میتوانند جذب کنند زیرا در خانواده خطرها به او گوشزد نشده، پیغمبرهایی که برای هدایت آمدهاند دو روش داشتند؛ «انذار و تبشیر» در جریان هدایت باید جریان نامطلوب برای بچه موردنقد قرار بگیرد، مظاهر نامطلوب را باید برای بچه نقد کرد، عیب و نقصش را بگویید، از همان اول یک نفرتی در او نسبت به مسائل نامطلوب ایجاد کنید و در برابر آن باید مطلوب را در روح او جوری قرار داد که گرایش او متوجه مطلوب شود، اگر این هدایت شکل نگرفت این بچه مقلد میشود، این نوجوانی که تمام قیافهاش کلکسیون اراذلواوباش خارجی است، این بزرگترین عنصر فاسد و ساقط جامعه خواهد شد، این دنبالهروی او را از بین میبرد.
اصل دنبالهروی و تقلید در اسلام محکوم است
آیتالله علمالهدی ابراز داشتند: اصل دنبالهروی و تقلید در اسلام محکوم است، اینکه در اسلام گفتهاند مقلد یک مرجع باشید، این به معنای دنبالهروی نیست، به معنای بهرهبرداری از تخصص است، فردی است که قدرت استنباط و اجتهاد دین از منابع اولیه دارد، وجود متخصص است نه بهعنوان یک تقلید و دنبالهروی کورکورانه.
حتی نسبت به اولیا خدا که دستور دنبالهروی میدهند با معیار دستور میدهند؛ این روایتی که تمام فرق اسلامی از پیغمبر نقل کردهاند که پیامبر میفرماید: «علی مع الحق والحق مع علی»، «علی با حق است و حق هم با علی»، آیا پیامبر شخص را ملاک حق قرار دادند؟ یعنی مردمی که دنبال حق میخواهند حرکت کنند، دنبال شخص راه بروند؟ از این باب نیست، خدا در قرآن معیار حق را معین کرده، خداوند در قرآن میفرماید: «الحق من ربک».
ایشان یادآور شدند: در سبقت اللهی و در رنگ خدایی چون علی از همه بالاتر است، پیغمبر میفرماید علی مع الحق، این معیارش مال خدا و کلام خداست، امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بهعنوان اینکه مظهر حق و تجلیگاه عظمت ذات مقدس الهی است میفرمایند علی مع الحق؛ اصل تقلید و دنبالهروی غلط است، اگر بنا شد بچهها درست تربیت نشوند، بچه دنبالهرو میشود و ممکن است به یک دره انحراف و ذلالتی سقوطکننده برای این دنبالهروی.