۱۴۰۳ جمعه ۰۲ آذر

نماز جمعه 92/3/3

شنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۲، ۰۵:۲۷ ب.ظ

خطبه ی اول

دریافت

خطبه ی دوم

دریافت

بسم الله الرحمن الرحیم

خطبه اول

کلام ما درباره تفسیرآیات مبارکه سوره جمعه بود و رسیدیم به این آخرین آیه، خدآند می فرماید:


وَإِذَا رَ‌أَوْا تِجَارَ‌ةً أَوْ لَهْوًا انفَضُّوا إِلَیْهَا وَتَرَ‌کُوکَ قَائِمًا ۚ قُلْ مَا عِندَ اللَّـهِ خَیْرٌ‌ مِّنَ اللَّـهْوِ وَمِنَ التِّجَارَ‌ةِ ۚ وَاللَّـهُ خَیْرُ‌ الرَّ‌ازِقِینَ ﴿١١﴾

دو نکته تفسیری در الفاظ این آیه مبارکه وجود دارد نکته اول در کلمه" او " هست «  وَإِذَا رَ‌أَوْا تِجَارَ‌ةً أَوْ لَهْوًا » این جا در مورد " او " دو نظریه مفسرین گفته اند. یک نظریه این که کلمه " او " در این آیه به معنای " و " است. او به معنای و آورده شده مقصود از این لهو، لهویست که درآن زمان همراه با تجارت بود. چون شان نزول آیه ورود به کاروان تجارتی دهلی کلبی از شام بود که ورود خودشون را با صدای تبل اعلام کردن. و مردمی که در صفوف نماز جمعه پیغمبر بودن پراکنده شدن و به طرف کاروان تجارتی رفتن خوب اینجا مقصود از لهو، همان صدای تبلی است که برای اعلام ورود کاوران تجارتی نواخته شد. پس این لهو در حقیقت وابسته به تجارت است؛ و تجارت و لهو. بعضی از مفسرین از قبیل علامه طباطبایی (رحمته الله علیه) و بعضی از بزرگان دیگر گفتند که ما " او " را به معنای و بگیریم این خلاف ظاهر آیه است ما " او " را بایستی به معنای خودش بگیریم. یعنی این جوری معنا کنیم که وقتی این مردم تجارت یا لهو را می بیند به طرف آن متفرق میشوند. خوب اگر به معنای " او " باشد یعنی معنای ترقیب بین تجارت و لهو را برساند پس لهو میشود یک معنای مستقل از تجارت. 

عامل شکست جامعه ی دینی منفعت طلبی و شهوت رانی است
گفتند ضمیر" الیها " هم به تجارت برمی گردد و هم به لهو برمی گردد. و لهو چون یک معنای مصدری است میشود هم در دو ضمیر مذکر آورد و هم مؤنث. پس بنابراین ،این لهو یک نکته مستقل وجریان مستقل دربرابر تجارت است. یک نکته .
نکته دوم معنای " انفَضُّوا " است انفضو رومعنا کردن به معنای تفرق و پراکندگی وقتی تجارت و لهو را می بیند پراکنده می شوند و اما راحب اصفهانی یک نقطه لطیفی در معنای لغوی انفضاض گفته است و آن این که انفضاض هر نوع تفرق و پراکندگی را نمی گویند؛ آن پراکندگی و تفرقی که در نتیجه انتصار و شکست در یک مردمی به وجود بیاید تفرقی که آمیخته با شکست و انتصار است، آن را می گویند انفضاض. با این دو نکته تفسیری که مربوط به این جریان لفظی این آیه شریفه هست، ما از این آیه یک معنای کلی و عامی را استظهار میکنیم و آن این است که عامل شکست جامعه دینی و عامل از هم پاشیدگی انسجام مردم متدین در پشت سر پیغمبر و در کنار دین، عاملش دو چیز است؛ یکی منفعت طلبی و پول پرستی است که از آن تعبیر به تجارت شده؛ یکی شهوت رانی و لذت پرستی است که نماد آن در این آیه شریفه لهو معرفی شده است. لهو کنایه از لذت پرستی و شهوت رانی است. و تجارت کنایه از منفعت طلبی سودپرستی و پول پروری است. دو چیز باعث میشود جامعه دینی شکست بخورد و مردم از اطراف دین و نماد دین که پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است پراکنده بشوند. یکی آن بود که جامعه دینی ما پول پرست شد. مردم دنبال منافع مالی رفتن  و دوم آن هنگامی که لذائذ نفسانی و شهوت پرستی در جامعه دینی نفوذ کرد.


در این آیات سوره مبارکه جمعه در این دو سه آیه آخر سوره، تکیه خدآند در مطالب به این نکته است که ما در زندگی دین را محور قرار بدهیم؛ شهوت، پول، لذت، معیشت در حاشیه قرار بگیرد. و اگر برعکس شد، بنا شد معیشت ما، شکم ما، لذت و شهوت ما، خوش گذرانی و عیش و نوش ما و پول داری و تمکن و ثروتمندی ما محور قرارگرفت؛ و دین در حاشیه واقع شد آنجایی است که  " وَتَرَ‌کُوکَ قَائِمًا " پیغمبرتنها می شود دین غریب می شود اسلام بی کس، در سراشیبی سقوت قرار می گیرد. انسجام ایمانی و دینی جامعه ملت متدین از هم پاشیده می شود.
در طول تاریخ هم دشمنانی که در حوزه نفاق به مصاف دین  آمدن و در خط مواجهه و رویارویی با دین و قرآن و پیغمبر قرارگرفتن، سعی بر این داشتند که محور زندگی مردم را مسائل اقتصادی، مسائل معیشتی، پول پرستی، شهوت رانی و لذت خواهی قرار بدهند. چون این تقریبا یک مسئله طبیعی است. اگر بنا شد مردم اصالت را به پول دادن و اصالت را به شهوت دادن دین در زندگانی مردم به حاشیه رانده میشود. و اگر دین در زندگانی مردم، مخصوصاً در زندگانی سیاسی اجتماعی مردم به حاشیه رانده شد دیگه دشمنان وحشتی از این جامعه ندارند، دیگه ترسی از این مردم ندارند به خوبی می توانند براین مردم مسلط بشوند.


برادران و خواهران آیه قرآن برای من و شما نازل شده که ما دین دار باشیم؛ یعنی قرآن نیامده فقط قرآن بخوانیم قرآن نیامده که فقط ترجمه الفاض قرآن بدانیم؛ قرآن آمده که خط زندگی ما استوار کند، قرآن آمده به شکل زندگی ما یک جریان ببخشد، قرآن آمده برای این که سبق و رای در زندگانی ما ایجاد کند. و لذا آنی که مهم است به عنوان رنگ قرآنی در زندگانی ما محور سازی دین در زندگی و به حاشیه فرستادن مسائل معیشتی و لذائذ نفسانی و رفاه طلبی و عیش و نوش است.

اعتکاف نماد محوریت دین در زندگی و به حاشیه قرار گرفتن مسائل معیشتی است
لذا در برنامه تربیتی اسلام یک جریان تربیتی و تلقینی که بعنوان یک عمل با فضیلت و برنامه بسیار ارزشمند به ما ارائه شده است؛ مسئله اعتکاف است. اعتکاف نماد این حقیقت است؛ یعنی نماد این که خدا در محور زندگی ما قرار بگیرد و بقیه مسائل در حاشیه واقع بشود. خوشبختانه امروز، روز اول اعتکاف در مسجد جامع گوهرشاد و در این جمع ما برادران و خواهران دلداده حق که در عمل پرفضیلت اعتکاف شرکت کردن حضور دارند.
عزیزان اعتکاف یعنی نماد پای بندی به خدا، معتکف از همه زندگی دست کشیده از خانه و خانواده و همسر و فرزند و کاسبی و معیشت و اشتغال، از همه چیز دست کشیده است. آمده پای بند خدا شده، دلدادگی اش به خدا به دست و پای او زنجیر زده آن را روی فرش خانه خدا ملتزمش کرده است. این نماد اعتکاف است.


 اعتکاف از ماده عکوف است؛ عکوف در لغت اینگونه معنا می کنند؛ کسی که به چیزی رو بیاورد و ملازم او بشود پایش  بایستد، این را میگویند عکوف. اعتکاف از ماده افتعال است، اعتکاف یعنی عکوف پذیری اقبال پذیری، بهترین معنای اعتکاف از نظر ترجمه لغوی اعتکاف یعنی اقبال پذیری؛
برادر معتکف خواهر معتکف این تو نیستی که آمده ای طرف خدا، این خداست که آمده طرف تو این خداست که برای تو تجلی کرده؛ تو این خدا را پذیرفتی اقبال خدا رو قبول کردی این توجه و تجلی حق مورد پذیرش قلبی تو قرارگرفته، عشق خدا در درون دل و جان تو تجلی کرد و تو را از زندگی و خانه و همسر و عزیز و کار و کسب و تجارت جدایت کرد. آورد روی فرش خدا شبانه روز نشاندت، تو را ملازمه عشق خدا و عبودیت و بندگی خدا قرار داد.


این بزرگترین نماد محوریت دین در زندگی و به حاشیه قرارگرفتن مسائل معیشتی در زندگیست. این برنامه تربیتی را اسلام به ما دستور داده است. خوش به سعادت شما برادران وخواهرانی که  به این عبادت پرفضیلت موفق شدید و آمدید. یک معنای دیگه هم که اعتکاف دارد.و همه شما برادران وخواهران غیر معتکف هم باید به این نکته توجه کنید. این است که یک آدمی که جرم کرده مجرم است، خب این را می گیرند می برند نزد حاکم و دستبند به دستش میزنند می برند محاکمه اش میکنن، و باز خواست میکند چرا جرم کردی چرا خلاف کردی و او را به عقوبت می رسانند.
اما یک وقت هست نه، مجرمی که جرم کرده او را بازداشتش نکرده اند، خودش با پای خودش میآید پیش حاکم می گوید آن خطا کار من است، آن مجرم من هستم، میآید خودش را معرفی میکند. اینجا دیگر مشمول عف قرار میگیرد اینجا به او تخفیف میدهند چون با پای خودش آمده. این برادر و خواهری که خودش را در درگاه خدا گنه کار می داند در این اعتکاف با پای خودش روز سیزده رجب در بهترین ایام آمده دستش هم در دست امیرالمومنین است، جمال دل آرای ولایت علی را درخانه خدا آورده میگوید: خدایا من مجرم هستم، اما خودم آمدم با پای خودم آمدم، آنهم دستم در دست امیرالمومنین، گل روی علی را درخانه تو واسطه قرار دادم با پای خودم آمدم منو ببخشی، منو عفو کنی، به من تخفیف بدی این معنای اعتکاف در ایام الابیض ماه رجب است و خوشا به سعادت عزیزانی که این موفقیت را پیدا کردند.

خطبه دوم 


سالروز میلاد مسعود قطب عالم امکان مولا الموحدین امیرالمومنین (علیه السلام) یعسوب الدین علی ابن ابی طالب(علیه السلام) است. این عید سعید را به محضر همه شما برادران و خواهران تبریک و تهنیت عرض می کنم. سالروز میلاد امیرالمومنین (علیه السلام) مصادف شده با سالروز فتح خرمشهر؛ سالروز فتح خرمشهر و تداعی فداکاری ها و قهرمانی های رزمندگان مان در این فتح الفتوح ارزشمند در ذهن ما به مناسبت میلاد امیرالمومنین (علیه السلام)، آن اوج مظلومیت مولا را تداعی میکند.

یک روز دردوران دفاع مقدس محضر مقدس امام (رضوان لله تعالی علیه) شرفیاب بودیم. با بعضی از علمای تهران دیدار خصوصی با امام داشتیم. در همان اتاق پشت حسینیه صحبت ما طول کشید یه عده رزمنده آمده بودند عازم جبهه بودند، آمده بودند در حسینیه جماران با امام ملاقات کنند. جلسه ما یه خورده به طول انجامید، اینها از داخل حسینیه شعار می دادن که ما منتظرامام هستیم و صداشون توی این اتاق پیچید؛ به مجردی که صدای اینها و صدای شعارشون توی اتاق پیچید، علی رقمی که امام خیلی سعی می کردند در موقعیت های انقلابی {اگر} احساساتی شدند  شدیداً خودشان را کنترل کنند؛ اما تا صدای این رزمنده ها شعاردادن و پیچید توی این اتاق، یک مرتبه مشاهده کردیم رنگ امام برفروخته شد، امام یک جوری منقلب شدن که فرمایششان قطع شد و نتوانستند حرفشان را ادامه بدهند، مدتی امام سرشان را پایین انداختند و سکوت کردن و ما متوجه شدیم شعار رزمنده ها موجب یک انقلاب حالی برای امام شده است. وقتی که امام سرشان را بالا آوردند فرمودند که صدا را میشنوید، اگر از اینان ده نفر با امیرالمومنین بودند امیرالمومنین غریب و تنها نمی ماند.

مظلومیت علی این بود که با مردم او را با معاویه مقایسه می کردند

یعنی به قدر ده  نفر از این ها امیرالمومنین آدم نداشت. ببینید چقدر علی (علیه السلام) غریبه و ما در هر روزی که به یاد امیرالمومنین بیافتیم چه در مصیبت و شهادت امیرالمومنین و چه در ولادت امیرالمومنین آن تابلویی که از علی (علیه السلام) مقابل چشم ما مجسم میشود به عنوان دلدادگی علی ، در کنار شجاعت علی ، در کنار قهرمانی علی ، در کنار عبادت علی ، در کنار فضیلت علی ، در کنار ارزش بالا و با عظمت آسمانی بودن علی، که در خانه کعبه متولد شد ، تابلوی مظلومیت امیرالمومنین (علیه السلام) است. و در مظلومیت های امیرالمومنین (علیه السلام) آن مظلومیتی که از همه بیشتر دل خود علی را به درد آورده و علی گله کرده و ناله کرده آن مظلومیت عزیزترین عزیزانش صدیقه اطهار نیست، آن تهاجم درخونه اش نیست، آن توهین به فاطمه (سلام الله علیها) نیست، آن مصائبی که در میدان های جنگ برسر مولا می آمده است، نیست . آنی که ناله علی بلند کرده مظلومیتی که بعنوان شکوه  می فرماید : این قدر من مظلومم این قدر روزگار من را پایین آورد این قدر مردم چشم روی هم بستند نسبت به فضائل من، من علی صاحب ذوالفقار من علی فاتح خیبر من علی بدر و احد من علی کشنده عمرابن عبدود در جنگ احزاب، من علی اولین مسلمان من علی لیلت المبیت، من علی ابن ابی طالب برادر پیغمبر عزیز پیغمبر نفس پیغمبر، این مردم بیایند من علی را با معاویه مقایسه کنند و بگویند علی درسته یا معاویه، علی خوبه یا معاویه علی به درد مملکت می خورد یا معاویه، این از همه مظلومیت های امیرالمومنین بالاتر بود.


برادران وخواهران چه چیزی باعث شد این نقطه مظلومیت برای امیرالمومنین (علیه السلام) پیش آمد؟ میدانید چی باعث شد مطالبه مردم؛ مردم در حکومت امیرالمومنین دیدند که امنیت ندارند هر روزی یک عده شمقدر یک عده تروریسم به عنوان اراذل و اوباش طرافدار معاویه که توی شهر می ریزند مردم را قتل و غارت می کنند. زندگی مردم به هم می خورد، مردم زندگیشان تأمین نمی شود، معیشتشان در خطر بود کاسبی نمی توانستند بکنند زاعت نمی توانستد بکنند اموالشون به غارت می رفت ناموسشان امنیت نداشت خودشان امنیت نداشتند مردم گفتن یک کسی بیاد برای ما کشور اداره کند که ما بتوانیم به معیشتمان به زندگیمان به خوراکمان و به امنیتمان برسیم. حالا برای مدیریتی، که نه مدیریتی که دین ما اداره کند نه مدیریتی که ما را در معنویت پیش ببرد، نه مدیریتی که اسلام ما را توسعه  بدهد، نه مدیریتی که قرآن ما را حاکم کنند حدود الهی را تسبیت کنند ارزش های دینی را در فرهنگی ما جا بیندازد، مدیریتی که شکم ما را مدیریت کند و مدیریتی که امنیت ما را مدیریت کند، دنبال این مدیریت رفتند، حالا توی این مدیریت گفتند علی خوبه یا معاویه! وقتی مطالبه مردم این شد، مطالبه مردم مدیریت شکمشان شد مدیریت مردم مطالبه امنیتشان شد مدیریت مردم مطالبه جانشان شد مدیریت مردم مطالبه آرام زندگی کردن آرام کاسبی کردن یک لقمه نان آرام درآوردن با زن و بچه خوردن؛ وقتی مطالبه مردم اینها شد آن وقت علی میآد کنار معاویه با همه فضائل علی کنار پسر هندجگرخوار قرار میگیرد. پسر هند جیگرخوار خوب است یا نفس پیغمبر و بعد همین مقایسه کار را به جایی میرساند که در یک شب هشتاد هزار نفر از لشکر امام حسن مجتبی (علیه السلام) به معاویه می پیوندند و می گویند: حسن بن علی را نمی خواهیم و معاویه را می خواهیم  این مطالبه کار علی را به اینجا رساند.
 برادران خواهران در این انتخابات  متاسفانه ما با همین خطر روبرو هستیم. بنده خیلی شفاف  با شما حرف میزنم در این انتخابات ریاست جمهوری الآن ما با همین خطر رو برو هستیم. در سال 76 مطالبه مردم ما شد مقابله با اشراف گرایی که نتیجه توسعه اقتصادی با الگوی غربی بود، یک آقایی آمد که با شعار ساده زیستی با شعار مردم دادند،  بر این موج سوار شد و زمام مدیریت اجرایی کشور در دست گرفت.
در سال 84 بعداز هشت سال دولت اصلاحات که مردم دیدند، ارزش های دین تکه تکه شد نسبت به منکرات شرعی پرده دری شد، محرامات الهی رایج شد؛ مطالبه مردمی شد ارزش های دین، یک آقایی آمد با شعار ارزش ها با شعار عدالت خواهی با شعار ارزش های دینی وارد شد بر موج سوارشد و بعد هشت سال حکومت کرد.

مطالبه ی مردم مبنی بر کارآمدی مدیریتی رئیس جمهور آینده به حق است
و الآن مطالبه مردم شده است کارآمدی در مدیریت، این حق مردم است، کارآمد مدیریت بروند چون سرنوشتشان زندگیشان می خواهند زندگی کنند باید در این مملکت مدیر بیاد در راس قدرت که بتواند مردم را اداره کند. کارآمدی در مدیریت  این حق مردم است که مطالبه  کنند. مطالبه حق  مردم است، اما عزیزان توجه داشته باشید این مطالبه مسائل دیگر را به حاشیه نراند. استکبار ستیزی، عدالت خواهی ولایت مداری و مطیع ولایت بودن اینها به حاشیه نرود.

به عنوان این که فقط شما می خواهید کارآمد در مدیریت پیدا کنید کارآمد در مدیریتی که بخواهد با آمریکا دست بدهد، با استکبار بسازد با غرب مراوده کند و مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم را حل کند این کارآمدی مدیریت، ضدانقلاب است. این ضد گفتمان انقلاب اسلامی است. توی این جمع شما پدران شهید هستند مادرهای شهید هستند اینها بچه شان را دادن عزیزشان را دادن اسلام توسعه پیداکند با کفر به جنگیم استکبار را براندازیم. امام زمان بیایند این بر این بچه دادن شهید شدن حالا بخاطر این که چند را شکم ما پایین افتاده معیشتمان در خطر افتاده تحریم دشمن اقتصاد ما را نشانه گرفته  ما بیاییم یک مرتبه همه شهدا را خون شهدا را، همه چیز را نادیده بگیرم؛ یک آقایی که کارآمد در مدیریت است، که خوب بتونه دست به دست استکبار بدهد مشکلات اقتصادی را حل کند؛ ما به دنبال او راه بیافتیم، ضمن این که دست به دست استکبار دادن مشکلات اقتصادی را حل نمی کند، بدتر می کند.

کار آمد در مدیریت این نیست که کسی بخواهد با غرب بسازد
برادران خواهران این آمریکا این استکبار گرگ است، درنده است نیش و دندان دارد این آمده ما را تکه تکه کند اگه یک روزی به وسیله تحریم ها و فشارهای اقتصادی توانست ما را به طرف خودش بکشاند و یک کسی بیاید در راس جامعه و نظام  ما قرار بگیرد که با او کوتاه بیاد وقتی که دید در این انتخابات نتیجه اش این شد میگوید این ابزار کارآمد بود این فشار اقتصادی کارآمد بود حالا باید این فشار را بیشتر کنیم این تحریم ها را زیاد تر می کنیم، در یک زمانی در مملکت ما این نکته را مقام معظم رهبری می فرمودند: در یک زمانی توی مملکت بالاترین قراردادها و پیمان های تجارتی را ما با کشور آلمان داشتیم و در همون زمانی که ما بالاترین ارتباطات تجاری و اقتصادی با آلمان داشتیم، در دادگاه و دادسرای آلمان یک کیفرخواست صادرکردند، رئیس جمهور ایران را به عنوان تروریسم تحت تعقیب قراردادند. توهین به این بالایی!؟ اینها این جوری هستند؛
اگر فهمیدند که فشار اقتصادی موثر شده این نیست که اگر با اینها مراوده کردید و در مقابل استکبار کوتاه آمد اینها فشارشان را کمتر کنند؛ نخیر بیشتر می کنند میگویند این ابزار اثرکرد پس بنابراین ما ابزار را بیشتر کنیم و بیشتر به کارگیریم.

لبخند زدن به غرب مشکلات اقتصادی را کم نمی کند که بیشتر هم می کند
اول اینکه حل مشکل نیست کارآمدی در مدیریت این نیست که نسبت به غرب نسبت به استکبار کسی لبخند بزند و مردم هم به دنبال او راه بیافتند. و نکته دیگر این که اگر بنا شد مطالبه کارآمدی در مدیریت مطالبات دین خواهی شما را کنار زد مطالبات ارزش خواهی  شما را کنار زد مطالبات عدات خواهی ولایت مداری شما را کنار زد، برادران و خواهران بر سر ما همان خواهد آمد که بر سر جامعه امیرالمومنین (علیه السلام) و امام حسن (علیه السلام) آمد و معاویه مسلط شد و جریان کربلا و اسارت اهل البیت نتیجه اش شد، بر سرما همان میآید.
ما 34 سال مقابل استکبار ایستادیم 34 سال دم از عدالت اجتماعی زدیم 34 سال جبهه بر ساحت ولایت اهل البیت (علیهم السلام) و ولایت فقیه به عنوان حجت امام زمان (عجل الله) سائیدیم. جان دادیم کشته دادیم پسر دادیم عزیز دادیم جوان دادیم مقابله کردیم مبارزه کردیم، به خاطر اینکه 4 روز شکمان عقب افتاده از این مطالبات دست بر نمی داریم؛


و در این انتخابات ریاست جمهوری به دنبال کسی باید برویم و همین طور انتخاب شورا ها به دنبال کسی برویم که این مطالبات ما را جواب بدهد، مطالبه استکبار ستیزی مان. لذا مقام معظم رهبری فرمودند در کنار همه معیارهایی که درانتخاب رئیس جمهور باید داشته باشیم، بالاترین معیارها معیار مقاومت است، مقاوم در مقابل دشمن، ما می خوایم ما قهرمان می خواهیم در مقابل آمریکا، ضمن اینکه مطالبه کارآمدی در مدیریت مطالبه به حقی است؛ انشاءالله امیدوارم به برکت اخلاص شما به برکت فداکاری شما به برکت این آزمایشاتی که شما مردم 34 سال پای این نظام در حفظ ارزش های دین از خود نشان دادید، در این مرحله هم ما را به عنوان یک سفید روی از امتحان قبول شده در  این امتحان و آزمایش ما را  برقرار بدهد و انشاء الله ما را در این  روسفیدی منظور نظر مولایمان امام زمان (عجل الله) قرار بگیریم .

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی