خطبه ی اول: مرد کفیل زن است نه ولی او
اگر عشق بر زندگی حاکم شود، آن زندگی از هر دژی مستحکم تر است
رسوباتی در ذهن بعضی ممکن است از جریانهای فرهنگی گذشته جامعه وجود داشته باشد و این رسوبات فرهنگی را بهحساب دین و اسلام بگذراند که در دین تساوی رتبی بین زن و مرد وجود ندارد و مرد از یک امتیاز و تقدم بیشتری در زندگی و مسائل خانواده نسبت به زن برخوردار است.
خطبه ی اول نماز جمعه ، حرم امام رضا (علیه السلام)
خطبه ی اول
آیت الله علم الهدی ظهر امروز در خطبه اول نماز جمعه این هفته به ادامه بحث سبک زندگی اسلامی پرداختند و با بیان این نکته که نکتهای که در زندگی مشترک باید به آن توجه داشت، تساوی زن و مرد در شئون زندگی خانوادگی است، اظهار کردند: معمولاً برخی به آیهای استشهاد میکنند که خداوند فرمود « الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ...» محتوای این آیه را به برتری حقوق شوهر نسبت به حقوق زن و مرد نسبت به زن در شئون خانوادگی میدانند
این آیه از دو بخش تشکیل میشود بخش اول در خصوص جریان ارتباطی بین زن و مرد در شئون زندگی است و بخش دوم در ارتباط با ویژگی زنها ازنظر نوع برخورد با شوهر است که بخش اول محل بحث ماست.
« الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء» به معنای برتری مرد بر زن در شئون زندگی خانوادگی است؟ به این معنا نیست.
ایشان ادامه دادند: معنایی که باید توجه شود، «قَوَّام» است، قوام به معنای قیم است. پیشازاین عرض کردم کانون زندگی خانوادگی نیاز کند به یک کفالت و مدیریت است، برحسب شراکتی که زن و مرد در مدیریت خانوادهدارند، مدیریت خانواده بر عهده زنها و کفالت خانواده بر عهده مردهاست.
اعضای خانواده به یک نقطه پرقدرتی باید در موقعیتهای بحرانی، جریانهای سرنوشتساز و در تصمیمگیریهای حیاتی تکیه کنند و از طرفی هم تمام شئون زندگی خانواده ازنظر تأمین نیازها در هر بعدی چه در موقعیتهای اقتصادی و چه اجتماعی، نیازمند به یک کفیل است، مرد خانواده این موقعیت را در خانواده دارد، تنه تناور تکیهگاه خانواده است در همه بحرانها و جریانهای اضطراب سازی که به سراغ اعضای خانواده میآیید.
امام جمعه مشهد در ادامه بیان داشتند: در تأمین مایحتاج زندگی چه در حوزه ابزاری و چه اجتماعی، نیازهای زندگی باید بهوسیله مرد تأمین شود، در حوزه نیازمندیهای خانواده مردم کفیل است؛از آنطرف هم مدیریت خانواده چون باید بر مبنای احساس و مهربانی صورت گیرد، زن مدیر است؛ پس زن مدیر است و مرد کفیل.
قوّام به معنای قیم است به معنای ولی نیست؛ شما نسبت به بچه یتیمی که پدرش را از دست میدهد، برای او قیم مشخص میکنید اما این قیم و کفیل، ولی بچه نیست. ولی بچه حاکم شرع است، ولایت با قیمومیت متفاوت است.
این آیه یعنی مردها قیم زن هستند نه ولی خانواده که ولایت بر زن یا ولایت بر جریان تشکیلاتی خانواده داشته باشند. چرا مرد قیم و کفیل است؟ دو جهت در آیه قرآن ملاک قیمومیت و کفالت مردان قرارگرفته است.
عضو مجلس خبرگان رهبری آیه مذکور را به دو بخش حائز اهمیت تقسیم و تتصریح کردند: بخش اول ِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ و بخش دوم وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ است که آنچه مورد اشکال و شبهه قرارگرفته است، « وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ» اینکه مرد قیم زن است به دلیل ساختار وجودی مرد در مقابل ساختار وجودی زن است. این مربوط به ساختار وجودی، استعدادها و تواناییهای وجود مرد و زن است، زن به خاطر قدرت رحامت و عواطف قوی باید مدیر خانواده باشد چون خانواده آرامشگاه است امام مرد به خاطر استعداد روحی و قدرت و صلابتی که در ساختار وجودی دارد باید کفیل باشد، نه اینکه مرد بر زن فضیلت دارد، به خاطر آن امتیاز و ویژگی و خصوصیت ذاتی که در ساختار هر یک از مرد و زن در مسؤولیت خانواده این ملاک ها و امتیازات که خداوند به مرد و زن داده است، این امتیازات ذاتی مرد اقتضا میکند که قیم و کفیل خانواده مرد باشد.
وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ، ملاک دوم این است که مدیریت اقتصادی و زمام اقتصادی خانواده به عهده مرد است، زن واجب النفقه زن است و به همین دلیل است که مرد کفیل زن است.
ایشان با تأکید بر این که تریبون نماز جمعه محل بحث موارد اختلافی نیست، بیان داشتند: اینکه حرکات و رفتار زن باید با اجازه مرد باشد، مسئله اختلافی فقهی است و در نماز جمعه نمیتوان این مسائل اختلافی را مطرح کرد.
علامه طباطبایی تفسیری در این آیه دارند، ایشان که شخصیتی مفسر، فقیه و مجتهد بودند میفرمایند اینکه ما بگوییم زن باید به اذن شوهر باشد و ورود و خروجش باید با اجازه شوهر باشد،نیست، دلیل ایشان هم این است که در مسئله قضا در شهادت، شهادت یک زن در محکمه برای قاضی حجیت دارد و در شهادت زن، اذن شوهر شرط نیست، اگر بنا بود یک زن همه کار و رفتوآمدهایش منوط به اذن شوهر باشد، باید شرط میشد که شهادت او هم در محضر قضا باید به اذن شوهر باشد پس نمیتوان گفت که زنها تحت اختیار مردها هستند و مردها امتیازی بهعنوان ولایت بر زندارند. درواقع آیه قرآن در مقام تبیین مسئولیت مرد در تقسیم مسؤولیتهای خانوادگی در زندگی است.
آیت الله علم الهدی خطاب به زوج های جوان عنوان داشتند: زن بودن و شوهر بودن در جریان ازدواج و خانواده مداری، جریانهای حقوقی، حداقل قصه است، زندگی خانوادگی بر مبنای قرارداد . جریان حقوقی، بر مبنای تصمیم دادگاه و حکم قاضی زندگی و خانوادهداری نمیشود، زنوشوهری نخواهد بود، مسئله زندگی و زن و شوهر بودن در عرصه زندگی خانوادگی تنها یک محور دارد و اگر این محور وجود داشت از هر سدی محکمتر و از هر دژی غیرقابل نفوذتر خواهد بود و اگر این محور نبود، با حکم هیچ دادگاه و قراردادی نمیتوان آن زندگی را اداره کرد، آن عشق است.
اگر این عشق حاکم شد، زندگی از هر دژی محکمتر خواهد بود. 60 سال با عشق زندگی میکنند و پس از 60 سال زندگی، عشق آنان از آن روزی که یک دختر و پسر جوان بودند و یکدیگر را در آغوش میگرفتند بیشتر است.
ایشان تأکید کردند: با بالا و پایین رفتن پلههای دادگستری زندگی درست نمیشود، عشق است که زندگی را درست میکند، مردسالاری و زنسالاری، زنذلیلی و مرد ذلیلی اینها همه افسانه است. هیچ زنی از هیچ مردی و هیچ مردی از هیچ زنی نمیترسد، آن
اگر مردی با تمام صلابت در مقابل زنش خشوع میکند، اسمش ترس نیست، اسمش عشق و محبت است، زنش را دوست دارد و از ناراحتی و اضطراب همسرش میترسد. عین همین قضیه برای زن در مقابل شوهر صادق است؛ اگر این محور مستحکم شد، از هر سدی محکمتر میشود و اگر این محور تأمین نشد، زندگی با یک باد و نسیم ویران میشود.
خیلی خیلی ممنون بابت گذاشتن به موقع سخنان...
خدا حفظتان کند و به ما توفیق تشکر بهتر را عطا کند.