خطبه ی اول : برای اجتناب از توقعات بیجا باید زن و شوهر نسبت به هم شروطی در نظر بگیرند
یکی از چالشهای مربوط به روابط زن و شوهر، توقع بیجاست
معنای انتخاب شوهر یعنی بریده شدن نیازهای دختر از تمام نیازهای خارجی و وصل شدن به شوهر است و مرجع توقع زن باید شوهر باشد و اگر غیر از این باشد این ارتباط در تشکیل زندگی به هم خواهد خورد. توقع زن از شوهر تأمین نیازها و خواستههاست و توقع مرد از زن هم محبت و توجه است. تمام نیازمندیها در حالات یک مرد باید توسط زن توجه شود و توسط خانم خانه این توقعات برآورده شود. آنچه مهم است توقع بهجا و اجتناب از توقع بیجاست.
خطبه ی اول نماز جمعه ، حرم امام رضا (علیه السلام)
خطبه ی اول
یکی از چالشهای مربوط به روابط زن و شوهر، توقع بیجاست.
در ابتدای تشکیل خانواده حالتی هم به زن و هم شوهر دست میدهد که مبدأ توقعات خانم شوهر و مبدأ توقعات شوهر، زن است. این اصلی است که زن و شوهر باید از یکدیگر توقع داشته باشند.
معنای انتخاب شوهر یعنی بریده شدن نیازهای دختر از تمام نیازهای خارجی و وصل شدن به شوهر است و مرجع توقع زن باید شوهر باشد و اگر غیر از این باشد این ارتباط در تشکیل زندگی به هم خواهد خورد. توقع زن از شوهر تأمین نیازها و خواستههاست و توقع مرد از زن هم محبت و توجه است. تمام نیازمندیها در حالات یک مرد باید توسط زن توجه شود و توسط خانم خانه این توقعات برآورده شود. آنچه مهم است توقع بهجا و اجتناب از توقع بیجاست.
برای اجتناب از توقعات بیجا باید زن و شوهر نسبت به هم شروطی در نظر بگیرند.
1. توقعات باید در چارچوب حق باشد، مردی بر زنش حق دارد و در چارچوب حق باید توقع کند و برای زن هم همینطور، توقع نسبت به تأمین غذا و انتظامات مختلفی که در برنامه لباس و غذای خانواده و تأمین شئون نظافتی و مدیریتی خانواده بخشی از آن خارج از حق است، زن واجب النفقه شماست، شما باید غذای او را تأمین کنید.برخورد کردن با برخی نارساییها خارج از حق است و نابجاست
2. حق یک زن بر شوهر تأمین نفقه، کسبه و مسکن است، اگر توقع بیجا در تأمین زیورآلات و لذایذ و سفرهای مختلف خارج از محدوده حق است، زن و شوهر باهم زندگی میکنند و میسازند اما نباید به حالت توقعی دربیاید که فراورده نشدن آن چالش در زندگی ایجاد کند.
3. توقع باید در حوزه مصلحت باشد، چیزی توقع شود که مصلحت است، خانم جوان از شوهرش توقع کند که باید از تمام کس و کارش دست بکشی و مرد هم همینطور، این خلاف مصلحت است، ازدواج تنها همسری یک زن و شوهر نیست، ازدواج وصلت دو خانواده است. بر بستگان و فامیلش اضافهشده است، اینها فامیل شدهاند و این قطع از وابستگی کسان خلاف مصلحت است.کسی که با پشتوانه خانوادگی زندگی کند بسیار موفقتر است تا یک خانوادهای که مثل یک خار روییده در بیابان است
4. توقع در محدوده امکانات است، شمایی که ازدواج کردی، همسرت در یک خانواده بوده که پدرش و مادرش به او رسیدگی می کردند، توقع از این دختر که این تجربه شوهرداری و مدیریت و کفالت یک مرد به نام شوهر را ندارد، باید در محدوده امکانات توقع کند، یک زن که از شوهر میخواهد توقع کند، نیازهای مالی او آیا با امکانات شوهر جوان او در ابتدای کار او هست؟
دومین چالش، محدودیتها و تنگنظریهاست، وقتی در عرصه زندگی در شرایطی قرار داریم که امکانات محدود است، در این شرایط زن و شوهر با بیپولی و بیخانگی باهم میسازند. اما وقتی محدودیتها را افراد خودشان ایجاد میکنند، مثلا آقایی از درامد نسبتاً بالایی برخوردار است اما برای رشد اقتصادی که برای خود در نظر گرفته در زندگی خود ایجاد محدودیت میکند. آدمی که امکانات مالی دارد و صرف زن و بچهاش نکند. وای بر وی که اعضای خانواده احساس کنند ، از دید مرد خانواده مقام و پول ارزشمندتر است. اگر خداوند وسعتی به شما داده، روزی زن و بچه ی شما را در آن قرار داده است و باید در زندگیتان هزینه کنید.
امام صادق فرمودند: در بین شما مردم خدا از کسی راضیتر است که بیشتر وسایل رفاه خانواده را فراهم کند.
یعنی شما اگر این پول را خرج زن و بچه نکنی میخواهی کجا هزینه کنی؟ این رزق خداست، حق نداری رزق آنان را محدود کنی و آن را درراه سرمایهگذاری و لذایذ فردی و جریانات نفسانی شخص خودت مصرف کنی و خانواده را در تنگنا قرار دهی
در زندگی مرد خسیس بسیار بد است، خسیس بودن برای مرد بسیار عیب است اما خسیس بودن برای زن یک حسن است، زنی که مقداری دستش را تنگ میگیرد در زندگی همیشه ازنظر اقتصاد خانوادگی در عزت قرار دارد.
معنای خسیس بودن برای مرد یعنی پول از زن و بچه مهمتر است، دیگر مهر و محبت در آن خانه وجود ندارد.
در دعای هرروزه ماه رجب این جمله را میخوانیم: خدایا تاز مانی که بناست در زندگی بکنم، مرا با وفور زنده بدار، یعنی زندگی وسیعی باشد و راحت باشد، زندگی گرفته و تنگ نباشد، موفور بودن انسان معنای پولدار بودن نیست، معنای آن این است که زندگی در وسعتی قرار گیرد و وفور نعمت در کانون خانواده است.
خانوادهای که در وفور نعمت است و در جریان گذران زندگیاش، مسیر تنگنا ندارد، مصداق اجابت دعا در روزهای ماه رجب است، در ادامه دعا میخوانیم: روز یکه روز مرگ من میرسد، مرا آمرزیده از دنیا ببر.
آن روز همه چیز تمام شد، من هستم و یک پرونده که نمیدانم آخر آنچه میشود، جایی است که من میخواهم تا ابدیت زندگی کنم. درست است این بدن بیجان را در این گودال میگذارند اما من هم وارد این بدن میشوم، خدایا این لحظه را لحظه راحتی و شادی ما قرار بده.