مقابل ولایت ایستادن، شاخصه حزب شیطان است
خطبه اول ـ اگر بنا شد فردی در هر جریان، نظام خدایی، دینی و شرعی، از طرف میز ولایت به آن طرف میز برگشت، این شاخصه حزب شیطان است به همین منظور مولا میفرمایند «شیطان حزبش را راه انداخته است».
به گزارش Alamolhoda.com، آیتالله علمالهدی ظهر امروز در خطبه اول نمازجمعه این هفته، 25 آبان ماه در حرم امام رضا (علیهالسلام)، با بیان اینکه کلام ما در خطبه اول در موضوع شیطانشانسی از قرآن بود، اظهار کرد: بنا شد برای تکمیل بحث درباره شیطانشناسی، از نهجالبلاغه مطالبی را عرض کنیم که خطبهای از نهج البلاغه در هفته گذشته و دو هفته قبل عرض کردم.
ایشان با بیان اینکه در این هفته، از خطبه 22 نهج البلاغه مطالبی بیان میشود، ادامه داد: مولا در این خطبه میفرمایند « أَلَا وَ إِنَّ الشَّیْطَانَ قَدْ ذَمَّرَ حِزْبَهُ وَ اسْتَجْلَبَ جَلَبَهُ لِیَعُودَ الْجَوْرُ إِلَى أَوْطَانِهِ وَ یَرْجِعَ الْبَاطِلُ إِلَى نِصَابِهِ وَ اللَّهِ مَا أَنْکَرُوا عَلَیَّ مُنْکَراً وَ لَا جَعَلُوا بَیْنِی وَ بَیْنَهُمْ نَصِفاً وَ إِنَّهُمْ لَیَطْلُبُونَ حَقّاً هُمْ تَرَکُوهُ ...»، در این قسمت، بحث در جریانشناسی شیطان است.
امام جمعه مشهد مقدس افزود: تفاوت شیطانشناسی در قرآن و نهجالبلاغه در این است که وجود مقدس پروردگار در قرآن شیطان را با تمام خصوصیاتش به ما معرفی میکند، مولا جریان شیطانی را به ما معرفی میکند و بحث در جریانشناسی از شیطان است.
ایشان به تفسیر خطبه 22 نهجالبلاغه پرداخت و گفت: امیرالمؤمنین این خطبه را زمانی ایراد فرمودند که خبر بیعتشکنی ناکسین و طلحه و زبیر به مولا (علیهالسلام( رسید که از مدینه به مکه رفتند و لشکر جمع کردند؛ مولا میفرمایند «بدانید شیطان حزبش را به راه انداخت»، اولش گفتند شیطان حزب خودش را راه انداخت.
آیتالله علمالهدی ادامه داد: «جلب» عبارت است از کالایی که برای معامله از این شهر به آن شهر میبرند، وقتی یک تاجر برای کالای خود در منطقهای، بازار رایج ندید و بازار کساد بود، کالا و مطاع خودش را از این شهر به آن شهر انتقال میدهد تا بتواند کالای خود را بفروشد.
ایشان خاطرنشان کرد: از روز رحلت پیغمبر، ستیز با امیرالمؤمنین در قالب نفاق، توطئه و فتنه صورت میگرفت اما کسی صریح نیامد روبروی مولا بایستد چون ایشان موقعیتی داشت که با همه عداوتها و دشمنیها، اگر کسی صریحأ مقابل مولا میایستاد، به معنای تقابل با پیغمبر و اساس دین بود که شروع بیعتشکنی با ایشان، حرکت طلحه و زبیر بود.
عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه آنان به خاطر سابقهای که در اسلام داشتند، توانستند علیستیزی را راه بیندازند و با صراحت مقابل مولا باستند، تصریح کرد: کسانی که جنگ جمل را راه انداختند را بهعنوان حزب شیطان، تابلودار کردند، به چه منظور بود؟ برای این که بگویند شخص طلحه و زبیر و کسانی که با اینها مشترکند، حزب شیطانند؟ فقط اشخاص را معرفی کردند یا میخواستند جریان جنگ و ناکسین را تابلودار کنند؟
ایشان با تأکید بر این که حضرت نخواستند جریان شیطانی را در افراد مشخص نشان دهند، اظهار کرد: ایشان خواستند جریانشناسی برای شیطان راه بیندازند، جریانشناسی در افراد و مصادیق نیست، در ملاکها، معیارها و شاخصههای آن است؛ مولا درصدد هستند بگویند ملاک حزب و جریان شیطان چه کسانی هستند، طلحه و زبیر یکی از مصادیقش است اما این که اصل شاخصه و مؤلفه در چه افرادی پیدا میشود، هدف قرار گرفت.
آیتالله علمالهدی، تغییر نگاه در طلحه و زبیر را عامل این تابلودار شدن دانست و ادامه داد: آن شاخصهای که مصداق برجستهاش طلحه و زبیر بودند، از این طرف میز به آن طرف میز رفتن است؛ آقای زبیر در اسلام خیلی سابقه دارد، جزو مهاجرین حبشه است و در جریان هجرت به حبشه، مهاجرین را از هلاکت حتمی نجات داد.
ایشان افزود: زبیر در جنگهای مسلمانان نیز مجاهدات فراوانی انجام داد، در جنگی به پیامبر گفتند «زبیر مجاهدههای زیادی کرده، پیامبر گفتند زبیر مجاهده زیادی کرد اما تا زمانی که پسرش عبدالله بزرگ نشده باشد».
نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی تصریح کرد: در تهاجم به خانه صدیقه اطهر، در خانه را آتش زدند و ایشان را مورد جرح و ضرب قرار دادند، زبیر در مکه نبود، وقتی بازگشت، به او خبر دادند چه اتفاقی افتاده، شمشیر کشید و به مسلمانان در مسجد حمله کرد که تا من زنده هستم، به خانه امیرالمؤمنین و صدیقه اطهر هجوم میآورید؟ امیرالمؤمنین میخواهند بگویند شاخصه جریان شیطان این است که یک آدم با این سابقه، یک مرتبه برود آنطرف میز، رو در روی علی بایستد و چشم در چشم علی با او بجنگد.
ایشان یادآور شد: اگر بنا شد فردی در هر جریان، نظام خدایی، دینی و شرعی، از طرف میز ولایت به آن طرف میز برگشت، این شاخصه حزب شیطان است به همین منظور مولا میفرمایند «شیطان حزبش را راه انداخته است».
آیتالله علمالهدی اضافه کرد: برادران و خواهران جوان، حواستان جمع باشد، آدم که گناه میکند، یک جریان نفسانی، جنسی، حب مال و مقام او را وادار به ارتکاب گناه میکند، هرگاه تصمیم گرفتید گناه کنید، حساب کنید آخر این گناه چه میشود؟ آخر گناه این است که بروید آنطرف میز؟ این است که در جریان ضد خدا، ضد دین و ضد ولایت با همه چیز بجنگید؟ با یک گناه و معصیت در دار و دسته شیطان واقع شدید، این معصیت هرچه برایت شهوت و لذت دارد، آیا به رویارویی با خدا و اولیا خدا میارزد؟ یک لحظه لذت ببری و همیشه با خدا بجنگی؟ به پول و مقام و منسب برسی، برای همیشه با خدا ولایت اهل البیت دربیفتی؟