همایش تحجر و اسلام آمریکایی
جامعه دینی باید در پرتوی دکترین سیاسی اداره شود که اندیشههایش در مسیر وحی و مدیریت اسلامی باشد
باید توجه داشت اگر تحجر نفوذ پیدا کند اسلام که اهرمی برای جلوگیری از چپاول و غارت استکبار است به اسلامی منزوی تبدیل شده که کاری به کار استکبار ندارد.
همایش تحجر و اسلام آمریکایی، سازمان تبلیغات اسلامی مشهد
دریافت
مدت زمان: 54 دقیقه 31 ثانیه
آیتالله علمالهدی صبح امروز در همایش تحجر و اسلام آمریکایی که در محل سازمان تبلیغات اسلامی برگزار شد، بیان کردند: تحجر آفت خطرناک و جریان فوقالعاده مسموم کنندهای نسبت به پویایی هر نوع تفکر اسلامی و اندیشه تحولساز در جامعه بوده و مخالف صددرصدی با اصل دینی ما اصل مرونت است.
ایشان در ادامه افزودند: پیامبر میفرماید مثل کافر مشابه ارزه، است و مثل مؤمن مثل سنبله، ارزه درختهای محکم و قوی میگویند که در جنگل به وجود آمده و زمانی که باد میوزد آن درخت مقابل باد مقاومت کرده تحجر و تصلب دارد. اما سنبله در برابر ملایمترین نسیمها سر فرود میآورد و نسیم که گذشت راستقامت میایستد.
آیت الله علم الهدی در تبیین سخن پیامبر(ص) تاکید کردند: این فرمایش پیامبر(ص) ناظر بر این است که کافر دارای تصلب و تحجر بوده و در برابر تندبادهای تحولات و انقلابها مقاومت و در نتیجه کمرشکن میشود، اما مؤمن در برابر نسیم خم میشود و بعد از گذشت نسیم راستقامت میایستد و اسلام نیز در عین حفظ اصول خود، انعطاف و مرونت دارد.
ایشان تصریح کردند: اینطور نیست که اسلام در برابر تحولات فکری مقاومت کند و اینگونه نیست که با هر تفکر نیز مقاومت داشته باشد، اما تحجر بهعنوان یک نقطه منفی در اسلام مطرح شده و امروز آنچه مورد توجه است این بوده که استکبار از اصل تحجر برای توسعه استکبار خود و انزوای اسلام استفاده میکند.
آیت الله علم الهدی با اشارخ به جریان های استکباری افزودند: جریانهای استکباری از روز نخست تا به امروز وحشتی که از اسلام داشتند از اسلامی در قالب یک سلسله عقاید و یا در قالب یک توده شعائر و مراسم نبوده بلکه این وحشت بهخاطر این است که اسلام سبب بروز و توسعه انقلاب اجتماعی بوده و بهشکل واضحتر اسلام جامعه را بهخلاف معادلهسازی استکبار قرار میداد.
ایشان در ادامه اظهار کردند: از روزی که اسلام آمد، کفار قریش نیز با پیامبر مخالف نبودند بلکه با اسلام و نظامی که براساس آن مخالف سیادت و ریاست و آقایی آنها در قبیله بود مخالف بودند، چراکه این سبب میشد جریان استثمار از بین برود و دیدگاه انسانی بر بدنه قبیله حاکم شود و این خوی استکباری چه در زمان کفار قریش و چه امروز حاکم است.
آیتالله علمالهدی خاطرنشان کردند: اسلام برخلاف چارچوببندی و معادلهبندی انقلابسازی ، برنامهریزی میکند و ما باید به این مسئله توجه کنیم که اسلام ما درگیر تحجر که همان اسلام آمریکایی بوده، نشود.
ایشان با تأکید بر این مطلب که امروز جامعه دینی باید در پرتوی دکترین سیاسی باشد که اندیشههایش در مسیر وحی و مدیریت اسلامی باشد، بیان کردند: اساس اسلام آمریکایی این است که دکترین سیاسیاش در مسیر جریان خاص جامعه را بریده از خدا اداره کند که مصداق آن لیبرال دموکراسی است، جریان تحجر میگوید که شیعهگری تا آنجا باید باشد که دیدگاه احساسی فقط نسبت به حوادث و رخدادهای ۱۴۰۰ سال پیش نسبت به اهلبیت(ع) وجود داشته باشد اما به مسائل امروز و پویایی در انقلاب کاری نداشته باشند و آمریکا هم همین را میخواهد.
آیتالله علمالهدی با بیان عبارت «شیعهگری مأمون» تصریح کردند: یک مسئله که قابل لمس بوده این است که مأمون در زمان امام رضا(ع) میگفت من شیعهام و محافلی برای اثبات خلافت بلافصل امیرالمؤمنین(ع) برپا میکرد اما با امامت امام رضا(ع) مخالف بود چراکه این مسئله یعنی همان امامت با عنوان جریان و اندیشه مدیریت اسلام بوده و مأمون با آن مخالف بود.
ایشان افزودند: برای مثال در مورد شهادت حضرت زهرا(س) باید این نکته را بگویم که شهادت حضرت ابزاری در مسیر تداوم وحی در مدیریت اسلامی بوده و امروز باید روی این مسئله بحث شود، همچنین در مورد جایگاه حاکمیت وحی در جریان مدیریت اسلامی، اما جریان تحجر فقط به این واقعه ۱۴۰۰ ساله پیش با نگاه مظلومیت و رنجی که بر حضرت متحمل شد بسنده میکند. شیعهگری مأمون این است که با مسائل امروز نباید کاری داشت و فقط به اسلام ۱۴۰۰ سال پیش توجه کرد که این مسئله سبب انزوای اسلام و توسعه استکبار میشود.
ایشان افزودند: تحجر یعنی ولایت بیروح و بیجان با عشق تکیه بر ۱۴۰۰ سال پیش بدون پویایی برای امروز، دقیقاً آمریکا از ما چنین چیزی میخواهد که در شیعه فقط به سینهزنی و قمهزنی برای اسلام ۱۴۰۰ سال پیش تعریف شده و مصداق عظیم تحجر در اهلسنت را با ایجاد جریان سلفیگری به وجود آوردهاند، باید توجه داشت اگر تحجر نفوذ پیدا کند اسلامی که اهرمی برای جلوگیری از چپاول و غارت استکبار میشود به اسلامی منزوی تبدیل شده که کاری به کار استکبار ندارد.
آیت الله علم الهدی با بیان اینکه باید به مسئله تحجر در جامعه اسلامی بهشکل گستردهتر توجه شود،بیان کردند: آنچه امروز مورد توجه است این بوده که در حوزه علمیه ما تحجر غوغا میکند، اصل تحجر بهعنوان یک خطر مطرح است، نباید تولیت دینی ما به مسائل عاطفی ۱۴۰۰ سال پیش فقط ارجاع داده شود و ما را نسبت به پویایی انقلاب منزوی کند.
ایشان تأکید کردند: انقلابها در دو دسته ارادی و انفجاری دستهبندی شده اما در مجموع همه انقلابها جهشی بوده اما زمینه آنها تدریجی است و انقلاب اسلامی ما انقلابی کاملاً ارادی بود چراکه انقلاب انفجاری زمانی رخ میدهد که سختیها و مشکلات سبب انفجار انسانها شود اما انقلاب ما بر مبنای بریدن مردم از گرسنگی و سختیها نبوده بلکه بر مبنای تفکر، ایده و اندیشه صورت گرفت.
آیت الله علم الهدی با بیان اینکه انقلاب امام زمان(عج) نیز جهشی بوده اما زمینهاش تدریجی است،افزودند: این سؤال مطرح میشود که آیا در این زمینه تدریجی ما مسئولیت و تکلیفی نداریم؟ انقلاب به وجود نمیآید مگر اینکه زمینه و بسترش فراهم شود. اگر قرار بود انقلاب وجود اقدس امام زمان(عج) فقط با امداد الهی صورت میگرفت از همان روز نخست حکومت عدل برپا میشد و جنگ جهانی اول و دوم و دیگر فحاشی تاریخ رخ نمیداد اما امداد الهی و غیبی اصل انقلاب نبوده بلکه تلاش در زمینهسازی آن توسط مردم اصل آن به شمار میرود.
ایشان با بیان اینکه تحجر همان اسلام آمریکایی است،تاکیدکردند: الآن آن خطری که در مورد تحجر به نظر میرسد آسیب تحجر به انقلاب از درون روحانیت بیش از برون روحانیت است، البته برخی جریانها نیز میخواهند که از درون روحانیت نفوذ کنند. امروز ما ضدانقلاب را با آرم لائیک میتوانیم تحمل کنیم اما چرا ضدانقلاب را با آرم دینی نمیتوانیم تحمل کنیم، ما آزادی فکر، کلام و بیان را احترام میکنیم چرا که از ارائه گفتمانهای مختلف در برابر گفتمان دین وحشت نداریم. چون معتقدیم گفتمان ما بر همه گفتمانها غلبه میکند. اما اگر کفر در زیر گفتمان پوشش دینی خود را نشان داد این قابل تأمل نبوده چرا که انقلاب ما واقعیتی جز اسلام ندارد و اینکه کفر در زیر پوشش گفتمان دینی برآید باید براندازی و نابود شود. بهگفته وی هر گفتمان ضدانقلاب با چهره دینی باید براندازی شود.
آیت الله علم الهدی افزودند: متأسفانه بیانات امام راحل در مورد اینکه اسلام در خطر بوده مورد توجه قرار نمیگیرد و جایی درصدد بررسی این موضوع برنیامده، باید مسئله منشور روحانیت با یک جدیسازی حرکتی عظیم و قاطع صورت گیرد. تحجر نقطه مقابل مرونت است چرا که تحجر عامل شرک و بقای کفر بوده اما در منطق قرآن و منطق الهی اسلام با تکیه بر اصل مرونت سازگاری با همه حرکتهای فکری، فطری و عقلانی در مسیر زندگی دارد.