تفکیک بعد اجرایی و عملیاتی رسالت پیامبر، نقطه انحراف جریان رهبری امت اسلام
خطبه اول ـ بعد تزکیه پیغمبر که رهبری و مدیریت بشر، بخش اجرایی و عملیاتی رسالت رسولالله است، باید بعد از پیغمبر ادامه داشته باشد، اگر این بعد رهبری و رسالت پیغمبر بعد از ایشان ادامه داشت، مسلم امروز اسلام یک آیین جهانی بود و امروز اسلام و قران بر همه دنیا حاکم بود.
به گزارش Alamohoda.com، آیتالله علمالهدی ظهر امروز در خطبه اول نماز جمعه این هفته مشهد مقدس با اشاره به سالروز رحلت رسول اکرم (صلواتاللهعلیه) و شهادت سبط گرامی ایشان، اظهار کرد: آن طوری که شما بزرگواران مستحضرید، سخن ما در خطبه اول در همه هفتهها در موضوع شیطان شناسی از قرآن بود اما استثنأ امروز به مناسبت سالروز رحلت نبی اکرم (صلواتاللهعلیه) و شهادت امام مجتبی (علیهالسلام)، تمام کلام و سخن به وجود اقدس پیغمبر اکرم (صلوات الله) و سبط اکبرش امام حسن (علیهالسلام) اختصاص دارد.
ایشان ادامه داد: در مورد پیغمبر اکرم (صلواتاللهعلیه) نیازمند بینش کامل و دید فرازمانی هستیم، پیغمبر اکرم بهعنوان رسول وحی و پیامآور از خداوند در 1440 سال گذشته، امروز در برابر بینش ما مطرح نیست، اینگونه نیست که ما گرایشمان به رسولالله و اعتقادمان به آن حضرت منحصراً مربوط به این باشد که نبی مکرم اسلام در 1440 سال قبل، پیامی را از طرف خدا آورد، شریعتی را نازل کرد و ما بعد از گذشت بیش از 14 قرن، موظف به انجام آن شریعت هستیم و پیغمبر اکرم بهعنوان حامل وحی و شریعت آنهم در گذشته 14 قرن قبل برای ما مطرح است.
پیامبر(صلواتاللهعلیه) شخصیت صاحب رسالت جهانی و بشری است
امامجمعه مشهد مقدس افزود: در حقیقت، پیغمبر اکرم(صلواتاللهعلیه)، پیغمبر امروز ما هست، رسالت رسولالله منحصر در آوردن وحی از طرف خدا و پیام از طرف پروردگار و نازل کردن یک شریعت نبوده است، شخصیت مؤاب رسول اکرم (صلواتاللهعلیه)، شخصیت صاحب رسالت جهانی و بشری است، پیغمبر به انسان است، رسول بهطرف بشریت نه بشریت 14 قرن و 40 سال گذشته بلکه بر قاطبه بشریت هم در پهنه مکان و هم در پهنه زمان.
ایشان با اشاره به ابعاد مختلف رسالت پیامبر، بیان کرد: پیغمبر همچنان که آن روز در پهنه مکان نازل و مبعوث بر همه مردم جهان شد، برای امپراتورهای عالم نامه مینوشت و همه مردم عالم را به این دین و شریعت دعوت میکرد، رسولالله، پیغمبر خدا در پهنه زمان نیز بوده است، رسالت پیغمبر اکرم شامل حال ما هم میشود، البته باید توجه داشت که آوردن وحی از طرف خدا، یک بعد از ابعاد سهگانه رسالت پیغمبر است.
تشریح سه بعد وحی، تزکیه و حکمت رسالت پیامبر(صلواتاللهعلیه)
آیتالله علمالهدی به تشریح سه بعد رسالت پیامبر اکرم (صلواتاللهعلیه) پرداخت و گفت: خداوند در آیه شریفهای در سوره جمعه معرفی میکند «هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ...» رسالت وجود مقدس پیغمبر سه بعد داشت، بعد اول، «یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ»، آوردن وحی، تلاوت آیات وحی بر مردم بهعنوان اجرای وظیفه فقط پیامآوری، بعد دوم، «یُزَکِّیهِمْ»، مردم را پرورش بدهد، به مردم تذکر دهد و تزکیه کند، بعد سوم، «یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ»، کتاب و حکمت را برای مردم تبیین کند، بعد سوم رسالت پیغمبر یعنی تعلیم کتاب و حکمت و بعد دوم رسالت پیغمبر که تزکیه ایشان نسبت به بشر است، مخصوص مردم آن زمان نبود.
ایشان خاطرنشان کرد: یعنی هر سه بعد رسالت پیغمبر امروز در دنیا وجود دارد و تا روز انقراض بشر، هر سه بعد رسالت پیغمبر اکرم بر بشر حاکم است، پیغمبر امروز نیز برای ما وظیفه تزکیه دارد، ما نیز امروز باید تحت تزکیه پیغمبر اکرم قرار بگیریم، بعد اول یک بیان وحی و ابلاغ وحی بوده که پیغمبر به همه مردم دنیا این وحی را بهوسیله قرآن ابلاغ کرد؛ بعد سوم نیز تبیین کتاب و حکمت بوده که در سنت رسول، کتاب و حکمت تبیین شده اما بعد تزکیه، بعد عملیاتی و اجرایی است.
بعد تزکیه رسالت پیامبر، بخش اجرایی و عملیاتی رسالت ایشان است
نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی افزود: پیغمبر باید بشر را مدیریت و تزکیه کند، ایشان بهعنوان اجرای بعد تزکیه رسالت باید مدیریت و رهبری بشر را در دست بگیرد و لذا همانطوری که پیغمبری پیغمبر در بعد تلاوت آیات و در بعد آموزش کتاب و حکمت با رحلت پیغمبر تمام نشد، قرآن پیغمبر جاوید ماند و نسل رسولالله در دنیا باقی ماند، بعد تزکیه پیغمبر که رهبری و مدیریت بشر، بخش اجرایی و عملیاتی رسالت رسولالله است، باید بعد از پیغمبر ادامه داشته باشد، اگر این بعد رهبری و رسالت پیغمبر بعد از ایشان ادامه داشت، مسلم امروز اسلام یک آیین جهانی بود و امروز اسلام و قران بر همه دنیا حاکم بود.
ایشان ادامه داد: علت اینکه ما بعد از گذشت 1440 سال هنوز جهانی بودن اسلام را مشاهده نمیکنیم و هنوز اسلام بر تمام بشریت حاکم نیست و چند میلیارد نفسکش بدون اقتدای اسلام و پیغمبر زندگی میکنند، علتش، جداسازی مرحله عملیاتی و اجرایی راسلت پیغمبر، یعنی تزکیه پیغمبر از ابعاد دیگر رسالت پیغمبر بود چون بعد تزکیه از بعد تلاوت آیات و بعد تعلیم و آموزش پیغمبر اکرم فاصله گرفت، امروز اسلام جهانی نیست و هنوز چند میلیارد نفسکش بدون اقتدای به اسلام و تبعیت از پیغمبر زندگی میکنند، علتش تفکیک مسئله اجرایی و عملیاتی رسالت پیغمبر است.
امامجمعه مشهد مقدس گفت: پیغمبر اکرم میفرمایند «مَا أُوذِیَ نَبِیٌّ مِثْلَ مَا أُوذِیت»، هیچ پیغمبری بهاندازه من اذیت نشد؛ اگر عرصه زندگی ظاهری پیغمبر را در عرصه 23 ساله در نظر بگیریم، با وضعیت هیچ پیغمبری قابلمقایسه نیست، در طول سالهای پیغمبری، ایشان بهعنوان یک تنتنه قدرت بر تمام شبهه جزیره عربستان مسلط شد، تنتنه ی اقتدار رسولالله و اسلام، امپراتورهای زمان را لرزاند، طی 23 سال، پیغمبر اکرم مبانی آیینی و مرامی خودش یعنی اصول اسلام را بر دنیای عرب حاکم کرد و درعینحال، پیغمبر اکرم با همه مشقاتی که این کار را کرد، از نظر اذیت، رنج و مصیبت، پیغمبر با سایر انبیاء قابلمقایسه نبود.
ایشان تصریح کرد: نوح پیغمبر، به تعبیر قرآن، 950 سال مردم را به توحید و یکتایی خدا دعوت کرد، دو سه نسل را حضرت نوح به توحید دعوت کرد، آخر هم نوح پیغمبر آنقدر در ارشاد و هدایت بشر مستأصل شد که درنهایت گفت «خدایا! روی زمین از کافرین دیاری را باقی نگذار، اینها اگر بمانند جز فاجر و کفار در روی کره خاکی، نسل دیگری را ایجاد نمیکنند»؛ نوح پیغمبر، مردم را 950 سال دعوت کرد و آخر هم اینچنین به خدا گزارش داد و عرض کرد، آیا نوح بیشتر اذیت شد یا پیغمبر که طی 23 سال دعوتش که 23 سال اقتدار پیغمبر در تمام شبهجزیره عربستان سایه افکند و تمام قدرتهای حکومتی، سیاسی و مادی کره زمین را به لرزه درآورد؟ آیا پیغمبر بیشتر اذیت شد یا نوح پیغمبر اذیت شد؟
تفکیک بعد اجرایی و عملیاتی رسالت پیامبر، نقطه انحراف جریان رهبری امت اسلام
آیتالله علمالهدی، نقطه اذیت شدن پیامبر در دوره نبوتشان را تفکیک بعد اجرایی و عملیاتی رسالت ایشان دانست و بیان کرد: اذیت پیغمبر در چه بود؟ اذیت پیغمبر در تفکیک بعد اجرایی و عملیاتی رسالت پیغمبر از بدنه رسالت رسولالله بود، یعنی مشکلی که در 1430 سال قبل در شهر مدینه رخ داد، مسیر رهبری امت اسلام از جریان امامت که تداوم وحی و نبوت بود، جدا شد، این اذیت پیغمبر بود، انحراف مسیر رهبری از خط امامت، کار را بهجایی رساند که تا دو قرن و نیم تمام تحولات سیاسی امت اسلامی گرداگرد یک محور میگشت و آن محور، مظلومیت عزیزان پیغمبر بود.
ایشان افزود: تا 240 سال بعد که امام زمان در پرده غیبت قرار گرفتند، هرکجا بچه پیغمبر بود، یا در زندانها جان داد، یا سقف سلول زندان بر سرش خراب شد، یا در شکنجهگاهها جان به جانآفرین تسلیم کرد، یا بدنش در زیر آوارهای ساختمانها قرار گرفت، از بین رفتند و نابود شدند یا دربهدر جنگلها و بیابانها شدند و در آنجا مسموم و مغفول ماندند، این کارنامه سیاسی 240 سال زندگی امت، کدام پیغمبر چنین مصیبتی را دچار شدند؟
نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی یادآور شد: اینها همه تلاش کردند تزکیه پیغمبر که بعد اجرایی و عملیاتی رسولالله است، اجرا نشود؛ اینکه دختر سهساله را سیلی میزدند، روی تختهپارههای شتر 40 منزل از کوفه به شام میبردند و در سرزمین کربلا عزیزان خدا را تکهتکه کردند، تمام مظالمی که بر سر میوههای دل پیغمبر آوردند، برای این بود که نکند بعد رسالت پیغمبر که مسئله تزکیه است، در جریان تداوم وحی در جامعه و امت اسلام اجرا شود لذا میگوید «مَا أُوذِیَ نَبِیٌّ مِثْلَ مَا أُوذِیت».
ایشان ادامه داد: امروز پیغمبر در حال جان دادن بود، حسنین خود را روی سینه پیغمبر انداخته بودند، مولا جلو آمد میوههای دل را از روی سینه پیغمبر بلند کند، پیغمبر فرمود علی جان، بگذار عزیزانم باقی بمانند، من آنان را ببویم و آنان مرا ببویند؛ یعنی آنچه برای پیغمبر در لحظه جان دادن بهعنوان مصیبت برایش مطرح بود، مظالمی بود که بر این دو عزیز و فرزندان آنان در آینده میخواهد وارد شود، برای چه؟ مگر پیغمبر چه کرده؟
آیتالله علمالهدی تصریح کرد: وجود اقدس صدیقه اطهر (علیهالسلام) مثل فردایی وقتی به مسجد آمد دنبال امیرالمؤمنین و آن خطبه را خواند، به انصار گفت «شما میدانید کی بودید، یکمشت برگ چین یهود ذلیل بدبخت در این شهر بودید، آب آشامیدنی شما آب تلخ و شور بیابان بود، پیغمبر به شما عزت داد» اما عزت آنان به پیغمبر این بود که تنها از 5 تن عزیزان پیغمبر تنها یک بدن تشییع شود، آنهم بدن پارهپاره امام حسن مجتبی آنهم تشییعجنازه را هم نگذارند درست برگزار شود و همان جنازه را تیر باران کنند، جنازه میوه دلش فاطمه شبانه، جنازه امیرالمؤمنین شبانه، جنازه سیدالشهدا که تشییعجنازه نداشت، بدن بی کفن روی خاک کربلا بود، تنها یک بدن تشییع شد و آن بدن هم امروز روی دست مردم تیرباران شد.
ایشان اضافه کرد: لذا میگوید هیچکس بهاندازه من اذیت نشد، در آن لحظات آخر، همان لحظاتی که حسین خودش را روی سینه پیغمبر انداخته بود، مولا توجه کرد دید لبهای پیغمبر در لحظات آخر تکان میخورد، گوش کرد ببیند چه میگویند، نقلشده پیغمبر به مولا میگوید «یزید من با تو چه کردم؟» مگر در آن حالت پیغمبر چه دید که این را گفت؟ همانی را دید که زینب در داخل کاخ شام دید، همانی را دید که سکینه در آنجا مشاهده کرد، دید چوب خیزران بر لب و دندان سیدالشهدا وارد شد، این را پیغمبر دید که دم آخر گفت «مالی لک ما یزید».