ابتهال برای غیر خدا جایز نیست/ روز مباهله بهعنوان روز «عترت» نامگذاری شود
خطبه اول ـ بهطرف ائمه (علیهالسلام) تعظیم کردن، گریه کردن، تضرع کردن، از امام حاجت خواستن، همه اینها درست است اما اینکه دستها را با حالت ابتهال بلند کردن و بگوییم یا علی (علیهالسلام)، یا حسین (علیهالسلام) و یا زهرا، صحیح نیست.
به گزارش Alamolhoda.com، آیتالله علمالهدی ظهر امروز در خطبه اول نماز جمعه این هفته، 24 شهریورماه در حرم امام رضا (علیهالسلام)، با اشاره به موضوع مورد بحث در خطبه اول، اظهار کرد: آنطوری که شما برادران و خواهران استحضار دارید، کلام ما در خطبه اول درباره شیطان شناسی در قرآن است، البته امروز استثنأ چون روز مباهله است و برای اینکه فرصتی برای تبیین مباهله باشد، کلام و موضوع سخن را استثنأ امروز مبدل میکنیم به کلام درباره جریان مباهله.
مباهله روزی است که از نظر وابستگی به عظمت عترت و اهلبیت پیغمبر، تالی تلو غدیر است و جریان مباهله و آیه مباهله در قرآن، سوره مبارکه آلعمران آیه 61، صریحترین آیه در قرآن در عظمت اهلالبیت (علیهالسلام) است که بسیاری از مبانی فکری و اعتقادی ما را درباره امامت اهلالبیت و امامت عترت ثابت میکند و در بین تمام مناسبتهایی که در طول سال به مقام امامت و ولایت اهلالبیت متعلق است، بعد از غدیر روزی برجستهتراز روز مباهله نیست و بنده از اینجا پیشنهاد میکنم همانطور که روز نزول «هل اتی» را روز خانواده نامگذاری کردهاند، روز مباهله را باید روز عترت نامگذاری کنیم.
مباهله، جریان اثبات عظمت اهلبیت (علیهالسلام)
چون در بین تمام جریانها و مناسبتهایی که در زمان پیغمبر اکرم (صلواتاللهعلیه) اتفاق افتاد بعد از غدیر، مناسبتی که از همه برجستهتر و شفافتر عظمت اهلالبیت (علیهالسلام) را ثابت میکند، روز مباهله است؛ ذات مقدس پروردگار آیهای که در مباهله نازل فرموده و تعبیراتی که درباره اهلالبیت (علیهالسلام) در این آیه وارد شده است، بهصورت نص و صراحت مقام ولایت اهلالبیت (علیهالسلام) و این مقام را در کنار ولایت پیغمبر اکرم برای ما به اثبات میرساند.
در آیه 61 سوره آلعمران خدا میفرماید «فَمَنْ حَاجَّکَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَی الْکاذِبینَ»، این آیه شریفه در مورد نصارای نجران است که خدمت پیغمبر اکرم در مدینه رسیدند، با رسولالله احتجاج کردند، پیغمبر اکرم عبودیت و بندگی عیسی را نسبت به خدا برای آنان ثابت کرد، ادعای نصارا را درباره الوهیت عیسی را پیغمبر اکرم رد فرمود اما اینها قبول نکردند.
بیان خداوند در قرآن برای مباهله با نصارای نجران
خداوند به پیغمبر میگوید بعد از اینکه تو با اینها احتجاج کردی و با منطق حق را ثابت کردی و نپذیرفتند، با اینها مباهله کن، بگو خودتان بیایید، پسرانتان بیایند، زنانتان بیایند و ابتهال کنیم یعنی به درگاه خدا دعا با تضرع و اصرار انجام دهیم و هرکدام از ما از خدا بخواهیم لعنت خدا بر کاذبین و دروغگویان شامل شود؛ جریان این مسئله را فخر راضی علیرغم اینکه مفسری است که نسبت به اهلبیت نظر منفی و سلبی دارد، با این روایت نقل میکند، بعد از اینکه سند روایت را میگوید، میگوید روایتشده پیغمبر اکرم (صلواتاللهعلیه) با نصارای نجران در مورد نفی الوهیت حضرت عیسی احتجاج کرد و آنان قبول نکردند، برحسب آیهای که بر پیغمبر نازل شد، رسولالله بنای مباهله گذاشت.
در زمان مباهله پیغمبر اکرم خارج شد درحالیکه حسین (علیهالسلام) را در آغوش گرفته بود و دست حسن بن علی (علیهالسلام) را در دست داشت، راه افتاد بهطرف مکان مباهله که این مکان مباهله در مدینه بهعنوان یک مکان تاریخی هنوز مشخص است، مسجدی بنا شده به نام مسجد الاجابه که هنوز هم در آن مکان در وسط شهر مدینه، حجاج و زوار میروند و نماز میخوانند بهعنوان برجستهترین مکان تاریخی بیانگر قضیه مباهله.
جایگاه اهلبیت (علیهالسلام) در مباهله و دلیل حضور آنان
پیغمبر با اینها به راه افتاد و فرمود من دعا میکنم، شما آمین بگویید؛ وقتی پیغمبر روبهقبله قرار گرفت با این چهرههای نورانی، پیغمبر اکرم، امیرالمؤمنین، صدیقه اطهر، امام حسین (علیهالسلام) دستش در دست پیغمبر و سیدالشهدا (علیهالسلام) در آغوش رسولالله، اسقف نصارا فریاد زد «یا معشر النصاری انی لاری وجوها لو سألوا الله ان یزیل جبلا من مکانه لا زاله فلا تبتهلوا فتهلکوا و لا یبقی علی وجه الارض نصرانی الی یوم القیامة»، اسقف نجران فریاد زد ای نصارا من میبینم چهرههایی به درگاه خدا ایستادهاند که اگر از خدا بخواهند کوه را از جا بکند، خدا کوه را از جا خواهد کند، با اینها مباهله نکنید، هلاک میشوید بهطوریکه حتی یک نصرانی تا روز قیامت بر صفحه زمین باقی نمیماند، در نتیجه اینها از مباهله امتناع کردند، ایمان نیاورند، به جنگ هم حاضر نبودند، به پیغمبر اکرم جزیه دادند و زیر بار ذلت جزیه رفتند.
آنچه بعد از این روایت مهم است، این است که ادعای اجماع میکند از اهل تفسیر و حدیث بر صحت این روایت فخر راضی که جای هیچ تردیدی را باقی نمیگذارد؛ آنچه برای ما مهم است، نکاتی است که از این تعابیر خدا در مسئله مباهله در این آیه برمیآید که در بعضی روایات موسی بن جعفر (علیهالسلام) و در برخی احادیث، مولی علی بن موسیالرضا (علیهالسلام)، احتجاج کردند به تعابیری که در این آیه وارد شده است.
پنج نکته اساسی در مباهله
اول، دلالت آیه بر اینکه امیرالمؤمنین از تمام انبیا افضل است؛ پیغمبر اکرم اشرف الانبیا و افضل الانبیا است؛ در این آیه امیرالمؤمنین نفس پیغمبر معرفیشده، پیغمبر میگوید خودمان بیاییم، پسرانمان بیایند، زنانمان هم بیایند، از پسران حسنین، از زنان صدیقه اطهر اما جان پیغمبر، نفس پیغمبر، خود پیغمبر امیرالمؤمنین (علیهالسلام) است پس این آیه تصریح میکند علی نفس پیغمبر است، پیغمبر افضل و اشرف انبیا بوده پس علی هم افضل و اشرف انبیا بوده.
نکته دوم، این آیه دلالت دارد بر بطلان هر حکومتی که تا زمان زندهبودن امیرالمؤمنین بخواهد در جامعه حکومت کند چون امیرالمؤمنین برحسب این آیه، نفس پیغمبر و خود پیغمبر است و با وجود پیغمبر، دیگری نمیتواند ادعای رهبری در امت اسلام داشته باشد پس علی که بود، خود پیغمبر حضور داشت و چون خود پیغمبر حضور داشت، دیگر هرگونه ادعای رهبری با حضور پیغمبر منتفی و باطل است.
امامت، مقامی ساختاری است نه اکتسابی
نکته سوم، بر اینکه وجود اقدس امام حسن (علیهالسلام) و امام حسین(علیهالسلام)، امام هستند و یک انسان عادی نیستند؛ وجود مقدس سیدالشهدا (علیهالسلام) کودکی سهساله بود در آغوش پیغمبر، امام حسن (علیهالسلام)، چهارساله بودند، دستشان به دست پیغمبر بود، یک بچه بهظاهر سهساله و چهارساله، یک بچه صغیر که نمیتواند در مباهلهای که بنای برخورد با دشمن است حضور داشته باشد، یعنی مکلف به حضور نیست؛ مباهله دو صورت دارد، اگر دعا مستجاب شود، اگر دعای نصارای نجران مستجاب شود، معنایش هلاکت اینطرف مباهله است، بچه سهساله و چهارساله مکلف نیستند که به مباهله بیایند و هلاک شوند، پس معلوم میشود که امام بودند، مقام امامت یک مقام ساختاری است، یک مقام برجسته تحصیلی نیست، امام را خدا امام میسازد، با امام حسین (علیهالسلام) سهساله و امام حسن چهارساله، برخورد یک آدم مکلف در ردیف و عداد چهرههای نورانی معنویت و رهبری اسلام شده است، پس این آیه دلالت بر امامت امام حسن و امام حسین (علیهالسلام) بر نحو امامت ساختاری دارد.
نکته چهارم، این آیه دلالت دارد بر اینکه ائمه معصومیت و اهلبیت و فرزندان امیرالمؤمنین و خضرت زهرا، پسران و بچههای پیغمبر هستند؛ این سؤالی است که هارون از موسی بن جعفر (علیهالسلام) کرد، گفت به چه مناسبت به شما میگویند ابن رسولالله، پسر پیغمبر؟ شما پسر علی هستید، علی داماد پیغمبر بوده، پسر از ناحیه پدر به اجداد خود منتهی میشود نه از ناحیه مادر و به چه مناسبت به شما میگویند یابن رسولالله؟ موسی بن جعفر به آیاتی از قرآن استناد کردند که از جمله آن، آیه مباهله بود که این آیه دلالت دارد حسن و حسین (علیهالسلام) پسران پیغمبر هستند، میفرماید « فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ»، پسران خودش را بطلبد، شما نصارای نجران هم پسران خودتان را بیاورند، وقتی خداوند میگوید پیغمبر پسرانش را بیاورد، پیغمبر هم حسن و حسین (علیهالسلام) را میآورد پس آیه قرآن دلالت که حسن و حسین (علیهالسلام) پسران پیغمبر هستند پس نجل حسین (علیهالسلام) همه فرزندان رسولالله هستند و پسران امیرالمؤمنین اولاد پیغمبر هستند.
ابتهال برای غیر خدا جایز نیست
نکته پنجم در این آیه، میفرماید «ثُمَّ نَبْتَهِلْ»، ابتهال عبارت است از اینکه دستها را تا آرنج بهطرف آسمان دراز کنند؛دعا کردن در درگاه خدا به اینکه دستها را مقابل صورت بگیریم گفته نمیشود، دستها را باید بلند کنند، این ابتهال است؛ درست است ما اینطور دستها را بلند کنیم در مقام درخواست و توقع و تمنای از غیر خدا، یعنی بهطرف ائمه (علیهالسلام) تعظیم کردن، گریه کردن، تضرع کردن، از امام حاجت خواستن، همه اینها درست است اما اینکه دستها را با حالت ابتهال بلند کردن و بگوییم یا علی (علیهالسلام)، یا حسین (علیهالسلام) و یا زهرا، لذا بعضی از آقایان اشکال میکنند چون صریح آیه قرآن این است که ابتهال را به خدا نسبت میدهد.
توجهمان باشد در مقام عشق و دلدادگی به اهلبیت (علیهالسلام)، از حدودمان بهعنوان حدود عبودیت و بندگی اهلالبیت (علیهالسلام) در درگاه خدا تجاوز نکنیم؛ اینکه بعضی عزیزان مداح ما میگویند دستها را بلند کنیم و بگوییم یا زهرا و یا حسین (علیهالسلام)، این بهعنوان ابتهال درست نیست، ابتهال مال خدا است چون خدا میفرماید «ثُمَّ نَبْتَهِلْ»، ابتهال در درگاه خدا در مباهله میگویند ثم نبتهل و این ابتهال شایسته ذات مقدس پروردگار است؛ ابتهال هم این است که دستها را تا آرنج، یعنی آرنج باید باز شود و دستها بلند شود، با دستهای بسته باز هم ابتهال گفته نمیشود.
البته در مقام دعا دستها را مقابل صورت آوردن و در قنوت دستها را مقابل صورت میگیریم، این حالت دعا است، حالت ابتهال نیست.
امیدواریم در فرهنگ عمومی کشور این موضوع پیگیری شود همانطور که روز نزول هل اتی بهعنوان روز خانواده نامگذاری شده، روز مباهله هم بهعنوان روز عترت نامگذاری شود چون بعد از غدیر برنامهای شفافتر از این برنامه در فضیلت اهلالبیت (علیهالسلام) نداریم.
مشروح خطبه اول
دریافت
مدت زمان: 25 دقیقه 4 ثانیه