سه نکتهای که یک جریان سیاسی اجتماعی را به جریانی شیطانی تبدیل میکند/ عدهای به اسم شادی، جوانان را دعوت به شیطنت میکنند
خطبه اول ـ یک عده در این مملکت که فکر ازدواج، مسائل اقتصادی و کار جوان نیستند و بر طبل شاد بودن و لذت بردن جوان میکوبند، جوانان را به شیطنت دعوت میکنند.
به گزارش Alamolhoda.com، آیتالله علمالهدی ظهر امروز در خطبه اول نماز جمعه این هفته، 16 تیرماه در حرم امام رضا (علیهالسلام)، با بیان این که کلام ما در خطبه اول در موضوع شیطان شناسی از قرآن بود، اظهار کرد: در آیه دوازدهم سوره مبارکه اعراف و به بعد، آیاتی است در ارتباط با ویژگیها و خصوصیاتی که شیطان داشته است در قالب مسائلی که در جریان خلقت آدم پیشآمده، در آیه دوازدهم وقتی پروردگار به شیطان اعلام میکند و او را استیضاح میکند که چرا سجده نکرد، شیطان جوابی میدهد که در این سؤال و جواب، سه نکته انحرافی به عنوان اصول اولیه شیطانت و شیطان اندیشی مشخصشده است.
ایشان ادامه داد: خداوند میفرماید « قالَ ما مَنَعَکَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ...»، شیطان، انگیزه تو در این که در برابر آدم سجده نکردی وقتیکه من به تو امر کردم و فرمان دادم سجده کنی، چه بود؟ شیطان در مقام تبیین انگیزه خودش، نکتهای را میگوید که در چند جای قرآن هم تکرار شده، شیطان میگوید « قالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طین»، من از آدم برترم، مرا از آتش آفریدی و آدم را از خاک.
سه اصل جریان اندیشه شیطان در زندگی فردی و اجتماعی انسان
آیت الله علمالهدی به نکات انحرافی پاسخ شیطان به خدا برای سجده نکردن بر انسان اشاره کرد و گفت: در اینجا، سه نکته انحرافی در جواب شیطان در برابر سؤال ذات مقدس پروردگار وجود دارد که به عنوان سه اصل در جریان اندیشه شیطانی در زندگی انسانها چه در حوزه زندگانی فردی و چه در حوزه زندگانی اجتماعی اگر به وجود بیاید، آن فرد ابلیس است و آن جریان اجتماعی هم که این سه نکته در او هست، یک جریان شیطانی در عرصههای اجتماعی و سیاسی است.
ایشان افزود: نکته اول، ذات مقدس پروردگار، نوع سؤالش با نوع جواب شیطان تطبیق نمیکند، خدا از شیطان نمیپرسد چرا بر آدم سجده نکردی، اگر میگفت چرا بر آدم سجده نکردی، جواب او این بود که «أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طین»، مرا از آتش آفریدی، آدم را از خاک آفریدی اما اصل سؤال خدا از سجده نکردن بر آدم نیست، خداوند میفرماید، « ما مَنَعَکَ أَلاَّ تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُکَ...»، شیطان، انگیزه تو از سجده نکردن بر آدم در برابر فرمان من چه بود؟ سؤال ذات مقدس پروردگار از شیطان، علت تمرد و تخلف شیطان از فرمان خدا است نه تنها چرا در برابر آدم سجده نکردی، خدا سؤال میکند، من خدای تو هستم، تو ادعای بندگی در برابر من را داری، من به تو فرمان دادم در برابر آدم سجده کنی، انگیزهای که تو سجده نکردی بعد از فرمان من، آن انگیزه چه بود و شیطان علتی را که میگوید، استکبار در برابر آدم نیست، استکبار در برابر خدا است.
نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی خاطرنشان کرد: کبر و نخوتی که شیطان ابراز میکند به عنوان این که ساختار شیطان و ماده اولیه پیدایش او آتش است و ساختار آدم و ماده اولیه پیدایش آدم، خاک است، این مسلئله که در واقع یک عبارت اخرا و تعبیر ثانوی از اصل تکبر، نخوت و استکبار است، استکبار شیطان در برابر آدم نبود، در برابر خدا و امر خدا بود.
ایشان ادامه داد: یعنی اگر یک مخلوق بنده است، عبد است و آ،ریده ذات مقدس پروردگار است و بر حسب آفرینشی که پروردگار نسبت به آن مخلوق دارد، باید در برابر خدا بندگی کند، خود مطرح نباشید و عبودیت کند؛ خدا میگوید «اذ امرت»، من به تو فرمان دادم، میگوید «أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ »، خودم، منیتم باعث شد در برابر فرمان تو خدا استکبار کنم و فرمان تو را مطرح نکنم، انسان و هر مخلوق پروردگار، هرچه امتیاز وجودی و برتری و استقلال شخصی دارد، در برابر سایر مخلوقات است نه در برابر خدا، در برابر خدا، «من» مطرح است؟ مطرح کردن منیت در برابر خدا، استکبار در مقابل ذات مقدس پروردگار این است که مستحق رجیم شدن، رانده شدن و پرت شدن به حضیض ذلت است که خداوند فرمود شیطان کافر شد.
آیت الله علمالهدی با بیان این که شیطان به خدا استکبار ورزید، گفت: شیطان به خاطر استکبار ورزیدن در برابر خدا کافر شد، شیطان گفت او یک مخلوق، من هم یک مخلوق، استکبار شیطان در برابر فرمان الهی بود، خدا میگوید من به تو فرمان دادم، او میگوید من، یعنی موقعیت شخصی من در برابر تو خدا مطرح است،این بدترین مرض انسان است.
اگر در مقام اجرای فرامین خدا، منافع خود را در نظر بگیریم، عین شیطنت است
ایشان تصریح کرد: برادران و خواهران، اگر در مقام اجرای فرمان الهی و در مقام انجام اطاعت پروردگار، انجام یک واجب و ترک یک حرام در برابر فرمان خدا، منافع من، لذت من، شهوت من، نفسانیت من و وسایل زندگانی مادی من در برابر فرمان خدا مطرح شد، عین شیطنت است و این انسان شیطان است؛ انسانی که به او میگویند چرا گناه میکنی؟ چرا به مال مردم دستدرازی میکنی؟ چرا در ارتکاب فواحش، منکر معصیت پروردگار میشوی؟ چرا در برابر فحشا و منکرات در برابر خدا تسلیم نیستی، میگوید خوشم آمد، دلم خواست، لذت بردم، لذت من، خوشی من، کیف من، آزادی و شادی من اقتضا کرد فرمان خدا را زیر پا بگذارم.
عدهای به اسم شادی، جوانان را دعوت به شیطنت میکنند
آیت الله علمالهدی عنوان کرد: یک عده در این مملکت که فکر ازدواج، مسائل اقتصادی و کار جوان نیستند و طبل شاد بودن و لذت بردن جوان را میکوبند، این جوان را دعوت به شیطنت میکنند چون معنای شاد بودن و لذت بردن با ارتکاب محرمات الهی، معنای لذت داشتن و شاد بودن جوان با انجام فعل حرام، دعوت به شیطنت است، نسل جوان را دعوت به شیطنت میکنند، برای نسل جوان شیطنت خواستارند که شادی و لذت جوان در سایه گناه و معصیت؟ در نتیجه ارتکاب جرام حرام و معصیت خدا، یعنی مطرح کردن یک جوان، لذت و شهوتش در برابر فرمان خدا، در حقیقت عین شیطنت است، حرف شیطان هم همین بود، به او گفتند ما به تو فرمان دادیم، چرا عمل نکنی؟ سجده نکردن شیطان در برابر خداوند در واقع سجده نکردن در برابر خدا و سبقه خدایی در وجود آدم بود.
ایشان با اشاره به آیاتی از قرآن در خصوص دلایل تمرد شیطان از اجرای فرمان الهی، خاطرنشان کرد: خداوند چرا دستور داد فرشتهها در مقابل او سجده کنند؟ انسان را از خاک از سفال آفریدند، موجودی مثل خلقت بقیه مخلوقات بود، چرا فرشتگان باید در مقابل انسان سجده کنند؟ خداوند در سوره ص آیه 71 تا 76، دلیل آن را مشخص میکنند « إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی خالِقٌ بَشَراً مِنْ طینٍ71؛ فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی فَقَعُوا لَهُ ساجِدینَ72؛ فَسَجَدَ الْمَلائِکَةُ کُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ73؛ إِلاَّ إِبْلیسَ اسْتَکْبَرَ وَ کانَ مِنَ الْکافِرینَ74؛ قالَ یا إِبْلیسُ ما مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنْتَ مِنَ الْعالینَ75؛ قالَ أَنَا خَیْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنی مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طینٍ»، ذات مقدس پروردگار در این آیات دو ویژگی برای آدم مشخص میکند که سجده کردن بر آدم مربوط به این دو ویژگی بوده است.
خصوصیاتی که سجده ملائکه بر انسان را واجب کرد
خصوصیت اول این که « فَإِذا سَوَّیْتُهُ وَ نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی»، مسئله یک مخلوق گلی و سفالی نبوده که به ملائکه بگویند در برابر این مخلوق سفالی سجده کنید، مسئله «نَفَخْتُ فیهِ مِنْ رُوحی» است، من در آدم از روح خودم دمیدم، یعنی سبقه الهی، خاصیت و ویژگی خدای یکه نفخ روح پروردگار از روح خاص خدا در آدم دمیده شده بود، در او سبقه الهی و رنگ خدایی در او ایجاد کرد بود.
جهت دوم این که ذات مقدس پروردگار میفرماید «... ما مَنَعَکَ أَنْ تَسْجُدَ لِما خَلَقْتُ بِیَدَیَّ ...»، آدم را خودم خلق کردم، شخص آدم در یک چرخه طبیعت به وجود نیامد، در جریان ابزاری طبیعی شخص آدم شکل نگرفت، این آدم و انسان اولیه را خودم ساختم، با اراده، فرمان و تکوین ذات مقدس پروردگار آدم به وجود آمد، سایر موجودات در عرصه طبیعی، شیطان از جن بود و پیدایش شیطان از آتش و نسل جن از یک چرخه طبیعی بود اما پیدایش آدم در اراده شخص حق و تکوین خود خدا است.
آیت الله علمالهدی اضافه کرد: یعنی شیطان در تمرد از سجده آدم سه کار کرد که این سه کار در زندگی هر عنصری پیدا شود، خاصیت شیطانی دارد، اول این که شیطان از امر خدا تمرد کرد و خودش را مطرح کرد و دوم، شیطان به این سبقه الهی و رنگ خدایی توجه نکرد، سوم این که آدم یک مخلوق دستپرورده پیدایش یافته مستقیم بر اثر اراده حق بود؛ اگر بنا شد این سه بیتوجهی در زندگی ما به وجود آمد، به رنگهای خدایی اعتنا نکردیم، به خاصیتهای خدایی بی توجه بودیم، به جریان های منسوب به خود خدا بی اعتنا شدیم، میشویم شیطان مجسم و شیطنت در ما مظهر پیدا میکند.