پیمان اجتناب از شیطانپرستی بین خداوند با انسان بهوسیله «عقل» و «فطرت» بستهشده است
خطبه اول ـ یکی از فرصتهایی که انسان میتواند به عهد با خداوند بازگردد، ماه رجب است، ماه رجب فرصت آشتی کردن با خداست و فرصت برگشتن به عهد و پیمان ذات مقدس پروردگار است.
به گزارش Alamolhoda.com، آیتالله علمالهدی ظهر امروز در خطبه اول نماز جمعه این هفته، 11 فروردینماه در حرم امام رضا (علیهالسلام)، با بیان اینکه کلام ما بر حسب ابلاغی که در هفته اول سال شد، در خطبه اول در تمام طول امسال درباره شیطان شناسی از قرآن است، اظهار کرد: اولین آیهای که از این آیه در هفته گذشته مطرح شد، آیه 60 و 61 سوره مبارکه یاسین بود، «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ 60 وَ أَنِ اعْبُدُونی هذا صِراطٌ مُسْتَقیمٌ61»، اولین سخن در موضع رفتاری انسانها در برابر شیطان است.
ایشان ادامه داد: خداوند در این آیه میفرماید آیا با شما فرزندان آدم پیمان نبستم که شیطان را پرستش نکنید، مرا پرستش کنید و صراط مستقیم، عبودیت و پرستش منِ خدا است؛ عرض شد در این آیه برای بحث سه محور وجود دارد، محور اول، اثبات دشمنی شیطان است که در هفته گذشته بحث شد، محور دوم، عهد و پیمانی است که پروردگار با بنی آدم این عهد را بسته و محور سوم، سخن در عبودیت شیطان است، سخن امروز ما در مورد محور دوم است «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنی آدَمَ...»، عهدی که خداوند با بنی آدم بسته است، چه عهدی است؟
عهد خدا با فرزندان آدم، اجتناب از شیطانپرستی است
آیتالله علمالهدی به عهد بستهشده بین خداوند و انسانها اشاره و عنوان کرد: در قران مواردی درباره عهد خدا با انسان سخن به میان آمده ازجمله میفرماید «اُوْفُوا بِعَهْدی أُوفِ بِعَهْدِکُم»، به عهدتان وفادار باشید تا به عهد و پیمانی که با شما بستهام، وفا کنم اما عهدی که دستور میدهند، در این آیه سوره مبارکه یاسین پروردگار مشخص کرده است، عهد خدا با بنی آدم، اجتناب از شیطانپرستی و در خط بندگی و عبودیت ذات مقدس حق درآمدن است.
ایشان افزود: سائلی خدمت امام (علیهالسلام) آمد و سؤال کرد «چرا ما هرچه دعا میکنیم، مستجاب نمیشود؟» مگر خداوند در قرآن نفرموده «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ» شما دعا کنید، من مستجاب میکنم، سائل درصدد این بود که اگر امام شرایطی را برای دعا مشخص کنند، به حضرت عرضه بدارد که «ادْعُونِی» بهطور مطلق در آیه قرار داده و شرط و پیمانی در این دعا قرار نداده است اما امام جواب دیگری به او دادند.
آیتالله علمالهدی به تشریح پیمان خداوند با انسان از زبان امام معصوم پرداخت و گفت: ایشان فرمودند تو این آیه را در قرآن میخوانی که دعا کنید، استجابت میکنم اما این آیه را نخواندی که «أَوْفُوا بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِکُمْ وَ إِیَّایَ فَارْهَبُونِ» وفا کنید به پیمانی که با من بستید، من هم به پیمانی که به شما بستهام وفا میکنم، پیمان خدا با بنی آدم و انسانها این است که گفته «ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ»، دعا کنید استجابت میکنم، این پیمان خدا است اما خدا میگوید با عهد و پیمانی که با من بستهاید وفا کنید تا من هم با عهد و پیمانی که با شما بستهام وفا کنم.
بیان چهار تفسیر از «عهد» و «وفا» خداوند با انسان
ایشان اظهار کرد: سائل سؤال کرد عهد و پیمان خدا با ما در چیست؟ فرمودند آنهم در این آیه است «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ»، ای بنی آدم مگر من با شما پیمان نبستم شیطان نپرستید؟ به این عهد وفا کنید شما هم با عهدی که با شما بسته وفا میکند؛ اینجا چه عهدی است؟ خداوند چه زمانی این عهد را با ما بست؟ در بین مفسرین، چهار نظریه وجود دارد، نظریه اول این است که این عهد و پیمان، پیمانی است که در عالم زر بستهشده، در عالم زر خداوند متعال عهد و پیمان گرفته بر اینکه بنی آدم شیطان را عبادت نکنند.
نماینده ولیفقیه با بیان اینکه ارتباط عهد و پیمان خداوند با انسان به عالم زر، تفسیری مردود است، خاطرنشان کرد: این تفسیر و نظریه از نظر ما مردود است به خاطر اینکه وقتی خدا میگوید «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنی آدَمَ»، آیا من پیمان نبستم با شما، این استفهام، استفهام تقریری است، یعنی استفهامی است که میخواهند از طرف اقرار بگیرند، وقتی میخواهند چیزی را از طرف اقرار بگیرند، باید در مورد چیزی بگیرند که او هم قبول دارد و هم به یاد دارد، اگر خدا بخواهد از ما اقرار بگیرد که مگر با شما پیمان نبستهام، این پیمان را باید به یاد داشته باشیم؛ اولاً در مسئله ثبوت عالم زر بحث زیاد است، بر فرض ثبوت عالم زر، ما از این عالم یادمان نمیآید و به یاد نداریم پس این استفهام تقریری خدا درست نیست و مردود است.
تفسیر «عهد» به «وصیت» پذیرفته نیست
ایشان به تفسیری از مرحوم علامه طباطبایی اشاره و عنوان کرد: مرحوم علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، وقتی این نظریه را رد میکنند، ظاهراً چیزی به نظرشان نمیرسد و میگویند در اینجا عهد به معنای وصیت است، «الم اعهد» یعنی «الم اوصه»، آیا من به شما سفارش نکردم؟ و این نظریه علامه طباطبایی هم از نظر ما متأسفانه درست نیست چون خلاف ظاهر آیه است، ظاهر کلمه عهد این است که عهد به معنای پیمان است ولو در بعضی موارد هم بهعنوان وصیت استعمال شده باشد، این قرینه لازم دارد و قرینهای در آیه نیست که مقصود از عهد به معنای وصیت باشد، گذشته از این، با روایتی که عرض کردم نیز درست درنمیآید.
آیتالله علمالهدی، ملاک صحت تفسیرها را کلام معصوم دانست و گفت: در آن روایت که امام جواب این سائل را میدهند، از عهد معنای پیمان را استفاده میکنند و تفسیر مأثور برای ما برترین تفاسیر است، وقتی امام از کلمه عهد معنای پیمان استفاده کردند، عهد را به معنای دیگر، معنا کردن درست نیست؛ نظریه سوم این است که خداوند متعال این عهد را از بنی آدم بهوسیله انبیاء گرفت، پیغمبرها که مبعوث میشدند، اولین حرفشان با مردم این بود که شیطانپرستی نکنید، دنبال شیطان راه نیفتید و خدا را بپرستید، این نظریه هم از نظر ما قبول نیست چراکه انبیاء مذکِّر یا داوری کننده بودند.
پیامبران وظیفه تذکر به بنی آدم را به عهده داشتند
ایشان تصریح کرد: خداوند در مورد پیغمبر اکرم میفرماید: «إِنَّما أَنْتَ مُذَکِّرٌ»، ای پیغمبر، وظیفه تو تذکر است، پیغمبر باید این پیمان را تذکر میداده پس این عهد و پیمان قبل از بعثت انبیاء وجود داشته که انبیاء میآمدند و این عهد و پیمان را تذکر میدادند، علاوه بر این، خداوند میفرماید «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنی آدَمَ»، با همه بنی آدم خدا این عهد و پیمان را بسته، از همه بنی آدم خدا اقرار میگیرد درحالیکه ابلاغ انبیاء به همه بنی آدم نرسیده بوده که انبیاء بخواهند این عهد خدا را با بنی آدم قطعی و تثبیت کنند، این نظریه هم قبول نیست.
عهد و پیمان خداوند با انسان بهوسیله «عقل» و «فطرت» بستهشده است
نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی نظر چهارم این است که این عهد بهوسیله عقل و فطرت از انسان گرفتهشده، اینیک عهد ساختاری است، یک عهد تکوینی است، خدا در ذات بشر، در فطرت بشر و در جریان عقلانی بشر ذات مقدس پروردگار این عهد و پیمان را قرار داده است، این در فطرت بشر است که بشر بالفطره از دشمن میپرهیزد، از دشمن فرار میکند تا چه رسد اینقدر به دشمن وابسته شود که برای دشمن بردگی کند، این در درون فطرت انسان است، این عهد و پیمان را خدا با همه انسانها در ساختار فطری و در جریان عقلانی آنان قرار داده، بعد هم میفرماید «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبینٌ »، بحث دشمنی شیطان است.
انسانها بالفطره از همراهی با دشمن اجتناب میکنند
ایشان یادآور شد: همه انسانها بالفطره از دشمن فرار و اجتناب میکنند تا چه رسد که بخواهند بنده دشمن بشوند پس این عهد و پیمان را خدا در ساختار عقلانی و فطری انسانها قرار داده است و دلیل دیگر هم در آیه 62 سوره مبارکه یاسین است که میفرماید «وَ لَقَدْ أَضَلَّ مِنْکُمْ جِبِلاًّ کَثیراً أَفَلَمْ تَکُونُوا تَعْقِلُونَ»، این شیطان جمعیت زیادی از شما را گمراه کرده، آیا تعقل نمیکنید؟ خداوند بعدازاین آیه، مردم را به عقلانیت و تعقل دعوت میکند پس معلوم میشود این عهد و پیمان در جریان عقلانی و فکری بشر و در جریان فطری و ساختار تکوینی انسانها بوده این عهد و پیمانی که خدا گرفته است.
آیتالله علمالهدی تصریح کرد: پس تا به اینجا، عهد یک عهد فطری است، پیمان یک پیمان عقلانی است و ذات مقدس پروردگار در ساختار عقل و فطرت، اینگونه قرار داده است که ما بهطرف شیطان نرویم تا چه رسد که بخواهیم برده شیطان بشویم، اینجا یک سؤال مطرح است و این سؤال این است که اگر ما این عهد خدا را شکستیم، یک نفر با خدا پیمانشکنی کرد و به دنبال بردگی شیطان رفت، آیا دیگر رفته؟ این عهدشکن است و راه برگشت بهطرف خدایی که با او عهدشکنی کرده است، دیگر وجود ندارد؟ این پیمانشکنی با خدا یک پیمانشکنی عادی نیست، پیمانی مربوط به ساختار و فطری ماست و من انسان بر خلاف ساختار فطری و ساختاری خودم این عهد را شکستم و برده شیطان شدم، دیگر این مسیر بردگی را ادامه میدهم تا به جایی که به آن فرجام شوم و نکبت این بندگی شیطان و شیطانپرستی برسم و دیگر راه نجات ندارم، این با ارحمالراحمین بودن خدا نمیسازد.
ایشان با بیان اینکه خداوند راه بازگشت عهدشکنان را باز گذاشته است، گفت: یکی از ویژگیهای ارحمالراحمین بودن خدا همین است، آدمی که پیمانشکنی کرده، آنهم پیمانی که مربوط به ساختار انسانیاش است، مربوط به فطرت خدادادیاش است، از خدا جدا شده و رفته بهطرف جریان دیگری غیر از جریان انسان بودن، در عین حال ذات مقدس پروردگار برای او پل پشت سر را خراب نمیکند، بعد از پیمانشکنی راه برگشت به عهد و پیمان برای او وجود دارد، در عرصه زندگی ما ذات مقدس پروردگار یک فرصتهایی آفریده است که در این فرصتها، هر وقت به خودمان آمدیم و متنبه شدیم بتوانیم دوباره به عهد خدا برگردیم، به بندگی خدا برگردیم.
ماه «رجب»، فرصت بازگشت به عهد و پیمان با پروردگار است
برادران، خواهران، یکی از این فرصتها، ماه رجب است، جمعه اول ماه رجب است، ماه رجب فرصت آشتی کردن با خداست و ماه رجب فرصت برگشتن به عهد و پیمان ذات مقدس پروردگار است، در دو دعای روزانه ماه رجب که این هر دو دعا از وجود اقدس مولا امام زمان (ارواحنا فداه) روایتشده است، در یک دعا به خدا عرضه میداریم «وَ اقْسِمْ لِی فِی شَهْرِنَا هَذَا خَیرَ مَا قَسَمْتَ»، خدایا در این ماه رجب، بهترین قسمت ها را نصیب من کن، بهترین قسمت ها چیست؟ این است که زندگیام درست شود؟ بهترین قسمت ها این است که از گرفتاری نجات پیدا کنم؟ این است که مشکلات من نسبت به خود، خانواده و فرزندانم حل شود؟ نه؛ بهترین قسمت ها این است که من بنده فراری جدا شده از پیمان خدا را دوباره راهم بدهند، برگردم به عهد و پیمان خدایی، منی که عهدشکن شدهام، دوباره اجازه دهند عهد و پیمان تجدید کنم با خدا، این خیر ما قسمت هست.
آیتالله علمالهدی افزود: در دعای دیگر هم به درگاه خدا عرضه میداریم «وَبَارِکْ لَنَا فِی شَهْرِنَا هَذَا الْمُرَجَّبِ الْمُکَرَّمِ وَ مَا بَعْدَهُ مِنَ الاَشْهُرِ الْحُرُمِ»، خدایا در این ماه رجب به من برکت بده؛ برکت خدا این است که نماز من برکت داشته باشد، روزه من برکت داشته باشد، این نماز و روزه و عبادت و تضرع به درگاه خدا، مرا به عهد و پیمانی که با خدا بستهام برگرداند و این عهد را شکستم و در دعای کمیلی که دیشب قرائت کردید به درگاه خدا عرضه داشتید «أَجْرَیْتَ عَلَیَّ حُکْماً اتَّبَعْتُ فِیهِ هَوَى نَفْسِی وَ لَمْ أَحْتَرِسْ فِیهِ مِنْ تَزْیِینِ عَدُوِّی»، خدایا من بنده که آمدم در خانهات، از زینت بخشی دشمن خودم محافظت نکردم.
ایشان اضافه کرد: شیطان زینت داد، عهد و پیمان با تو را شکستم، بنده شیطان شدم و دنبال آرایش دهی شیطان را گرفتم، «... وَ لَمْ أَحْتَرِسْ فِیهِ مِنْ تَزْیِینِ عَدُوِّی»، خدایا ماه رجب آمده، پیغمبر تو مرا دعوت کرده در خانهات بیایم، سرت را بر چارچوب در خانهات بگذارم و بگویم خدایا من همان بنده فراری هستم، همان بنده عهدشکن هستم، کرامت تو در ماه رجب و برکات این ماه عزیزی که پیغمبر اکرم فرمودند «شهرالله الأصم»، ماه رگبار است، یعنی ماه رگبار رحمت خداست، رگبار باران وقتی میآید، چتر هم که روی سرت بگیری، وقتی رگبار شدید است، بازهم این باران اطراف بدن تو را میگیرد، پیغمبر فرمودند این ماه، ماه رگبار خداست.
آنانی که این ماه در خانه خدا هم نیایند، آنانی هم که خودشان را به خاک نیندازند و در خانه خدا توبه نکنند، در عین حال رحمت ماه رجب آنان را میگیرد.