۱۴۰۳ شنبه ۰۳ آذر

 

خطبه اول ـ عشق خدا در دو جا متبلور می‌شود، عشق به «عبادت» و عشق به «اولیاء خدا» که کانون و تبلور عشق به عبادت خدا هستند.

 

به گزارش Alamolhoda.com، آیت‌الله علم‌الهدی ظهر امروز در خطبه اول نماز جمعه این هفته، 13 اسفندماه در حرم امام رضا (علیه‌السلام) با اشاره به موضوع طرح‌شده در خطبه اول نماز جمعه هفته گذشته، اظهار کرد: کلام هفته گذشته ما در بحث خدادوستی بود، روایتی را از پیغمبر اکرم (صلوات‌الله‌علیه) عرض کردم، در این حدیث شریف، توضیحاتی عرض شد، توضیحات تفسیری حدیث ناتمام ماند و امروز دنباله آن بحث را به محضر شما عرض می‌کنم.

 

روایت پیغمبر این بود که فرمودند «مَنْ عَشِقَ الْعِبَادَةَ فَعَانَقَهَا وَ أَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ وَ بَاشَرَهَا بِجَسَدِهِ وَ تَفَرَّغَ لَهَا فَهُوَ لَا یُبَالِی عَلَى مَا أَصْبَحَ مِنَ الدُّنْیَا عَلَى عُسْرٍ أَمْ عَلَى یُسْر»، در این روایت، وجود مقدس رسول اکرم (صلوات‌الله‌علیه)، عشق را به عبادت نسبت می‌دهند نه به خدا؛ عرض شد عشق به خدا معنا ندارد چون انسان عاشق معشوقی می‌شود که تمام نمای وجود او را بشناسد اما خدا قابل شناخت برای بشر نیست پس عشق به خدا معنا ندارد و عشق به عبادت مطرح است.

 

عشق به خدا در عشق به «عبادت» و عشق به «اولیاء خدا» متبلور است

 

عشق خدا در دو جا متبلور می‌شود، عشق به عبادت و عشق به اولیاء خدا که کانون و تبلور عشق به عبادت خدا هستند؛ سه مؤلفه در این حدیث برای عشق به عبادت معین شده است، مؤلفه اول «أَحَبَّهَا بِقَلْبِهِ»، محبت قلبی نسبت به عبادت که در هفته گذشته توضیح داده شد، مؤلفه دوم «وَ بَاشَرَهَا بِجَسَدِهِ»، کسی که عاشق عبادت است، عبادت را با جسد خودش مباشرت می‌کند، معنای مباشرت با جسد این است که تمام اعضا و جوارح او در استخدام بندگی و عبادت خداست، چشم خدا را عبادت می‌کند در دیدن، گوش خدا را عبادت می‌کند در شنیدن، دست خدا را عبادت می‌کند در عملیات یدی و کردار و رفتار، پا خدا را عبادت می‌کند در حرکت، یعنی تمام اعضا و جوارح جسمانی انسان در خدمت بندگی و عبودیت خدا قرار می‌گیرد.

 

همه دیدن‌های او را که روی هم حساب می‌کنید، حتی یک دیدن برای غیر خدا ندارد،همه شنیدن‌های او که ارزیابی می‌شود، یک شنیدن برای غیر خدا نیست، هیچ نمونه عملی از او در راستای تأمین خواهش دل و رسیدن به آرزو، پول و قدرت مشاهده نمی‌کنید، تمام کارها برای خداست و تمام داشتن‌ها برای پروردگار است.

 

مؤلفه سوم «فَهُوَ لَا یُبَالِی عَلَى مَا أَصْبَحَ»، این آدم عاشق عبادت نسبت به زندگانی مادی این جهانی بی‌اعتنا و بی‌تفاوت است، زندگی چطور بگذرد برایش مهم نیست، خوش باشد یا نا خوش، در توسعه رفاه بگذرد یا در تنگنا، آیا شب را به روز با تمایلات نفسانی و لذایذ بگذراند و یا با عبودیت و بندگی نسبت به دین خدا به سر ببرد، برایش زندگی مطرح نیست، آنجایی که پای خدا وسط می‌آید، نه آبرو، نه قدرت، نه شخصیت و نه زندگی را نمی‌شناسد، فقط خدا را می‌شناسد و بندگی ذات مقدس پروردگار، حتی در گذران روزمرگی زندگی‌اش هم همه گذران زندگی را در جهت عبودیت و بندگی خدا استخدام می‌کند.

 

صدیقه طاهره (سلام‌الله علیها)، نماد عشق و وابستگی به حق است

 

وجود مقدس پیغمبر اکرم (صلوات‌الله‌علیه) در طی حدیثی، نماد عشق به عبادت و نماد وابستگی به حق را به‌عنوان یک مجسمه کامل، وجود اقدس صدیقه طاهره (سلام‌الله علیها) معرفی می‌کنند، یعنی تبلور این روایت پیغمبر اکرم، حدیثی است که «فرائد السمطین» نقل کرده است.

 

در افواه گاهی اوقات این نکته می‌چرخد که مصائب صدیقه اطهر (سلام‌الله علیها) و مظالمی که بر ایشان وارد شد، منقولات شیعه است، سایر مذاهب اسلام قبول ندارند، تهاجم به در خانه زهرا (سلام‌الله علیها) و شهادت صدیقه اطهر (سلام‌الله علیها) را نمی‌پذیرند و از نظر دیگران پذیرفته نیست.

 

ابراز تأسف از ممانعت رییس یک دانشگاه از نصب بنر شهادت حضرت زهرا (سلام‌الله علیها)

 

متأسفانه در یکی از دانشگاه‌های شهرستان‌های استانمان هم شنیدم که آنان در مقابل پلاکاردها و بنرهایی که بسیج دانشجویی در ارتباط با شهادت صدیقه اطهر (سلام‌الله علیها) نصب‌کرده‌اند، مدیریت دانشگاه که شیعه نبوده برخورد کرده است و اگر دانشگاه آزاد درصدد اصلاح این مدیریت برنیاید، باید ما فکر اساسی بکنیم، با این پلاکاردها برخورد شده به‌عنوان این شهادت حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) یک‌چیز ثابت شده در جهان اسلام نیست.

 

اولاً مرحوم علامه امینی در کتاب شریف الغدیر برای تمام دقائق و جزئیات هجمه به در خانه صدیقه اطهر (سلام‌الله علیها)، مدارک و مستندات زیادی را نقل کرده است، البته بسیاری از آن کتاب‌ها را تغییر دادند، اخیراً چاپ کرده‌اند و مطالب الغدیر را از داخل آن حذف کردند که خوشبختانه یکی از برکات وجود اقدس امام هشتم و این آستان با عظمت، وجود همه آن کتاب‌ها در طبع‌ها و خطوط قدیمی در کتابخانه آستان قدس است، تمام مدارکی که علامه امینی جمع‌آوری کرده است در دو جا موجود است، یکی در کتابخانه آستان قدس مدارک قدیمی و یکی هم در کتابخانه امیرالمؤمنین که خود این مرحوم تأسیس کردند در نجف اشرف.

 

حکومت بعثی در دوران حکومتش بسیاری از آثار علمی ما در نجف و بغداد را از بین برد اما به عنایت امیرالمؤمنین به این کتابخانه دست پیدا نکرد و این کتابخانه با همان سلامت الآن هم باقی است.

 

نقل دو کتاب اهل سنت از شهادت صدیقه طاهره (سلام‌الله علیها)

 

موضوعی که باید عرض شود در دو کتابی است که در چاپ‌های موجود در دسترس است، یکی کتاب «الامام والسیاسه» تألیف «ابن قتیبه دینوری» شافعی مذهب که ایشان در صفحه 13 این کتاب، جریان تهاجم به در خانه صدیقه اطهر (سلام‌الله علیها) را کاملاً توضیح می دهند؛ یکی هم کتاب «فرائد السمطین» که نوشته «ابراهیم جوینی» شافعی مذهب است، از محدثین بزرگ عامه در قرن هفتم است که بسیاری از محدثین عامه، شاگردان ابراهیم جوینی بودند و ذهبی،مورخ بزرگ جهان اسلامی، از صاحبان اجازه و شاگردان ابراهیم جوینی بوده و او را جزء مشایخ خودش معرفی می‌کند.

 

اول سلطانی که از مغول مسلمان شد، غازان خان، معروف است که این فرد به دست ابراهیم جوینی مسلمان شد، کتابی دارد به اسم فرائد السمطین که مجموعه احادیث پیامبر در فضائل امیرالمؤمنین، صدیقه اطهر (سلام‌الله علیها) و حسنین را در این کتاب نقل کرده که این کتاب به‌طور وافر چاپ‌شده و در دسترس همه است.

 

پیشگویی پیامبر از شهادت حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) و ظلم به ایشان

 

در این کتاب، ایشان پیشگویی پیامبر از تمام دقایق مظلومیت‌های حضرت زهرا (سلام‌الله علیها) است را در این کتاب جلد دوم، صفحه 35 این روایت را نقل می‌کند «وَ أمَّا ابْنَتی فاطِمَةُ فَإنَّها سَیِّدَةُ نِساءِ الْعالَمینَ مِنَ الْأوَّلینَ وَالْآخِرینَ»، به پیغمبر عرض کردند این‌که شما می‌گویید فاطمه سیده نساء عالمین است، خداوند در قرآن مریم را سیده نساء عالمین خوانده است، چطور شما به فاطمه می‌گویید؟ پیغمبر فرمودند مریم سیده نساء عالمین زمان خودش بود اما دختر من زهرا (سلام‌الله علیها)، سیده نساء عالمین از اول خلقت آدم تا روز قیامت است.

 

«وَ هِیَ نُورُ عَیْنی»، زهرا (سلام‌الله علیها) نور چشم من است، «وَ هِیَ ثَمَرَةُ فُؤادی»، میوه دل من است، «وَ هِیَ رُوحیَ الَّتی بَیْنَ جَنْبَیَّ»، زهرا (سلام‌الله علیها) جان من است، جانی که در کالبد من است، «وَ هِیَ الْحَوْراءُ الْإنْسیَّة»، به صورتش انسان است اما فاطمه حوریه است، «مَتی قامَتْ فی مِحْرابِها بَیْنَ یَدَیْ رَبِّها جَلَّ جَلالُهُ زَهَرَ نُورُها لِمَلائِکَةِ السَماءِ کَما یَزْهَرُ نُورُ الْکَواکِبِ لِأهْلِ الْأرْضِ»، وقتی زهرا (سلام‌الله علیها) به عبادت می‌ایستد، نور زهرا (سلام‌الله علیها) آسمان‌ها را روشن می‌کند آن‌چنان‌که نور خورشید و ماه و ستارگان زمین را روشن می‌کند.

 

«وَ یَقُولُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ لِمَلائِکَتِهِ»، خدا به فرشتگان خطاب می‌کند «یا مَلائِکَتِی، انْظُرُوا إلی أمَتی فاطِمَةَ سَیِّدَةِ إمائی»، نگاه کنید به کنیز من زهرا (سلام‌الله علیها) که سرور همه کنیزان من است، «قائِمَةً بَیْنَ یَدَیَّ تَرْتَعِدُ (تَرْعَدُ) فَرائِصُها مِنْ خیفَتی»، مقابل من طوری ایستاده که دست‌وپایش دارد می‌لرزد از ترس من خدا، « وَ قَدْ أقْبَلَتْ بِقَلْبِها عَلی عِبادَتی»، زهرا (سلام‌الله علیها) با دلش به عبادت من رو آورده است و با دل مرا عبادت می‌کند، « اُشْهِدُ کُمْ أنـّی قَدْ آمَنْتُ شیعَتَها مِنَ النّار» من شما را گواه می‌گیرم که شیعیان این فاطمه را من از آتش جهنم در حفظ و امان نگه داشتم.

 

تا به اینجا فرمایشات پیغمبر اکرم در تبیین این است که تابلوی «مَنْ عَشِقَ الْعِبَادَةَ» در دنیا اسلام، زهرای اطهر (سلام‌الله علیها) است اما از اینجا به بعد، آینده زهرا (سلام‌الله علیها) را ببینید پیغمبر چگونه پیشگویی می‌کند: «وَ إنّی لَمّا رَأیْتُها ذَکَرْتُ ما یُصْنَعُ بِها بَعْد»، هروقت فاطمه‌ام را می‌بینم، هروقت به یاد زهرا (سلام‌الله علیها) می‌افتم، یادم می‌آید بعد از من با او چگونه رفتار خواهد شد، « کَأنـّی بِها وَ قَدْ دَخَلَ الذُلُّ بَیْتَها»، من دارم می‌بینم که دیگر خواری وارد خانه زهرا (سلام‌الله علیها) شده، عزت زهرا (سلام‌الله علیها) پامال شده، «وَ انْتُهِکَتْ حُرْمَتُها»، حرمت زهرا (سلام‌الله علیها) هتک شده، «وَ غُصِبَتْ حَقُّها» حق زهرا (سلام‌الله علیها) غصب شده، «وَ مُنِعَتْ إرْثُها» ارث زهرا (سلام‌الله علیها) ممنوعه قرار گرفته است، «وَ کُسِرَ جَنْبُها» پهلوی زهرا (سلام‌الله علیها) را شکستند، این خبر و پیشگویی پیغمبر است به گفته آقای ابراهیم جوینی شافعی.

 

«وَ أسْقَطَتْ جَنینَها» میوه دلش را سقط کرده، «وَ هِی تُنادی: یا مُحَمَّداهْ!»، هی دارد مرا صدا می‌زند می‌گوید یا محمدا، «فَلا تُجابُ، وَ تَسْتَغیثُ» کسی به فریاد دخترم نمی‌رسد، «فَلا تَزالُ بَعْدی مَحْزُونَةً مَکْرُوبَةً باکیَةً» بعد از من زهرا (سلام‌الله علیها) غمگین است، غصه‌دار است، گریان است، «فَتَکُونُ أَوَّلَ مَنْ یَلْحَقُنِی مِنْ اهل‌بیتی» زهرا (سلام‌الله علیها) اول کسی است که از اهل‌بیت من به من ملحق می‌شود، «فَتَقْدَمُ عَلَیَّ مَحْزُونَةً مَکْرُوبَةً» بر من وارد می‌شود در حالی که محزون است و غصه دارد، «مَغْمُومَةً مَغْصُوبَةً» در حالی که مغموم است و حقش غصب شده، «مَقْتُولَه» زهرای من مقتوله است؛ آن ناپاکی که می‌گوید چرا می‌گویی شهادت حضرت زهرا (سلام‌الله علیها)، به خاطر این فرمایش پیامبر است که ابراهیم جوینی نقل کرده است.

 

«یقول رسول‌الله عند ذالک»، وقتی به اینجا رسید، پیغمبر فرمود: «اللَّهُمَّ الْعَنْ مَنْ ظَلَمَهَا» خدایا لعنت کن هرکه به زهرای من ظلم کرده»، «وَ عَاقِبْ مَنْ غَصَبَهَا»، و عقوبت کن هرکس حق زهرا (سلام‌الله علیها) را گرفته، «وَ ذَلِّلْ مَنْ أَذَلَّهَا»، و ذلیل کن هرکه زهرای مرا ذلیل کرده، «وَ خَلِّدْ فِی نَارِکَ مَنْ ضَرَبَ جَنْبَهَا» خدایا در آتش جهنم مخلد کن آن‌کسی که به پهلوی زهرای من ضربه زده، «حَتَّى أَلْقَتْ وَلَدَهَا» آن‌چنان ضربه زد که زهرا (سلام‌الله علیها) بچه‌اش را سقط کرد، «فَتَقُولُ الْمَلَائِکَةُ عِنْدَ ذَلِکَ آمِین» وقتی پیامبر این دعا را کردند، ملائکه آمین گفتند.

 

اول روضه‌خوان حضرت زهرا(سلام‌الله علیها)، رسول‌الله بودند

 

این روایت را ابراهیم جوینی در فرائد السمطین جلد دو صفحه 35 از پیغمبر نقل کرده است، اول روضه‌خوان فاطمه خود پیغمبر بود و اول کسی که روضه زهرا (سلام‌الله علیها) را خوانده رسول‌الله بوده اما در این روضه جای یک روضه خالی است و آن روضه، روضه این است که علی نصف شب چطور بدن را دیشب دفن کرد؟

 

اول امیرالمؤمنین دو رکعت نماز خواند، دستش را برد زیر بدن بی‌جان زهرا (سلام‌الله علیها)، با کند زانو آمد کنار قبر، هیچ‌وقت علی در عمرش این‌طور مستأصل نشده بود، یک نگاه به بدن فاطمه کرد، یک نگاه به گودال قبر کرد، خدایا مگر می‌شود این بدن را در قبر گذاشت؟ یک‌مرتبه دید دو دست شبیه دست‌های پیغمبر نمایان شد، این را خود امیرالمؤمنین در نهج‌البلاغه می‌گویند؛ امیرالمؤمنین بدن زهرا (سلام‌الله علیها) را به دست‌های پیغمبر داد، شروع کرد زیارت پیغمبر را خواندن.

 

«السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا رسول‌الله، عَنِّی وَ عَنِ ابْنَتِکَ وَ حَبِیبَتِکَ» سلام بر تو ای پیغمبر، از خودم و از دخترت که امشب به میهمانی‌ات آمده، «قَلَّ یَا رسول‌الله عَنْ صَفِیَّتِکَ صَبْرِی» یا رسول‌الله دیگر بریدم، دیگر مستأصل شدم، «و بار عنها تَجَلُّدِی» یا رسول‌الله به خاطر داغ زهرا (سلام‌الله علیها) پوست من کنده شد، « سَتُنْبِئُکَ ابْنَتُکَ بِتَظَافُرِ أُمَّتِکَ عَلَى هَضْمِهَا فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ وَ اسْتَخْبِرْهَا الْحَالَ» یا رسول‌الله، دخترت به تو خبر می‌دهد امت با او چه کردند.

 

«فَأَحْفِهَا السُّؤَالَ»، یعنی بپیچانش، سؤال‌پیچ کن زهرا (سلام‌الله علیها) را تا به تو بگوید، چرا سؤال‌پیچ؟ چون علی تجربه دارد فاطمه به‌طور طبیعی به علی چیزی نگفت، به پیامبر هم نمی‌گوید، زهرا (سلام‌الله علیها) سه ماه بازوی شکسته‌اش را از علی پنهان کرد، سه ماه صورت نیلی‌اش را از علی پنهان کرد، تجربه دارد که می‌گوید زهرا (سلام‌الله علیها) را سؤال‌پیچ کن تا به تو بگوید چه بر سرش آمده.

 

مشروح خطبه اول  


دریافت
مدت زمان: 29 دقیقه 32 ثانیه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی