مستی قدرت، پول و مقام باعث غفلت از خود و خدا میشود
خطبه اول ـ مستی غفلت میآورد، یک عنصری که مست مقام است و به جریان رقابت قدرت افتاده دچار غفلت میشود، یادش میرود چه کسی هست و کجا هست؛ این فرد از خود و خدا غافل است.
به گزارش Alamolhoda.com، آیتالله علمالهدی پیش از ظهر امروز در خطبه اول نماز جمعه این هفته، 10 دیماه 95 در حرم امام رضا (علیهالسلام)، به بیان اهمیت باورمندی به خداوند و حفظ این باورمندی پرداخت و گفت: مقام تبیین واقعیت حیات و زندگی انسانی در عرصه دلدادگی به ذات حق و توجه به خداوند و عبودیت پروردگار، خداوند در قرآن میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ»، ای کسانی که ایمان آوردید، ایمان بیاورید به خدا و رسول خدا؛ ظاهر این آیه دلالت بر تحصیل حاصل میکند.
ایشان ادامه داد: اگر بنا شد انسان کاری را انجام میدهد و درعینحالی که آن کار را انجام میدهد، از او بخواهند همان کار را انجام بدهد، تحصیل حاصل است؛ شما به فرزند خود میگویید برو فلان جا فلان کار را بکن، درعینحال در حین انجام کار میگویید این کار را بکن، این لغو است و درست نیست.
خداوند از بیان هر لغوی منزه است
آیتالله علمالهدی با بیان اینکه خداوند از هر لغوی منزه است، خاطرنشان کرد: ظاهر این آیه هم این است که پروردگار از افراد مؤمن تحصیل حاصل فرموده است، میفرماید «ای کسانی که ایمان آوردهاید، ایمان بیاورید»، تحصیل حاصل لغو است و کلام پروردگار منزه از هر لغوی است، چطور تحصیل حاصل در کلام خدا آمده؟ در مقام رفع این اشکال، افراد تفاسیر مختلفی برای این آیه قائل شدهاند؛ یک عده مفسرین گفتهاند منظور از ایمان اول، ایمان در عالم زر است، یعنی ای کسانی که در عالم زر ایمان آوردهاید، در این عالم هم ایمان بیاورید.
ایشان افزود: بعضی دیگر از مفسرین، ایمان دوم را تأویل کردهاند و گفتهاند منظور از ایمان دوم، حفظ ایمان است، یعنی خداوند میفرماید «ای کسانی که ایمان آوردهاید، ایمانتان را حفظ کنید»؛ در حقیقت هر دو تفسیر شامل یک تأویل میشود و ما در مقام استظهار از آیات قرآن و برداشت از کلام الهی اگر بخواهیم تأویلی در کلام خدا قائل شویم، باید مستند به فرمایش معصوم باشد و بدون استناد به فرمایش معصوم بهعنوان استظهار در تأویل آیات قرآن در تفسیر قرآن درست نیست و این دو تأویلی که برای این آیه قائل شدهاند، در حقیقت مدرک روایی ندارد، تأویل معصوم نیست.
نقطه تحقق ایمان، باورمندی به خداست
آیتالله علمالهدی به تبیین مفهوم باور بین افراد مختلف پرداخت و عنوان کرد: حق این است که ایمان در هر دو مرحله به معنای ایمان است و در واقع، ذات مقدس پروردگار تحصیل حاصل هم نفرموده؛ ایمان، نقطه واقعی و تحققش، نقطه باورمندی خدا است، اصولاً مردم سه دستهاند، یک دسته آدمها خیال میکنند خدا هست، قطع و یقین ندارند، پندارشان این است که خدا هست؛ یک عده آدمها هستند که علم دارند خدا هست، در مقام استدلال نسبت به اثبات وجود پروردگار ممکن است قویترین ادله و براهین علمی را هم اقامه کنند، هیچکدام اینها ایمان نیست.
ایشان تصریح کرد: ایمان عبارت است از باورمندی خدا، انسان خدا را باور کند، معاد را باور کند، این آیه شریفه میفرماید «ای کسانی که خدا را باور کردید، خدا را باور کنید» چون در بسیاری از موقعیتها، انسان با اینکه خدا را باور کرده، دچار غفلت از باور خودش میشود، آدم خیلی باورها دارد که بر طبق باورهای خودش رفتار زندگیاش را تنظیم میکند اما در بعضی از موارد از باور خودش غفلت میکند.
گاهی انسان برای رسیدن به خواستههای نفسانی از خود غافل میشود
آیتالله علمالهدی خاطرنشان کرد: انسان خودش را باور کرده ولی درعینحال بعضی موارد پیش میآید که از خودش غفلت میکند، خودش را فراموش میکند؛ یک جوانی که در بوران غرایز قرار گرفته است، در یک موقعیت بحرانی نفسانی در یک فوران غریزه جنسی دل به یک نقطه ارضاء جنسی خود میسپارد و در مقام این ارضاء جنسی در یک نقطه بحرانی دلدادگی از خودش غافل میشود، ارضاء غریزه جنسی در این موقعیت آبرویت را از بین میبرد، شخصیتت را ضایع میکند، جانت را در معرض خطر قرار میدهد، مال، ثروت و حیثیت تو در مخاطره قرار میگیرد اما خودش را فراموش کرده و برای ارضاء یک غریزه جنسی در یک مورد انحرافی میرود.
ایشان با بیان اینکه انسان همانطور که از خود غافل میشود، از خدا نیز غافل میشود، اظهار کرد: انسان بهاندازهای که خودش را باور دارد، هیچکس و هیچچیز را باور ندارد اما در عین باور داشتن از خودش یادش میرود، از اینکه خودش را باور دارد فراموش میکند؛ همینطور هم انسان باورمندیاش را نسبت به خدا فراموش کرده، موقعیت گناه که پیش آمد، منفعت مالی و تأمین تمایلات نفسانی که پیش آمد، یادش میرود که خدا را باور کرده است و از باور کردن خدا غفلت میکند.
نماینده ولیفقیه در خراسان رضوی به بیان فرازی از مناجات شعبانیه پرداخت و گفت: امام سجاد (علیهالسلام) در مناجات شعبانیه به درگاه خدا عرضه میدارد «إِلَهِی وَ قَدْ أَفْنَیْتُ عُمُرِی فِی شِرَّةِ السَّهْوِ عَنْکَ»، خدایا، من عمرم را فانی کردم در شره غفلت و سهو از تو، تو را باور داشتم، باورت کرده بودم اما دچار شره سهو از تو میشدم؛ شره در لغت عربی عبارت از این است که انسان نسبت به چیزی حرس پیدا کند، نشاطش را در آن ببیند و به آن رغبت کند؛ زینالعابدین به درگاه خدا عرضه میدارند خدایا من در زندگی جاهایی قرار گرفتم که غفلت از تو و باورمندی تو خدا برای من نشاط میآورد، لذت میآورد، اصرار داشتم که توی خدا را فراموش کنم، در عمرم زیاد اتفاق افتاده؛ مرحلهبهمرحله در زندگی میدانستم خدا من را میبیند، باور داشتم تحت نظارت خدا قرار داشتم اما نشاط، لذت و خوشی من در این بود که تو را فراموش کنم و به یاد تو نیفتم، «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ»، کسانی که خدا را باور کردید، آن نقطه شره سهوه از خدا، خدا را باور کنید و باورتان را نسبت به خدا فراموش نکنید.
مستی قدرت، پول و مقام، غفلت میآورد
ایشان با تأکید بر اینکه مستی قدرت، پول و مقام، غفلت میآورد، تصریح کرد: در حدیثی، امیرالمؤمنین میفرمایند: «فافق ایها السامع من سکرتک و استیقظ من غفلتک»، ای کسانی که کلام مرا میشنوید، این یعنی حتی کسانی که تحت ولایت امیرالمؤمنین قرار نگرفتند، ای شنونده، تو شنونده هرکه هستی، چه علی دوست و چه دشمن علی هستی، هرکه هستی و هرچه هستی از مستیات افاقه پیدا کن، از مستی اگر درآمدی از غفلت خودت بیدار میشوی اما تا وقتی مستی از این غفلت خارج نخواهی شد.
عضو مجلس خبرگان رهبری اضافه کرد: مستی غفلت میآورد، آدم عرقخوری که مشروب الکلی آشامیده، غافل از خود، لباس، ظاهر و حرف زدنش است، همانطور که یک عرق خود وقتی مست میشود از خودش غافل میشود، یک عنصری که مست مقام است و به جریان رقابت قدرت افتاده دچار غفلت میشود، یادش میرود چه کسی هست و کجا هست، حتی خودش قبول ندارد آنچه را قبلاً قبول داشته؛ یا مست پول است، یا مست مقام و شهوت است؛ برادران و خواهران، توجه داشته باشید در عرصه زندگی هر جا بالا و پایین میروید هیچگاه مست نشوید، بهطرف هرچه رفتید تا آنجایی نروید که بیباک شوید چون مستی غفلت میآورد.
ایشان افزود: امیرالمؤمنین در حدیث دیگری میفرمایند «ایها الغافلون غیر المغفول عنهم و التارکون و الماخوذ منهم، مالی اراکم عن الله ذاهبین» آدمهایی که به خود آمده هستید، چرا شما را میبینم که از خدا فرار میکنید و بهطرف غیر خدا میروید؟» زمانی کسی مست است، او از خدا فرار میکند اما کسی که سرحال و روی پا هست، غیر از خدا چه چیزی بهتر پیدا کردی که از خدا دست کشیدی و بهطرف غیر خدا میروی؟ چرا شما را طوری میبینم که از خدا فرار میکنید و بهطرف غیر خدا حرکت میکنید؟