به اسم هنر و پیشرفت، مبانی ضد ارزش را به فرهنگ تبدیل می‌کنند
می‌گویند بیاییم جریان‌هایی که در اسلام حرام است و جریان‌هایی که در آن معصیت خدا محقق می‌شود به‌عنوان ارزش، علم، هنر، پیشرفت و تعالی و به‌عنوان همسان شدن با سایر مردم دنیا، در جامعه ارزش‌گذاری و فرهنگ‌سازی کنیم.
به گزارش Alamolhoda.com، آیت‌الله علم‌الهدی امروز 19 مهرماه در مراسم عزاداری سیدالشهدا در دانشگاه آزاد اسلامی مشهد، با بیان این‌که نکته موردتوجه برای ما در بررسی واقعه عاشورا، «معرفت‌شناسی انقلاب کربلا» است، اظهار کرد: نکته‌ای که ما به‌عنوان شیعه و طرفدار اسلام ناب اصرار داریم در جامعه اسلامی و امت اسلام از نظر تمام مذاهب و اقوام به قطعیت برسد، این است که بقاء و دوام اسلام مربوط به عاشورا و واقعه کربلاست.
ایشان با بیان این‌که منظور پیامبر از «انا من حسین» در عبارت «حسین منی و ان من حسین»، وابسته بودن تداوم شریعت پیامبر به سیدالشهدا است، عنوان کرد: دوام زندگی مکتبی پیامبر اکرم (صلوات‌الله‌علیه) مربوط به ابی‌عبدالله است؛ آیا این نکته به‌عنوان یک ادعای ما در امت اسلام برای این‌که ثبت بشود، تحلیل و مطالعه‌ای لازم است در مسئله تحریف ادیان و عامل اصلی عدم دوام و بقاء شریعت‌های گذشته صورت بگیرد، باید ببینیم چرا دین موسی (علیه‌السلام) و شریعت عیسی (علیه‌السلام) باقی نماند؟
آیت‌الله علم الهدی به تشریح علل تحریف دیگر ادیان الهی پرداخت و گفت: خدا می‌فرماید «ما قرآن را نازل کردیم و ما حافظ و نگهدار قران هستیم»، اما ذات مقدس پروردگار آنچه اجرا می‌کند، به‌وسیله اسباب و ابزار است؛ خداوند در این عالم خلق که نقطه مقابل عالم امر است، همه موجودات را در یک مسیر اسباب و ابزار قرار داده است، طبیعی است که اراده و مشیت خداوند که حفظ قرآن و نگهداری اسلامی است، باید به‌وسیله اسباب و ابزاری صورت بگیرد که ما معتقدیم این ابزار، منحصراً، قیام سیدالشهدا و انقلاب کربلا بود.
وجود جریان‌های قدرت یاب، عامل تحریف ادیان الهی بود
ایشان تصریح کرد: آنچه باعث شده ادیان دیگر دچار تحریف شوند و آن واقعیت و جدیت آنان، زوال پیدا کند، وجود جریان‌های مختلفی است که در آن امت‌ها به وجود آمده و این جریان‌ها برای این‌که به‌طور کامل در قدرت‌یابی خودکامه خود بتوانند نظام سلطه‌ای ایجاد کرده و در این مسیر، هیچ سنگلاخی وجود نداشته باشد، دست به تحریف این ادیان زدند.
آیت‌الله علم الهدی ادامه داد: آنان، احکام شریعت موسی و حلال و حرام شریعت عیسی را یک مانع در مسیر کامروایی و قدرت‌یابی خود احساس می‌کردند، ازاین‌رو برای این‌که این چالش از سر راه حکومت مطلقه آنان برداشته شود، سعی بر این داشتند تا تک‌تک ارزش‌های آیین یهودیت و مرام مسیحیت را از بین ببرند و به‌جای آن، مسائلی را قرار دهند که با اجرای میولات نفسانی و خودکامگی‌های آنان سازگان باشد.
ایشان، تلاش برای همخوان کردن دین با اهداف قدرت‌یابی نظام سلطه را عامل انحراف ادیان عنوان و بیان کرد: از این نقطه، انحراف شریعت شروع شد، واقعیت دین موسی و آیین عیسی به هم ریخت، دین منحرف و دچار تحریف شد.
طرح اسلام بدلی در مقابل اسلام واقعی
نماینده ولی‌فقیه در خراسان رضوی با بیان این‌که چنین جریانی برای تحریف اسلام دست به کارشده بودند، گفت: عده‌ای درصدد بودند آن بخش از ارزش‌ها و احکام دین که با جریان خودکامگی آنان سازگار نیست، براندازی کرده و اسلامی بدلی در برابر اسلام واقعی به وجود آورند.
ایشان، مسئله اول در طرح اسلام بدلی را ارائه اسلام سلطنتی عنوان و خاطرنشان کرد: در مرحله اول، اسلام سلطنتی را مطرح کردند، اسلامی که به‌عنوان تز قدرت و عامل ایجاد سلطنت مطرح باشد؛ سیدالشهدا در مقابل این حرکت انحرافی قیام کرد تا اسلام تز قدرت و حکومت نشود.
ادعای لیبرال دموکراسی در جامعه انقلابی، تحریف انقلاب و اسلام است
آیت‌الله علم الهدی با بیان این‌که امروز با چنین انحرافی در جامعه انقلابی روبرو هستیم، تصریح کرد: این‌که در گوشه و کنار جامعه، بعضی جریان‌های سیاسی دم از لیبرال دموکراسی می‌زنند و بعضی رسماً اعلام می‌کنند ما لیبرال دموکرات هستیم، یک حرکت تحریفی در انقلاب و اسلام است.
ایشان افزود: این نبود که مردم جان و خون دهند و تا سقوط نظام ستم‌شاهی با آن مقابله کنند تا یک عده از قدرت پیاده شوند وعده‌ای دیگر سوار بر قدرت شوند، بنای حاکمیت، اسلام بود، یعنی حاکمیت ارزش‌های دین بر جامعه.
آیت‌الله علم الهدی به بیان یک مثال از هدف مردم برای مقابله با رژیم ستم‌شاهی پرداخت و گفت: اگر مسئله دین و مذهب وجود نداشت، مردم با سینه خشک به استقبال گلوله داغ نمی‌رفتند؛ دهم دی که در مشهد به وجود آمد یک خانمی چادر مشکی به سر با بچه در بغل از یک محله مستضعف نشین حرکت می‌کند، نمی‌گفت شعار می‌دهم تا خانه‌دار شوم، شعار می‌دهم برای این نان، زندگی و کاسبی‌ام تأمین شود، می‌گفت مرجع تقلید من گفته اسلام درخطر است و برای نجات اسلام حرکت می‌کنم، او با بچه‌اش زیر زنجیرها تانک جان می‌دهد تا ارزش‌های اسلامی و دینی در جامعه حاکم شود.
یکی شدن با همه دنیا، منطق معاویه و یزید است
ایشان تأکید کرد: کسانی که امروز در عرصه جریان‌های سیاسی آمده‌اند و می‌گویند باید با همه دنیا یکی شویم و دست دهیم، دروازه‌های مملکت را به روی دنیا بازکنیم تا صرفاً یک مملکت بی‌دردسر داشته باشیم، همان منطق تز معاویه، بنی امیه و یزید است.
اسلام التقاطی، انحراف دوم در دین
آیت‌الله علم الهدی با بیان این‌که امام حسین (علیه‌السلام) قیام کرد تا اسلام بدلی جای اسلام واقعی را بگیرد، اظهار کرد: بخش دوم اسلام بدلی، التقاط بود؛ این تفکر می‌گفتند «حالا که مسلمان شدیم، مسئله‌ای به نام اسلام پیش‌آمده اما همه خوبی‌ها و ارزش‌های انسانی در آموزه‌های این مکتب وجود ندارد، شاید مکاتب دیگر آموزه‌هایی داشته باشد، هرچه با زندگی ما تطبیق داشت را بگیریم حتی اگر با دین ما مغایر باشد».
ایشان اضافه کرد: امیرالمؤمنین، این حالت دگراندیشی و دگر گرایی که به اندیشه‌ای دیگر حتی برخلاف اسلام، گرایش پیدا کنیم را ابزار و عامل بروز فتنه می‌دانند؛ این‌که یک‌تکه از اسلام بگیرند، تکه دیگر از اعتقاد را از جای دیگر بگیرند، خواستگاه و خیزش گاه فتنه است که به این وسیله، شیطان بر ما مسلط می‌شود.
برخی جریان‌های التقاطی در کشور مروج جریان‌های فرهنگی شده‌اند
نماینده ولی‌فقیه در خراسان رضوی با اشاره به وجود این تفکر در برخی جریان‌های سیاسی و فرهنگی، گفت: بعضی جریان‌های سیاسی، مروج جریان‌های فرهنگی شده‌اند که ضد اسلام هستند اما به‌عنوان یک نوآوری در اندیشه‌ها و افکار به‌عنوان خصوصیات و ارزش‌های جدید انسانی، موضوعاتی را که اسلام آن را نپذیرفته در بطن جامعه نفوذ می‌دهند.
ایشان تصریح کرد: ملاک این‌که امام بزرگوار، مجاهدین خلق را منافقین خواندند، همین التقاط بود؛ گفتند توحید و معاد را از اسلام بگیریم اما نظام اقتصادی اسلام جوابگوی نیازهای ما نیست، نظام اقتصادی را بر مبنای نظام سوسیالیست می‌گیریم که این نظام بر مبنای غیر خدا و اهداف غیر بشری ایجادشده است؛ امیرالمؤمنین این التقاط را مبدأ فتنه می‌دانند.
به اسم هنر و پیشرفت، مبانی ضد ارزش را به فرهنگ تبدیل می‌کنند
آیت‌الله علم الهدی ادامه داد: آنان می‌گویند بیاییم سلسله جریان‌هایی که در اسلام حرام است و جریان‌هایی که در آن معصیت خدا محقق می‌شود به‌عنوان ارزش، علم، هنر، پیشرفت و تعالی و به‌عنوان همسان شدن با سایر مردم دنیا در جامعه ارزش‌گذاری و فرهنگ‌سازی کنیم؛ اگر این اتفاق رخ دهد، روزی چشم‌باز می‌کنیم و می‌بینیم چیزی که در اسلام ضد ارزش است، در جامعه دینی ولایی تبدیل به ارزش شده است.
ایشان خطاب به دانشجویان حاضر در مراسم، اظهار کرد: محرم شما که اندیشمند و روشن‌اندیش هستید باید با همه محرم‌ها و عاشوراها متفاوت باشد؛ عاشورا، آیینه شفاف تجربه‌آموز است که هر جامعه‌ای قامت خود را در این آینه ببیند و نواقص خود را متوجه شود.
باید برای از بین بردن صبغه یزیدی از جامعه تلاش کرد
آیت‌الله علم‌الهدی اضافه کرد: مهم‌ترین کاری که می‌توان در این عرصه انجام داد این است که هر جا در جامعه ما رنگی به وجود آمده که در جامعه یزیدی نیز وجود داشته، این رنگ را از خود بزداییم و از جامعه پاک‌کنیم؛ درواقع باید در مقام از بین بردن صبغه یزیدی از جامعه خود تلاش کنیم.
ایشان افزود: کربلا، بزرگ‌ترین ابزار آموزش بصری است، سیدالشهدا تابلوهایی در آن نصب‌کرده‌اند که راهبرد زندگی را برای ما مشخص می‌کنند، درواقع، راهبرد حرکت‌های اجتماعی سیاسی و بینش‌هاست سیاسی را برای ما به وجود می‌آورد؛ اگر بنا شد یک زندگی تشکیل دهیم و این زندگی در جریان زندگی روزمره، بدون هدف دنبال شد، ما را در مقابل دشمن تضعیف می‌کند.
به خدا پناه می برم از شر اسلام آمریکایی(اسلام از خود بیگانگی، اسلام خود را باور نداشتن و حرکت نکردن ، اسلام خود را هیچ و پوچ دانستن)
به خدا پناه می برم از شر اسلام خوارج و داعش(اسلام سکون و جمود، اسلام تحجر و عقب ماندگی، اسلام تعطیلی عقل و تدبیر، اسلام شهید کننده ی علی علیه السلام، اسلام کشنده ی قرآن ناطق)
به خدا پناه می برم از شراسلام معاویه بن ابوسفیان(اسلام اشرافیگری و دنیاپرستی، اسلام پیشرفت مادی بدون پیشرفت فرهنگی و اخلاقی، اسلام فقط شکم مردم را سیر کن بالا رفتن سطح سواد ، بالارفتن سطح آگاهی و سطح فرهنگی مردم ، بالا رفتن ادب و اخلاق مردم، خود به خود درست می شود، اسلام فقط شکم مردم را سیر کن بی سواد بودن مردم و پایین بودن سطح فرهنگی و اخلاقی مردم و بالا نرفتن آگاهی های سیاسی مردم مهم نیست مهم آن است که فقط شکم مردم سیر باشد، اسلام شهید کننده ی امام حسن و امام حسین، اسلام شهید کننده ی ازادی و آزادگی، )
به خدا پناه می برم از شر اسلام خلفای بنی عباس(اسلام طاغوت با ظاهری اسلامی، اسلام به از درون فاسد و ظالم بودن و از بیرون ظاهر الصلاح بودن، اسلامی که به بهانه ی حفظ نظام اسلامی از اوجب واجبات است به ضعم خود برای ظلم وستم خویش توجیه شرعی آورده است، اسلام مهم نیست مردم از گرسنگی بمیرند یا نمیرند، فاسد بشوند یا نشوند، بی سواد باشند یا نباشند، فقیر باشند یا نباشند، بیماری روحی و جسمی داشته باشند یا نداشته باشند مهم آن است که حکومت اسلامی حفظ شود، اسلامی که می گوید ظاهر حکومت اسلامی باشد حالا اگر فساد سیستمی وجود داشت مهم نیست ، فساد گستره وجود داشت مهم نیست مهم ان است که ظاهر جامعه اسلامی باشد، اسلامی که بیشترین امام معصوم(خاندان محمد سلام الله علیه) را شهید کرد. شش امام را شهید کرد و خود را داعیه داراسلام می دانست.
و در پایان به خدا و به اسلام ناب محمدی پناه برد(اسلام مبارزه با طاغوت، اسلام مبارزه با جهل و نادانی، اسلام صلح که سلاحش ادب منطق و اخلاق است ، اسلام مبارزه با تحجر و خرافه گرایی، اسلام عقل و تدبیر، اسلامی که سلاحش ادب منطق و اخلاق است و با دعا و توکل به نتیجه می رساند، اسلام عقل و ایمان ، اسلام تعالی و پیشرفت ، هم در بعد مادی و هم در بعد معنوی).