تفسیر آیات اجتماعی قرآن کریم
جریانهای کفر و کسانی که قصد براندازی ما را دارند تا مرز خودزنی پیش میروند
مسئله در اینجا از بین بردن پیغمبر(ص) و اسلام بود چون اینها قبل از آمدن اسلام از دو جهت دچار وحشت وترس بودندوبا آمدن مسلمین امنیت آنها تا اندازه ای تامین بود پس اینها در خط براندازی بودند وتا مرز خودزنی پیش رفتند. این آیه به ما این خط را میدهد که جریانهای کفر و کسانی که قصد براندازی ما را دارند تا مرز خودزنی پیش میروند و هر جریان براندازی تا مرز خودزنی ایستادگی می کند.
ادامه تفسیر آیات اجتماعی قرآن کریم، مدرسه ی نواب
آیت الله علم الهدی در ادامه ی تفسیر آیات اجتماعی قرآن کریم بیان کردند: بحث در بیان نکته های تفسیری آیه دوم سوره مبارکه حشر بود . مباحث مربوط به مسائل اجتماعی را در این آیه ذکر کردیم .یهود بنی نظیر برای خود دو نوع حصار درست کرده بودند حصار اول درختها ونخلستانهایی بود که اطراف خانه هایشان درست کرده بودند که از بین آنها تهاجم دسته جمعی به محل زندگی آنها ممکن نبود حصار دوم دیوارهای بلند اطراف خانه هایشان بود که دور تا دور خانه ها کشیده شده بود.
بعضی از مفسرین گفته اند وقتی قرار شد قوم بنی نظیر خانه هایشان را ترک کنند برای اینکه مسلمانان به خانه های آنها دست پیدا نکنند خانه های خود را قبل از ترک خراب کردند بعضی هم گفته اند خانه های اینها را مسلمانان خراب کردند برای اینکه بتوانند به آنها دست پیدا کنند.
بعد از جنگ احد جنگ با قوم بنی نظیر واقع شد لذا مهاجرین که به مدینه آمده بودند خانه نداشتند ودر منازل انصار زندگی می کردند وخانه های انصار هم بدلیل اینکه کوچک بود شرائط زندگی برای آنها مشکل بود لذا بعد از اخراج قوم بنی نظیرخانه های آنها ووسائل زندگی آنها با نظر پیامبر (ص) دراختیار مهاجرین جهت زندگی قرار گرفت وقوم بنی نظیر هم چون این مسئله را می دانستند ونمی خواستند خانه های آنها جهت استفاده مسلمانان باشد خانه های خود را خراب می کردند.
اما دونکته در آیه دوم سوره مبارکه حشر هست اول اینکه توطئه کفار که در مقابل مسلمانان دارند معمولا به خود آنها بر می گردد اگر مسلمانان مقاومت کنند نقشه و توطئه به خود انها بر می گردد و این یک سنت است. یهود بنی قریظه قصد داشتند خانه های مسلمانان را در مدینه خراب کنند و آنها را از مدینه اخراج کنند خودشان با دست خودشان خانه هایشان را خراب کردند وخودشان از مدینه اخراج شدند قضیه به عکس شد نکته دوم مسئله خودزنی کفار است یعنی کفار در مقابل مسلمانان را تا آنجا نبرد را ادامه می دهند که با دست خودشان خودشان را ازبین می برند
مسئله در اینجا از بین بردن پیغمبر(ص) و اسلام بود چون اینها قبل از آمدن اسلام از دو جهت دچار وحشت وترس بودندوبا آمدن مسلمین امنیت آنها تا اندازه ای تامین بود پس اینها در خط براندازی بودند وتا مرز خودزنی پیش رفتند. این آیه به ما این خط را میدهد که جریانهای کفر و کسانی که قصد براندازی ما را دارند تا مرز خودزنی پیش میروند و هر جریان براندازی تا مرز خودزنی ایستادگی می کند.
در ادامه بحث عبرت پیش می آید که عبرت به معنای عبور است از یک جریان محسوس به یک جریان معقول. اینجا بیان موضوع عبرت سه چیز است اول مقابله با خدا و رسول اوست دوم اتفاق کفر و نفاق است که سبب براندازی خود آنها شد. همیشه نفاق عامل مقاومت کفر در برابر دین است چون منافق قدرت ضربه زدن را ندارد اما هرگاه مقابله ی کفر و دین بیاید منافق قائمه ی کمک به کفر است که در مسائل سیاسی امروز مشهود است.
سوم اتکاء به قدرت و تجهیزات مادی آخرش همین است. دشمن در حمله ی به ما متکی به تجهیزات است اما آنچه در آن صد درصد پیروزی است توکل و اتکاء به خداست. پس نه باید مرعوب امکانات دشمن شد و نه متکی به تجهیزات خود باشیم.