زندگانی مادی مرحله گذار برای زندگی جاودانه است
خطبه اول ـ بهترین زندگی برای انسان عبارت است از زندگیای که در تحقق آن هدف و پیدایش آن مقصود، بهتر و کاملتر موفق شود؛ نه (اینکه) بهتر بخورد و لذت ببرد.
به گزارش alamolhoda.com، آیتالله علمالهدی ظهر امروز در خطبه اول نماز جمعه مشهد در حرم امام رضا (ع) به بیان ادامه نکات تفسیری سوره مبارکه «انسان» پرداخت و گفت: کلام ما در خطبه اول در تبیین انسان الگویی قرآن در عرصه انسانزیستی، تفسیر آیات کریمه سوره مبارکه انسان بود و به این آیه رسیدیم که ذات مقدس پروردگار میفرماید «إِنَّ هذا کانَ لَکُمْ جَزاءً وَ کانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُوراً».
نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی اظهار کرد: این آیه، آیه پایانی تبیین لذایذ و نعمتهای بهشتی است که خداوند متعال برای ابرار قرار داده است. میفرماید مجموعه این نعمتها و لذایذ جزا و پاداش شماست و تلاش شما مورد سپاس است. خب در اینجا در تبیین، توجه و تحلیل مطالب این آیه شریفه ما دو بحث داریم که یک بحث را امروز عرض میکنم و بحث دیگر که تفسیر مفردات این آیه است، در هفته آینده.
وی افزود: ما در آیینه این آیه کریمه در مقام نقطه پایانی بیان لذایذ و نعمتهای بهشتی، این اصل برایمان مسلم میشود که علی أی حال ماهیت زندگی بشر از دیدگاه قرآن و آموزههای الهی چیست و انسانزیستی در اینجهان و عرصههای بعد به چه معناست.
تفاوت زندگی انسان با سایر موجودات، در هدفمندی است
امام جمعه مشهد مقدس گفت: اولا از مجموعه این آیات (چنین) استفاده میکنیم (که) زندگی انسان در این دنیا تفاوتش با زندگانی سایر موجودات، این است که زیست انسان یک زیست هدفمند است. حیوانات و موجودات دیگر در جریان وجود، هستی و زندگانی خودشان در آن ظرف وجودی، (تنها) مقطع خاصی را درک میکنند و از موضع حیات و زندگی ساقط میشوند و در زنده بودنشان هم هیچ هدفی ندارند. یک گوسفند حیوان زنده است اما در زنده بودن بیهدف است. چرا زنده است؟ (چون) بچرد، لذت ببرد، در مرغزارهای سبز و خرم کاملا مشغول عیش و نوش باشد که در نهایت پروار شده و دیگران از گوشت او استفاده کنند. آیا میشود این نقطه به عنوان یک نقطه هدفی در زندگانی این موجود زنده قرار گیرد؟
زندگانی دنیوی مرحله گذار به زندگی پایدار است
آیتالله علمالهدی ادامه داد: آنچه در نتیجه تحلیل آیات این سوره تا به اینجا از تفاوت زندگانی انسان و حیوان به دست میآید این است که زندگانی انسان یک زندگانی هدفمند است. پس اگر واقعا برای انسان مثل سایر جانوران، خوردن، خوابیدن، لذت بردن و گذران جریان روزمره زندگانی مادی و جسمانی مطرح بود، بهترین زندگیها آن زندگانیای بود که بهتر بخورد، بیشتر لذت ببرد و میولات و نفسانیاتش در عرصه زندگی کاملتر اجرا بشود. اما اگر بنا شد انسان زنده، موجودی باشد که در زنده بودنش هدفمند است ـ یعـنی زنده است تا به یک نقطه هدفی برسد ـ بهترین زندگی برای او عبارت است از زندگیای که در تحقق آن هدف و پیدایش آن مقصود، بهتر و کاملتر موفق شود؛ نه (اینکه) بهتر بخورد و لذت ببرد.
وی خاطرنشان کرد: این جملهای که ذات مقدس پروردگار در این آیه میفرماید «إِنَّ هذا کانَ لَکُمْ جَزاءً وَ کانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُوراً» (یعنی) این لذایذی که ما تبیین کردیم در مسئله خوردنیها، نوشیدنیها، پوششها و انواع و اقسام جریاناتی که در عرصه زندگی به عنوان یک نقطه اوج کمال زندگی مادی در بهشت تبیین شده است، اینها همه هدف این زندگانی مادی و این جهانی دنیاست. پس هر جوری که ما بخواهیم زندگی کنیم؛ عالیترین زندگیها، بالاترین زیستها و موفقترین حیاتها، آن زندگانی و زیستی است که نقطه هدفی را بهتر و کاملتر در عرصه زندگی تأمین کند. لذا در اینجا ما به این نتیجه میرسیم (که) زندگی 80 سال نفس کشیدن، 90 سال غذا خوردن و تبدیل و تبدّل مواد شیمیایی در جهاز هاضمه، 80 سال، 90 سال اکسیژن گرفتن و کربن سوخته را بیرون دادن، نیست. زندگی 80 سال، 90 سال کار کردن یک تلمبه در بدن و رساندن خون و مواد غذایی به همه اعضا و سلولهای بدن نیست. زندگی و حیات عبارت است از «مرحله گذار از یک نقطه به نقطه ثبات.» اصلا زندگی ما در این 80 سال و 90 سال نیست. زندگانی ما یک بستر ابدی، همیشگی و دائمی تا خدایی خداست.
نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی یادآور شد: اینطور نیست که ما بگوییم «80 سال زندهایم و بعد زندگی از بین میرود.» نه؛ ما اصلا همیشه زندهایم. زنده بودن ما دقیقا در عرض خداییِ خدا و ابدیت وجود دارد منتهی این زندگی دو فصل دارد؛ یک فصلش فصل گذار است و در 80 ـ 90 سالگی در زندگانی این جهانی و فصل دومش فصل ثبات است. درست مانند رودخانهای که آبش از سرچشمه میجوشد، در بستر رود جریان پیدا میکند، دشتها را طی میکند و در نهایت به یک نقطه ثبات و دریاچهای میریزد و دوام پیدا میکند. زندگی برای ما یک چنین چیزی است.
آیتالله علمالهدی افزود: از مادر متولد شدیم؛ آغاز از این چشمه سر بیرون آمد و بعد جریان حیات در بستر دشتهای این جهانی، در فراز و نشیبها، بالا و پایین رفتنها، به سنگ برخورد کردنها و از سنگلاخها گذشت کردن، همه اینها طی میشود و آخرش به یک نقطه ثبات و استقرار میرسد. منتهی چون ما انسانها در بین همه موجودات، موجودی هستیم که بایستی خودمان کمالمان را تحصیل کنیم و ذات مقدس پروردگار ما را خلیفهالله آفرید ـ یعنی موجودی که کمالش کمال قهری و جبری نیست و خودش باید کمالش را تحصیل کند ـ خداوند در این عرصه زندگی و حیات ابدی و همیشگی فصلی به نام «فصل گذار» قرار داد که زندگانی این جهانی است و فرصتها، استعدادها، امکانات و همه حقایق را در اختیار ما قرار داد تا در این فصل حیات، بیاییم آن زندگانی ابدی خودمان را بسازیم. پس هرچه خداوند در وجود ما به عنوان قدرت و توان و استعداد آفریده و هرچه امکانات طبیعی را در اختیار ما گزارده، برای این است که آنها را استخدام کرده و خودمان آن زندگانی ابدی و دائمی را ساخته و به آن برسیم؛ لذا میفرماید «إن هذا کان لکم جزاء و کان سعیکم مشکورا».
لزوم استفاده انسان از نعمات الهی در مسیر جاودانگی
وی تأکید کرد: این نعمتها و لذتها که در نقطه پایانی و نقطه زندگانی ابدی و استقرار حیات شما قرار دارد که در دل این لذایذ و کمالات مادی جسمانی زندگی خواهید کرد، این را خودتان تحصیل کرده و به وجود آوردید. این جزای شما و نتیجه کارکردتان است و این نتیجه، این است که آن زندگانی را خودتان با دست خودتان ساختید. لذا ذات مقدس پروردگار در سوره مبارکه «وَالتّین» میفرماید « لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ فی أَحْسَنِ تَقْویمٍ؛ ثُمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلینَ؛ إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ» (یعنی) ما انسان را در بهترین تقویم ـ یعنی در بهترین توان، در بهترین عامل قوام و در بهترین ساختار فوقالعاده نیرومند ـ آفریدیم و موجودی بر روی کره زمین، قویتر، نیرومندتر و پر توانتر از این موجود نیست. طبیعت در استخدامش است و امکان استخدام همه امکانات طبیعی برای او وجود دارد. استعداد سازندهای که هر نوع تحولی، نه تنها در خودش، حتی در طبیعت میخواهد انجام دهد، در مسیر سعادت و زندگانی ابدیاش، بتواند. توان، استعداد و امکاناتش را دارد منتهی «ثمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلینَ» او میآید این استعدادها را مصرف میکند فقط شام و ناهار بخورد؛ این استعدادها را مصرف میکند که یک مقدار عیاشی کند و از آنها برای آن جهتی که ما برای او قرار دادیم که زندگانی همیشگیاش را بسازد، استفاده نمیکند. «ثمَّ رَدَدْناهُ أَسْفَلَ سافِلینَ» (یعنی) او را به بدترین وضع برمیگردانیم چرا که دیگر موجودی است که از هر حیوانی بدتر میشود. «إن شرّ الدواب عندالله الّذین کفروا فهم لایؤمنون» (یعنی) بدترین جنبندگان آدمهایی هستند که این خط را طی نکنند. از هر جانوری بدتر و پستتر میشود. «إِلاَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ» جر آن کسانیکه مسیر و خدا و معاد را باور کرده، راه را انتخاب کردند و در سازندگی آن زندگانی متکامل مادی و روحی قدم برداشتند و آن زندگانی ابدی و آن نقطه استقرار حیات را برای خودشان ساختهاند، «فلهم اجر غیر ممنون» (یعنی) کسانیکه این عمل صالح را انجام دادند و باورمندند، اجر آنها، یعنی آن نقطه هدفی که به آن میرسند، در آن نعمت و لذت، «غیر ممنون» است. به آنها منت نمیگذاریم چون آن زندگی را خودشان برای خودشان فراهم کرده و ساختهاند؛ دیگر منت ندارد. از جایی نگرفتهاند که بر آنها منت باشد. «فلهم اجر غیر ممنون»؛ اینجا میگوید «إِنَّ هذا کانَ لَکُمْ جَزاءً وَ کانَ سَعْیُکُمْ مَشْکُوراً».
فیلم خطبه اول
دریافت