۱۴۰۳ شنبه ۰۳ آذر

مظلومیت هر مظلومی با شهادتش به پایان می‌رسد اما مظلومیت مولا(ع) با شهادت ایشان به پایان نرسید و حتی یکی از مراحل اصلی مظلومیت ایشان پس از شهادت قرار داشت.

به گزارش alamolhoda.com، آیت‌الله علم‌الهدی شامگاه یکشنبه در مراسم احیای شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان که در محل مهدیه مشهد برگزار شد، به تبیین ابعاد مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) پرداخت و گفت: معمولا ما در هنگام شهادت ائمه معصومین(ع) تبلورگاه نقطه مظلومیت آن‌ها را نقطه شهادت‌شان فرض می‌کنیم اما در مورد امیرالمؤمنین(ع) این مسئله درست نیست. چرا که جریان مظلومیت ایشان جریانی است که نقاط فجیع و جانگدازش آن‌قدر زیاد است که نقطه شهادت در برابر آن‌ها اتفاقا یک فراز جدایی از عرصه مظلومیت است.

نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی افزود: مظلومیت هر مظلومی با شهادتش به پایان می‌رسد اما مظلومیت مولا(ع) با شهادت ایشان به پایان نرسید و حتی یکی از مراحل اصلی مظلومیت ایشان پس از شهادت قرار داشت. همان‌طور که در شب نوزدهم عرض شد، مظلومیت امیرالمؤمنین(ع) شامل چهار مرحله «قدرنشناسی از مولا و بایکوت سیاسی ایشان پس از رحلت پیامبر(ص)»، «عرصه 5 ساله رهبری»، «به شهادت رسیدن توسط یک حافظ قرآن و تشییع شبانه پیکر مطهر» و «ترویج سب و لعن امیرالمؤمنین توسط بنی‌امیه در بین مردم» بود.

 



دریافت
حجم: 10 مگابایت

مظلومیت امیرمؤمنان(ع) در دوران رهبری، به مراتب بیشتر از 25 سال پیش از آن بود

وی پس از یادآوری بیانات خود پیرامون مرحله اول مظلومیت امیرالمؤمنین(ع)، به تشریح مرحله دوم مظلومیت ایشان پرداخت و اظهار داشت: مردم گمان می‌کنند در جریان رهبری امیرالمؤمنین(ع)، به نفع مولا احقاق حق صورت گرفت؛ در حالی که سطح مظلومیت حضرت در این دوره 5 ساله به مراتب شدیدتر از در دوران 25 ساله مرحله اول بود.

آیت‌الله علم‌الهدی ادامه داد: هنگامی که مردم نتیجه رفتن به دنبال غیر علی(ع) را لمس کردند، حاکمیت‌های فاشیستی بر گرده مسلمانان سوار شد و آن‌ها از تبعیض‌های ناروا به جان آمده و سراغ امیرالمؤمنین(ع) رفتند. مظلومیت حضرت در این بود که مردم تنها با رویکرد توجه به «حکومت عادلانه» سراغ ایشان رفتند، در حالی‌که مسئله ولایت ایشان فقط در عرصه مدیریت اجتماعی نبود و «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» بیانگر همان قداستی بود که پیامبر(ص) در ولایت داشتند به همان‌گونه که خداوند می‌فرماید «النّبی اولی بالمؤمنین من أنفسهم.»

 

شیوه بیعت مردم با امیرالمؤمنین(ع) از ابعاد مهم مظلومیت ایشان است

امام جمعه مشهد مقدس با اشاره به این‌که رویکرد مردم در بازگشت‌ به سوی امام علی(ع) مورد تأیید پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) نبود، یادآور شد: تعبیر خود امیرالمؤمنین(ع) در خطبه شقشقیه این است که می فرماید «مردم در خانه آن‌چنان به سوی من هجوم آوردند که از هر طرف به سرم ریختند تا جایی که گریبان مرا چاک زدند و به زور با من بیعت کردند.» این بیعت را علی(ع) قبول نداشت، چون بیعت با عنوان تداوم خط وحی و نبوت پیغمبر(ص) نبود و تنها به عنوان بیعت با یک مجری عدالت بود و لذا مولا(ع) از پذیرش این بیعت مردم ابا داشتند. این مظلومیت ایشان را می‌رساند.

وی افزود: امیرالمؤمنین(ع) در اولین خطبه‌ای که پس از بیعت با مردم در مسجد خواندند، فرمودند «من تمام جامعه‌تان را زیر و رو کرده و شما را به غربال می‌کشانم تا به جایی که بالانشین‌ها پایین آمده و پایین‌نشین ها بالا بروند و در واقع وعده یک دگرگون‌سازی اجتماعی به مردم را دادند. ایشان می‌خواستند نظامی از نوع نظام پیامبر(ص) بسازند اما در این عرصه کسانی که از نزدیکان پیامبر(ص) بودند، به علت منافع شخصی‌شان با این رویکرد امیرالمؤمنین(ع) به مخالفت برخاستند. این هم تداوم مظلومیت ایشان بود.

 

شهادت امیرمؤمنان(ع) توسط یک قاری قرآن، نشانه انحراف امت بود

نماینده ولی فقیه در استان خراسان رضوی گفت: لحظه‌ای که سر بریده زبیر را با شمشیرش برای مولا(ع) آوردند، ایشان سه مرتبه تکبیر گفته و از جا برخاستند و نشستند؛ سپس فرمودند «این شمشیر چه غصه‌هایی را از جلوی پیامبر(ص) برداشت» و مظلومیت امیرالمؤمنین در این بود که امثال زبیر با همان شمشیری که در رکاب پیامبر(ص) جنگیده بودند، برابر علی(ع) جنگیدند و پرده صیانت امیرالمؤمنین(ع) بدینوسیله دریده شد و یک عده فرصت‌طلب این مقابله صحابه پیامبر(ص) با امیرالمؤمنین را بهانه کردند تا مسئله مقابله با علی(ع) به جایی برسد که نمازخوان‌ها و روزه‌گیرها و قاریان قرآن به جنگ با علی(ع) افتخار کنند.

آیت الله علم‌الهدی با اشاره به گریه پیغمبر اکرم(ص) در هنگام بیان خطبه آخر ماه شعبان، که در پاسخ به سؤال امیرالمؤمنین(ع) اتفاق افتاد، خاطرنشان کرد: شهادت علی(ع) که برای پیامبر(ص) اشک نداشت؛ وارد شدن یک ضربت با مغز سر آن هم در شرایطی که پیامبر(ص) 90 زخم را در یک موقعیت بر پیکر علی(ع) دیده بودند، ایشان را گریان نکرد. گریه پیامبر(ص) برای این بود که علی(ع) از آن لحظه همواره با مظلومیت همراه شد. فلسفه دوم اشک پیامبر(ص) نیز سرنوشت امت بود. شاید اگر امیرالمؤمنین(ع) در حالی به شهادت می‌رسید که ضارب ایشان یک یهودی یا ارمنی یا مشرک بود، پیامبر این‌چنین گریه نمی‌کردند، اما ضربه به فرق امیرالمؤمنین(ع) توسط یک حافظ قرآن زده شد. مسیر امت به گونه‌ای منحرف شد که قاتل علی(ع) یک حافظ قرآن بود یعنی نه تنها قدر علی را ندانستند و حقش را سلب کردند، بلکه به عنوان جهاد فی سبیل الله علی(ع) را می‌کشند.»

وی افزود: بعد از شهادت امیرالمؤمنین(ع)، علی را سب کرده و بالای منبرها به ایشان دشنام می‌دادند. می‌گویند وقتی در زمان «عمر بن عبدالعزیز» بخش‌نامه شد که علی(ع) را در خطبه‌های نماز سب و لعن نکنند، مردم به خطیب به عنوان ترک سنت ایراد می‌گرفتند و اگر در آن شرایط قبر امیرالمؤمنین(ع) معلوم بود، بنی‌امیه توطئه‌ای انجام می‌دادند که مردم به بدن ایشان هم اهانت کنند.


سخنرانی حضرت آیت الله علم الهدی


دریافت

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی