مرحوم عسگراولادی در جریان اصول گرایی به عنوان یک جوهره مطرح بود

عده ای از عناصر تند رو برای این شخصیت سترگ یک زاویه ی فکری با مقام ولایت و رهبری درست کردند. و این طور جلوه دادند که بینش او با بینش ولایی تفاوت دارد. یک عده ی دیگر هم که دنبال فرصت می گشتند نظر او را به عنوان یک عنصر انقلابی سابقه دار در مقابل نظر مقام ولایت به نفع خود که فتنه گر بودند، مصادره کردند. در حالیکه تمام نظر او در یک جمله خلاصه می شد. و آن اینکه این کسانی که فتنه گر بودند مفتون بودند و فتان نبودند./ ایشان در نامه ای که به خود بنده نوشته اند به توضیح این نکته می پردازند که فرمودند اینهایی که در فتنه بودند مفتون بودند و اصل فتنه ، فتنه ی امریکایی – انگلیسی بود اینها فتان نبودند.

مراسم ختم حاج حبیب اله عسگراولادی ، مسجد گوهر شاد حرم امام رضا ^{(علیه السلام)} 

دریافت

صبح امروز در شبستان مسجد گوهر شاد حرم مطهر امام رضا (علیه السلام) در مراسم ختم حاج حبیب اله عسگراولادی برگزار شد. در این مراسم که با حضور مسئولین و انجمنهای مردمی و اقشار مختلف مردم برگزار شد . آیت الله علم الهدی به ایراد سخنرانی پرداخت.

ایشان ضمن گرامیداشت روز هفتم محرم اظهار داشت : محفلی که به یادبود یک مجاهد نستوه ، سلاله انقلاب و پیروی از ولایت امام ورهبری مرحوم حاج حبیب اله عسگراولادی و این استاد مبارزه و جهاد برگزار شده است ، آموزه زندگی و حیات در رهگذر زندگانی انسانی و دینی و انقلابی ماست.

مرحوم عسگر اولادی بن مایه ی جریان اصول گرایی اسلامی است

آیت الله علم الهدی در ادامه گفت : معمولا هر جریان سیاسی یک نماد جوهره ای دارد. که به عنوان محور آن جناح سیاسی بن مایه ی آن به حساب می آید. و آن چیزی که موجب شده این عنصر ، جوهره ی یک جناح قرار بگیرد برجستگی مولفه های لازم برای این جریان است.

ایشان ضمن اشاره به آیه ی قرآن کریم در تبیین ساختار جامعه ی ایمانی و جامعه ی دینی اظهار داشت : جامعه ی ایمانی دو مولفه دارد . یکی ریب و شک در قاموس آن ها وجود ندارد و نسبت به صراطی که انتخاب نموده اند باور دارند. و در انتخاب راه به این طرفو آن طرف متمایل نمی شوند.

آیت الله علم الهدی در تبیین مولفه ی دوم بیان کرد : با مال و جانشان مجاهده می کنند. یعنی  نه درآمد های مالی برای آن ها موضوعیت دارد و نه در مقام حفظ جان در مسیر ایمانشان متزلزل می شوند.

عضو مجلس خبرگان رهبری تاکید نمود : مرحوم عسگراولادی در جریان اصول گرایی به عنوان یک جوهره مطرح بود. عدم تردید و استقامت در خط اگر بخواهد در یک تابلویی منقش شود . تابلوی 64 ساله این مبارز نستوه به خوبی این جوهره را نمایش می دهد.

آیت الله علم الهدی ضمن اشاره به عمر انقلاب اسلامی اظهار داشت : عمر انقلاب اسلامی ما از آغاز نهضت امام خمینی در سال 42 حدود 50 سال است در حالیکه عمر انقلابی مرحوم عسگراولادی 64 سال و از سن 15 سالگی در زمان نهضت ملی شدن نفت بود و این پهنه ی عمر 64 ساله بخوبی نشانگر تمام فراز و نشیب های انقلاب است.

امام جمعه مشهد در ادامه تاکید کرد : در سال 27 یک نوجوان 15 ساله قدم در عرصه ی مسئولیت اجتماعی و انقلابی داشته است. و در سن 15 سالگی به زندان رفت . طلیعه انقلابی بودن این مرد بزرگوار از آن زمان جرقه اش جستن کرد. خوب با این کیفیت عمر انقلابی و مبارزاتی او شروع شد . چون سرآغاز آموزش دین و القاء ایمان از نفس پاک و موثر و معنوی یک عالم روحانی اثرگذار مرحوم آیت الله حاج سید محمد حسین زاهد در حقیقت سر چشمه و الهام گرفته بود. لذا آن روزی که این مرد بزرگوار قدم در عرصه ی انقلاب گذاشت . انقلاب را در خود انقلاب ندید سیاست به عنوان سیاست برایش مطرح نبود . بخاطر ایمان به خدا و مبارزه با دشمنان خدا در عرصه های سیاسی و انقلابی وارد شد و سیاست و مبارزه برای او نقش ابزاری پیدا کرد.

دین و روحانیت محور مبارزات و فعالیت های سیاسی او بود

وی در ادامه بیان داشت : آن چیزی که امروز در جامعه عامل تفاوت میان تمام جریان های سیاسی و بینش ها و اندیشه ها و سلیقه ها ست دقیقا همین نقطه و مسئله است. امروز آیا در عرصه ی سیاست خود سیاست و دخالت ها در سئون اجتماعی جامعه به عنوان محور سیاست موضوعیت دارد یا مسئله ی تکلیف دینی یا مسئله ی حکم شرعی است ؟ آن چیزی که امروز جریان های سیاسی را از هم تفکیک می کند و میان جریان های لائیک و ایمانی را از هم متمایز می کند همین مسئله است.

آیت الله علم الهدی ضمن اشاره به این وجه تمایز اظهار داشت : مرحوم عسگراولادی به عنوان یک عنصر سیاسی و انقلابی این نکته را که باید دین محور مبارزات و فعالیتهای سیاسی اش باشد و در سایه ی روحانیت و در پرتو دین به فعالیت پرداخت را مورد توجه داشت و لذا بعد از کودتای 28 مرداد 32 جذب جریان های سیاسی نشد . و چون فضای سیاست و مداخلات سیاسی را صالح برای خود نمی دید به فعالیتهای کمک رسانی تحت عنوان "خیریه معیر"  پرداخت و بعد همین جریان بستری برای توسعه و پشتیبانی از جریانات مبارزاتی و انقلابی شد.

آیت الله علم الهدی در توضیح ویژگی های مرحوم عسگراولادی تاکید : مرحوم عسگر اولادی تا زمانی که رهبری خود را در چهره ی روحانیت و مرجعیت پیدا نکرده بود خود را آلوده ی به عرصه های سیاست نکرد و در هیچ جریان سیایس دخالت نکرد. او با داشتن ذوق و استعداد فعالیت سیاسی و مبارزاتی و با داشتن تجربه و روح شجاعت و هیجان در عین حال چون " آمنو بالله و رسوله و لم یرتابو" هیچ ریب و شک و تردیدی او را در دامن جریان های مختلف سیاسی قرار نداد. تا روزی که الگوی تمام نمای رهبری و قیادت سیاسی خودش را در سیمای یک مرجعیت عظیمی که در منسب عالی حجت امام زمان (عج) قد آراست ، یعنی امام بزرگوار دید ، و پشت امام راه افتاد. و ان وقتی که مقتدا و الگوی آسمانی خود را می یابد چه ها که نمی کند. در اوج جوانی و در بدو شروع تاهل آن چنان بی محابا وارد عرصه ی مبارزاتی می شود که او را دستگیر و به حبس ابد محکوم می کنند و در کنج زندان با شکنجه همراه می شود.

مرحوم عسگر اولادی در روزی که انقلابی گری و ارزشهای دینی محور ارزشهای جامعه نبود سبقه ی انقلابی و سیاسی داشت

آیت الله علم الهدی در ادامه بیان کرد :عزیزان من امروز سبقه ی انقلاب تمام کشور و جامعه ی ما را گرفته است . امروز رنگ آمیزی نهضت تمام سبقه ی ضد استکبار بودن ، ضد ظلم بودن ، در همه ی اندیشه ی جوان و پیر ما حاکم شده است اما آن روزی که ابر های متراکم تاریک و ظلمانی خفقان و اختناق شاهی تمام فرهنگ و جامعه ی مارا متراکم کرده بود . آن روزی که قیلم و مبارزه در برابر نظام ستم شاهی و استکبار جهانی اصلا به حساب فرهنگ ارزشی جامعه گذاشته نمی شد . این عناصر فقط به عنوان وظیفه ی شرعی در گوشه ی شکنجه گاه ها به مبارزه می پرداختند و اینها مصداق "خیر لمن سبب " هستند . اینها مسبب "السابقون السابقون ، اولئک المقربون" هستند. آنجایی که همه دنبال رفاه بودند . دنبال آسایش بودند. دنبال تامین موقعیت های اجتماعی بودند . تمام سطح زندگی اینها در یک جریان سخت و مصیبت بار در درد ها در رنج ها در مصبت های هجوم جلاد های نا پاک ستم شاهی مشغول مبارزه و شکنجه بودند. اینها الگوی نسل امروز و جامعه ی دینی امروز ما هستند. اینها به عنوان استوانه های ارزشی در مقابل ما باقی بمانند. ما نمی توانیم این اسوه های مبارزاتی که 50 سال پیش در کنار امام و در حاشیه ی امام مبارزه می کردند را با محک ها و با برنامه ها و با ارزیابی های امروزی جامعه خودمان عظمت و پهنه ی پر فضیلت شخصیت آن ها را تحلیل کنیم. این عالی ترین نموداری است که در زندگانی مرحوم عسگر اولادی مشخص است و تبلور دارد.

تبیین واقعیت موضع گیری مرحوم عسگراولادی در مورد فتنه ی 88

آیت الله علم الهدی ضمن اشاره به موضع گیری ایشان در مورد فتنه ی 88 در سال گذشته اظهار داشت : عده ای از عناصر تند رو برای این شخصیت سترگ یک زاویه ی فکری با مقام ولایت و رهبری درست کردند. و این طور جلوه دادند که بیش او با بینش ولایی تفاوت دارد. یک عده ی دیگر هم که دنبال فرصت می گشتند او را به عنوان یک عنصر انقلابی سابقه دار نظر او را در مقابل نظر مقام ولایت به نفع خود که فتنه گر بودند، مصادره کنند. در حالیکه تمام نظر در یک جمله خلاصه می شد. و آن اینکه این کسانی که فتنه گر بودند مفتون بودند و قتان نبودند. این نظریه برای یک انسان با تجربه و سابقه دار در عرصه ی انقلاب به معنای عبور خط قرمز نیست. حق او هست که نظر بدهد و در مشکلات اجتماعی و سیاسی کشور راه حل پیش بینی کند. این نظر را ایشان دادند و راه حلشان این بود که شاید ما بتوانیم با برگشت عده این که با جریان فتنه هماهنگ بودند ، شکاف اجتماعی را ترمیم کنیم. این نظر یک انسان انقلابی سیاستمداری که 64 سال پهنه ی عمر انقلابی و سیاسی اش هست هم حق این نظر را دارد و هم حق دارد برای یک جریان و سرنوشت اجتماعی سیاسی جامعه ی ولایی نگرانی داشته باشد و در صدد حل مشکل بر بیاید.

آیت الله علم الهدی ضمن انتقاد از بی تحملی و بی ظرفیتی یک عده و همچنین مصادره و استحاله سازی عده ای دیگر ابراز داشت : متاسفانه در جریان رحلت آقای عسگراولادی نیز آثار این تنگ نظری ها در روزنامه های زنجیره ای مشاهده می شود.

آیت الله علم الهدی در ادامه ضمن اشاره به نامه ای که آقای عسگراولادی برای ایشان نوشته است اظهار داشت : ایشان در نامه ای که به خود بنده نوشته اند به توضیح این نکته می پردازند که فرمودند اینهایی که در فتنه بودند مفتون بودند و اصل فتنه ، فتنه ی امریکایی – انگلیسی بود اینها فتان نبودند. بنده در جواب نامه ی ایشون عرض کردم البته ما هم نمی تونیم بگوییم اینها فتان بودند و مفتون نبودند شاید هم حق با شما باشد ما به عنوان یک آدم متشرع نمی تونیم در اعمال افراد نسبت به آنچه در دلشون هست قضاوت کنیم اما واقعیت قضیه این است که اگر آنها مفتون بودند . مفتونی بودند که بعد به فتان مبدل شدند. 17 تا بیانیه دادند. عکس امام را پاره کردند و بعد تایید کنند. نه غزه نه لبنان گفتند ، تایید کنند. بجای جمهوری اسلامی جمهوری ایرانی شعار دادند ، تایید کنند. عزا خانه ی امام حسین را به آتش کشیدند ، بگویند مردم دیندار و خدا جوی برای عزاداری اومدند. بعد همه ی این جنایات باز هم مفتون ؟ ممکن اول مفتون بودند . امام بعد بصورت فتان در آمدند. بعد از اعلام های شدید مقام معظم رهبری ، بعد از پیغام های شخصی و محرمانه و عمومی مقام معظم رهبری باز هم بی اعتنایی کنند.

آیت الله علم الهدی در ادامه بیان داشت : حالا یک شخصیتی امده برای حل و ترمیم شکاف اجتماعی یک نظریه داده و یک راه حل پیش بینی کرده با یک پهنه عمر 64 سال مجاهدت و مبارزه صادقانه در خط غیر قابل ریب و تردید در این مرد سراغ داریم . نبایستی برای ما تردیدی بوجود بیاید . حق او هست که نظر دهد و حق او هست که برای حل یک شکاف اجتماعی در جامعه دینی ما چاره اندیشی کند. اما واقعیت نظر ایشان درباره ی فتنه این نبود.

موضع مرحوم عسگر اولادی در قبال جریان اطلاحات در اواخر عمرش

آیت الله علم الهدی در ادامه با اشاره به نامه نگاری مرحوم عسگراولادی با جریان اصلاحات اظهار کرد : اصلاح طلبان در همان موقع با ایشان یک مکاتبه ای می کنند به عنوان تشکر که ایشان همانجا در جواب نامه ی آن ها یک نامه ای نوشت در آن اشاره کرده بود که " گفته اید دغدغه ی بزرگ ما حرمت و میراث تشیع و ارزش عمومی جامعه و دولت دینی است . سوال من این است . در این دولت دینی شما جایگاه اصل ولایت فقیه کجاست؟ شما که دغدغه ی میراث تشیع و ارزش عمومی جامعه را دارید در روز عاشورای 88 عده ای آمدند و شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه دادند و حریم و حرمت شعائر عاشورا را رعایت نکردند . شما که دغدغه ی دولت دینی و حفظ میراث تشیع دارید قطعا باید جلوتر از همه ی ما سینه سپر می کردید و در برابر این حرمت شکنی می ایستادید . سوال ما این است که رفتار شما با جماعت ضد اسلام و ضد انقلاب چیست ؟ مگر همینها نبودند که در 18 تیر 78 علیه نظام و مردم لشکر کشی کردند ؟ و مگر همینها سربازان و افسران نا راضی های پس از انتخابات 88 نبودند ؟ " که اصلاح طلبان باز یک جواب دادند و شروع کردند به گله کردن از مقام رهبری که مرحوم عسگراولادری در جواب نامه ی بعدیشون باز با لحن جدی تر در 24 بهمن سال 91 نوشتند " سوال من این است ، بر فرض وارد بودن این گله ها ، مگر قرار بود سرنوشت انتخابات در اردوکشی خیابانی معلوم شود. پس رای انتخابات ، صندوق رای و جمهوریت نظام چه می شود؟ فرض کنیم شما مجاز به اعتراض مدنی به نتایج انتخابات بودید . اما حوادث روز قدس ، 13 آبان ، 16 آذر و بالاخره روز عاشورا ربطی به اعتراض به نتایج انتخابات دارد؟"

آیت الله علم الهدی در ادامه به مواضع اخیر مرحوم عسگراولادی اشاره و می گوید : آقای عسگر اولادی در همین آخر عمرشان چند روز پیش از آنکه در بیمارستان بستری بشوند در 12 مرداد 92 در مصاحبه با روزنامه ی "مردم سالاری" که در واقع روزنامه ای مربوط به بلوک اصلاحات است گفتند " خون قربانیان آشوب سال 88 را به گردن اصلاح طلبان می دانم  و اینگونه اتمام حجت کرده ، ده ها نفر در آشوب های سال 88 کشته شدند ، حداقل 22 نفر حزب الهی شهید شدند . اگر بزرگان اصلاح طلب مصالح مصالح نظام را رعایت می کردند این اتفاقات رخ نمی داد. شما ملاحظه بفرمایید در همین انتخابات اخیر از دماغ کسی خون نیامد  همه هم نتایج را پذیرفتند و به رئیس جمهور منتخب با آنکه اختلاف رای اندک بود تبریک گفتند . اما چه شد که در سال 88 اختلاف بیش از 11 میلیون رای ، فرد منتخب یا رقیب اصلی انکار شد و فرمان شورش صادر شد. فرد مورد حمایت آقای خاتمی قبل از پایان رای گیری و قبل از شمارش آرا خود را پیروز انتخابات معرفی می کند. در کجای دنیا یک چنین رفتار سیاسی مورد قبول است؟ آقای خاتمی باید مردانه در این معرکه حاضر می شد و از جمهوریت نظام دفاع می کرد. بنده با صراحت از آقای کروبی و موسوی به عنوان برادر یاد کردم . اما ان ها پاسخ مرا ندادند. بنده خواستم راه را برای آن ها به آغوش پر مهر انقلاب و نظام و رهبری باز کنم اما متاسفانه هنوز تغییری نشان نداده و در موضع خود ایستاده اند. یک رجل سیاسی اگر اشتباه کرد . باید آن قدر شجاعت داشته باشد در برابر مردم ظاهر شود و بگوید اشتباه کردم و عذر تقصیر به پیشگاه خداوند متعال ببرد."  آقای عسگر اولادی در هیچ لحظه ای با مقام معظم رهبری زاویه پیدا نکرد .