۱۴۰۳ سه شنبه ۲۵ ارديبهشت

     خطبه اول ـ ضیافه الله این است که راه را برایت باز کرده اند، در را باز کرده اند، تو را به محضر خدا راهت داده اند منتهی تو را با این قیافه می پسندند که حلقت خشکیده است، زبانت تف دیده است. لب هایت تشنه است. تو را با این قیافه می خواهند که شکمت خالی است اما در این بدنی که حلقت تف دیده است و شکمت خالی است، در این بدن عشق است، در این بدن دلدادگی حاکم است و جذبه و دلبستگی و وابستگی به معبودی وجود دارد که جز از این راه به وصالش نمی رسی.

به گزارش alamolhoda.com، آیت الله علم الهدی ظهر امروز در خطبه اول نماز جمعه مشهد که در جوار بارگاه منور رضوی برگزار شد، پیش از بیان ادامه نکات تفسیری سوره مبارکه انسان، به ذکر نکته ای پیرامون برگزاری نماز جمعه پرداخت و گفت: قبل از شروع به بحث در خطبه یک تذکر شرعی خدمت شما برادران و خواهران نمازگزار دارم. معمولا وقتی که خطیب در خطبه نماز جمعه سلام داد، خطبه از آن سلام شروع می شود.

وی افزود: اذانی که اقامه می شود، این اذان جزء خطبه است. چون سنت پیغمبر اکرم(ص) این بوده که حضرت وقتی سلام می دادند و با سلام خطبه را شروع می کردند، روی منبر می نشستند و بلال اذان می گفت و اذان بلال جزو خطبه بود، به منظور احیای سنت پیغمبر اکرم در نماز جمعه مشهد این گونه نماز اقامه می شود که اذان بعد از سلام خطیب است و در حقیقت اذان جزء خطبه به حساب می آید. بارها دیده شده که خب بسیاری از مؤمنین موقع اذان نماز می خوانند ـ شاید در بین خواهران هم همین رسم باشد ـ خیال می کنند مؤذن دارد اذان می گوید؛ اذانش تمام شد؛ این ها شروع می کنند نافله خواندن یا نماز مستحبی و این با نظام خطبه نماز جمعه مشهد اشکال پیدا می کند. چون شما در حقیقت این نماز را دارید وسط خطبه می خوانید و در بین خطبه نماز خواندن درست نیست؛ این ناقض استماع خطبه است به فتوای بعضی از مراجع که هرگونه حرکتی را در ضمن خطبه جایز نمی دانند، خواه ناخواه نماز جمعه اشکال پیدا می کند.

نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی ادامه داد: در نماز جمعه سایر جاها اینجوری نیست؛ مؤذن اذان می گوید، بعد خطیب سلام می دهد و مشغول خطبه می شود؛ آنجا مهم نیست ـ البته مستحب این است که وقتی مؤذن اذان می گوید افراد گوش دهند؛ حالا شما در عین حال شما به این مستحب عمل نمی کنید و آنجا نماز می خوانید، اشکال ندارد ـ اما در نماز جمعه مشهد چون سنت پیغمبر اکرم(ص) می خواهد اجرا شود و با سلام خطبه شروع می شود، دیگر اذان جزء خطبه است و در ضمن اذان نماز خواندن در واقع نماز خواندن (در) وسط خطبه است. چون من فکر کردم شاید اگر این مسأله را برادران دیگر بگویند، مورد توجه همه قرار نگیرد؛ چون این متداول است تا صدای مؤذت بلند می شود، عده ای حرکت می کنند و نماز نافله می خوانند. لذا فکر کردم این تذکر را خودم خدمت شما برادران و خواهران عرض کنم و این مسئله هم اختصاص به  نماز جمعه مشهد دارد که با سلام قبل از اذان هست. برای احیای سنت پیغمبر اکرم(ص) که حضرت سلام می دادند و بعد بلال اذان می گفت. در جاهای دیگر اینجوری نیست و اذان قبل از سلام است و به همین دلیل جزو خطبه نیست. پس برادران و خواهرانی که در این نماز جمعه شرکت می کنند، دقیقا به این نکته توجه داشته باشند.


اصلاح بینش بشری نسبت به باورهای اخروی؛ هدف سوره انسان
آیت الله علم الهدی در ادامه، بحث تفسیری خود را آغاز کرد و گفت: کلام ما در خطبه اول درباره تبیین انسان الگویی قرآن و تفسیر آیات مبارکه سوره «انسان» بود. آیات تا به اینجا تفسیر شد؛ امروز رسیدیم به این آیه (که) «
وَ یُطافُ عَلَیْهِمْ بِآنِیَةٍ مِنْ فِضَّةٍ وَ أَکْوابٍ کانَتْ قَواریراً؛ قَواریرَا مِنْ فِضَّةٍ قَدَّرُوها تَقْدیراً». هم در این آیه و هم در آیه قبل و آیه قبل تر و شاید آیه بعد، هدف از تبیین نعمت های بهشتی به این شکل در واقع اصلاح یک بینش فکری و اعتقادی در افراد نسبت به مسائل دینی و نسبت به باورهای اخروی و زندگانی متکامل بهشت در مقابل زندگانی ناقص این جهانی است.


وی یادآور شد: ما معمولا در تمام اندیشه های خودمان بیشتر توجه به محسوسات داریم. یعنی بر حسب آنچه حس می کنیم و بر حسب آنچه روزمره با آن در زندگانی مان سروکار داریم، بسیاری از واقعیت هایی که در عالم هستی و وجود موجود هستند، آن واقعیت ها با این که به هیچ وجه سنخیت با دیدن ها و شنیدنی های روزمره ما ندارد، آن ها را با این دیدنی ها و شنیدنی ها مقایسه می کنیم و همین مسئله اگر مورد توجه قرار نگیرد، گاهی از اوقات ممکن است منشاء انحرافات اعتقادی ما در دین واقع بشود. متأسفانه این مسئله را ما در اظهار احساسات و عواطف مان نسبت به اولیاء خدا سرایت می دهیم. برخورد و ادبیات ما در اظهار عشق و عاطفه نسبت به اولیاء خدا هم بر همین اساس است. یعنی مسائل عادی و معمولی متداول در زندگی روزمره ما مقیاس است برای شناخت و درک همه واقعیت ها و تشبیه واقعیت ها به این محسوسات و مسائل روزمره زندگانی ما تا به جایی که ماهیت واقعیت ها را هم به همین ملاک مورد درک و باور خودمان قرار می دهیم. در حالی که بسیاری از واقعیت های موجود جهان (و) حقایق عالم از نوع این مقیاس نیست. یعنی با آنچه که ما در زندگانی روزمره خودمان با آن سروکار داریم، با آن سنخیت ندارند و این نکته متأسفانه در عقاید، باورها و تصویرات ما نسبت به زندگانی آخرت، چه در حوزه عذاب الهی و چه در حوزه نعمت الهی سرایت دارد.


بهشت عرصه تحقق تعالی همه جانبه انسان است
وی به تفکر ناصحیح اما غالب پیرامون ماهیت بهشت و جهنم اشاره و اظهار کرد: ما جهنم و بهشت را از نوع شکنجه های آزار دهنده در زندگانی مادی این جهانی یا از نوع نفسانیت و لذایذ جنسی و غریزی متداول در این زندگانی خودمان قرار می دهیم و این گونه تحلیل می کنیم. تحلیل ما از بهشت یک عشرت‌کده مادی است که در آن انواع لذایذ و حظوظ و بهره های جنسی و غریزی و نفسانی وجود دارد. تحلیل ما از دوزخ و جهنم یک شکنجه گاهی است که شکنجه های طاقت فرسای غیر قابل پیش بینی که برای هیچ انسانی قابل تأمل نیست، در آن شکنجه گاه وجود دارد. این تحلیل نه نسبت به بهشت درست است؛ نه نسبت به دوزخ.


عضو مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: اصل ماهیت بهشت و جهنم یک واقعیت دیگری است. بهشت عرصه زندگانی متکامل انسان در حوزه اجرای تمام خواسته ها، نفسانیات، میولات، تعالیات، پیشرفت ها، تکاملات معنوی و روحی و اوج گیری انسان تا مرز خداگونگی است. بهشت یک همچین زندگی ای است. دوزخ و جهنم در واقع نقطه حضیض و نقطه سقوط و نقطه فرود آمدن یک موجود در انتهای ذلت ها، نکبت ها، دردها، رنج ها و مصیبت ها و بدبختی ها است. دو زندگی و حیات است. نه این که یک شکنجه گاه است در کنار یک عشرت‌کده. مسئله اینجور نیست و لذا ذات مقدس پروردگار در تبیین نعمت های بهشت، آن ها را به گونه ای تبیین می کند که برای ما بیانگر زندگانی واقعی بهشتی است. مثلا در مقام روشن کردن و تصویر جلسات، محافل و مجالس خوشگذرانی بهشتی ها در اجتماعات بهشتی، قرآن این گونه تعبیر می کند «
وَ یُطافُ عَلَیْهِمْ بِآنِیَةٍ مِنْ فِضَّةٍ وَ أَکْوابٍ کانَتْ قَواریراً؛ قَواریرَا مِنْ فِضَّةٍ قَدَّرُوها تَقْدیراً


وی افزود: شما تصور کنید یک جمعی که به صورت یک گعده دوستانه صمیمی اطراف هم نشسته اند و مورد پذیرایی گرم صمیمانه قرار گرفته اند؛ در این مجلس و در این جمع، بهترین نوشیدنی ها و لذیذ ترین خوردنی ها گرم کننده جمع و محفل آن ها است، آن نوع نوشیدنی که گرم کننده جمع محفل بهشتیان است، خاصیتش این است که وقتی می خواهند با ظروفی این نوشیدنی را به افراد تعارف کنند، این ظروف اولا از نقره است و از بلور است، بلوری که از نقره است. چطور می شود بلور از نقره باشد؟ معمولا اصل جنس بلور و شیشه از خاک است. قرآن می گوید «قَواریرَا مِنْ فِضَّةٍ» این بلورها از نقره است. یعنی خاک بهشت که در حقیقت این بلورهای بهشتی از آن خاک به وجود می آید، جنسش نقره است. هم از نظر ارزش، هم از نظر زیبایی و سفیدی، هم از نظر شفافی ذرات مثل ذرات نقره است، « قَواریرَا مِنْ فِضَّةٍ.»


مقایسه زندگانی اخروی با زندگی دنیا، صحیح نیست
آیت الله علم الهدی خاطرنشان کرد: زندگی بهشتی و موجود بهشتی و خاک بهشت با خاک کره زمین در این دنیا متفاوت است. از سنخ هم نیست. بعدش هم می گوید «قَدَّرُوها تَقْدیراً» (یعنی) خاصیت این ظرف بهشتی این است که وقتی در میان آن نوع آشامیدنی و نوع نوشیدنی را آن ساقی و خدمتگزار برای هرکس می ریزد، آن ظرف به اندازه میل او در خودش جا می گیرد. یعنی ظرف یک موجود باشعور است، یک موجود با احساس است. وقتی این ظرف به به یک نفر تعارف می شود و به او تقدیم می شود، بر حسب آن قدرت احساس و شعوری که در این ظرف جمادی وجود دارد، میزان میل آن خوراشامنده و آن شخص را نسبت به این آشامیدنی این ظرف درک می کند و همان قدر در خودش جای می گیرد.خب این خصوصیتی است (که) تنها در یک جریان جمع محفل صمیمانه بهشتیان نسبت به آن ظروفی که آن ها پذیرایی می شوند.


امام جمعه مشهد مقدس اظهار داشت: این (مثال) در حقیقت بیانگر این واقعیت است
که اصل بهشت با این زندگی قابل مقایسه نیست. شما نمی توانید تصویرتان از بهشت یک عشرت کده ای باشد که تمام لذایذ، خوشی ها، عیش ها و نوش ها در آن اجرا می شود؛ نخیر. بهشت زندگی متکامل انسانی است. کمال انسان در زندگانی مادی اش هم به جایی می رسد که حتی ظرفی که مورد پذیرایی و استفاده او قرار می گیرد، این ظرف با درون احساس و میل و تقاضای باطنی او یک رابطه دارد و این ظرف خودش را با آن میل و تمایل صاحب خورنده و آشامنده تطبیق می کند. این زندگانی متکامل مادی یک انسان و یک مؤمن در بهشت است و در حقیقت ذات مقدس پروردگار با تبیین نعمت های بهشتی فقط نمی خواهد نعمت بهشتی را برای ما بیان کند که حالا در جمع صمیمی محافل بهشتی، بهشتیان چگونه پذیرایی می شوند. هدف این نیست. هدف این است که ما در قالب این تصویری که ذات مقدس پروردگار در تبیین ظروف بهشتی دارد، باور و اعتقادمان را نسبت به نوع زندگانی متکامل انسانی در یک اوج کمال خداگونگی در بهشت اصلاح کنیم و یک باور قطعی و واقعی به مسئله پیدا کنیم.


آیت الله علم الهدی تأکید کرد: ببینید برادران و خواهران؛ لازمه ایمان و باور کردن ما نسبت به خدا و معارف دین در حقیقت تولید یک رویکرد در بینش های ما در زندگی است و لازمه اعتقاد و ایمان ما به خدا و معاد این است که باید یک زاویه دید برای خودمان در مسائل تنظیم کنیم. یعنی با آن زاویه دید وقتی جنابعالی در زیر باران آتش شب عملیات در جبهه می روید، دیگر آتش و سوز وگداز، نابود شدن و خاکستر شدن و تکه تمه شدن بدن نمی بینید. در آنجا سعادت می بینید؛ رشد می بینید؛ تکامل می بینید؛ بلکه در هم شکسته شدن یک قالب مادی و به پرواز رسیدن و به اوج رسیدن می بینید. یعنی ما زاویه دیدمان نسبت به حقایق و واقعیت ها باید این گونه تنظیم بشود.


لزوم پیروی از نگاه صحیح به ضیافت الهی در ماه مبارک رمضان
وی در بخش دیگری از این خطبه، به نگاه غالب پیرامون ماهیت ماه مبارک رمضان نیز اشاره کرد و گفت: ماه رمضان با یک دید ظاهری، ماهی مثل همه ماه ها است و روزها و شب هایش مثل همه روزها و شب ها است و حالا عادت کرده ایم که در بین ایام سال، یک ماه هم که می آید در این ماه هم ناهار نخوریم، روزها غذا میل نکنیم، آب ننوشیم، شب ها هم به مجرد این که شب شد و مغرب رسید، دو بدین چنگ و دو بدین چنگال، بیفتیم به جان سفره افطاری و تا سحر هم بخوریم حتی إذا بلغت الحلقوم. یک آقایی می گفت بنده با این که سی روز ماه رمضان را روزه گرفتم، وقتی گذشت خودم را وزن کردم، دیدم 7 کیلو سنگین تر شده ام. خب ببینید این برداشت از روزه و ماه رمضان یک برداشت مادی است.


نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی افزود: ما در سال مان زمان های متعدد داریم. یک زمان می آید اسمش را می گذارند عاشورا، لباس مشکی بپوشیم، سینه بزنیم، یک مراسم اجرا کنیم. یک زمان هم پیش می آید شب چهارشنبه سوری آتش روشن کنیم و از روی آتش بپریم. یک زمان هم پیش می آید شب احیا برویم در مسجدها قرآن به سر کنیم یا روزهای ماه رمضان را روزه بگیریم. متأسفانه این نوع برداشت، برداشت هایی است که منشاء انحراف ما در باورهای دینی می شود. ماه رمضان این نیست. ماه رمضانی که پیغمبر اکرم(ص) می فرماید «أنفاسِکم فیهِ تسبیح و نومُکم فیه عِباده»؛ (یعنی) نفس های شما «سبحان الله» گفتن است (و) خوابیدن شما به عنوان عبادت و بندگی و مناجات با خدا در نامه عمل شما ثبت می شود؛ ماهی که می گوید «شهرٌ دعیتُم فیهِ إلی ضیافَه الله» (یعنی) دعوت شدید به مهمانی خدا؛ با کدام پذیرایی؟ چه جوری خدا مهمانی می کند؟ با 16 ساعت گرسنگی و تشنگی خدا می خواهد مهمانی کند. دیدن این ضیافه الله، دیدن این مهمانی خدا. نه آن چیزی که از ماه رمضان می بینی، 16 ساعت گرسنگی و تشنگی است؛ نخیر. ضیافه الله را ببین که اگر این ضیافه الله را ببینی، این گرسنگی و تشنگی عین لذت است. از هیچ غذایی این قدر لذت نمی بری که از لب های خشک شده و حلقوم تفتیده ات در ساعت های آخر روز ماه رمضان لذت می بری. چون این لذت احساس قرب به محبوب است. چرا دست یازم؟ چرا پای کوبم؟ مرا خواجه بی دست و پا می پسندد.


آیت الله علم الهدی یادآور شد: ضیافه الله این است که راه را برایت باز کرده اند، در را باز کرده اند، تو را به محضر خدا راهت داده اند منتهی تو را با این قیافه می پسندند که حلقت خشکیده است، زبانت تف دیده است. لب هایت تشنه است. تو را با این قیافه می خواهند که شکمت خالی است اما در این بدنی که حلقت تف دیده است و شکمت خالی است، در این بدن عشق است، در این بدن دلدادگی حاکم است و جذبه و دلبستگی و وابستگی به معبودی وجود دارد که جز از این راه به وصالش نمی رسی. معنای «شهرٌ دعیتُم فیهِ إلی ضیافَه الله» این است. اگر ما توانستیم این معانی را درک کنیم، در همه معارف دینی و باورهای اعتقادی و ایمانی مان بنده خاص و خالص خدا می شویم.

مشروح خطبه اول



دریافت
مدت زمان: 27 دقیقه 35 ثانیه

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی