زندگی در بهشت قابل تطبیق با زندگانی مادی این جهانی نیست
خطبه اول ـ اگر فقط بین نعمتها و خوشیهای این دنیا و آن دنیا یک محاسبه داشته باشیم که به تعبیر امیرالمؤمنین زود میگذرد و قابل برگشت هم نیست، ارزش آن را ندارد که یک خوشی و لذت بادی در آخرت را از دست بدهیم.
به گزارش Alamolhoda.com، آیتالله علمالهدی ظهر امروز در خطبه اول نماز جمعه این هفته 31 اردیبهشتماه در حرم امام رضا (علیهالسلام)، در ادامه تفسیر سوره مبارکه انسان در تبیین انسان الگویی قرآن در انسان زیستی، با بیان اینکه به آیه «وَ دانِیَةً عَلَیْهِمْ ظِلالُها وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلیلاً»، در تفسیر این آیه شریفه سه نکته وجود دارد که دو نکته آن در هفتههای گذشته توضیح داده شد.
نکته سوم، این آیه در قالب بیان یک نماد نعمتی زندگانی بهشت برای مؤمنین، خاصیت زندگی و حیات را در عرصه آخرت و مخصوصاً در بهشت مشخص میکند؛ اصولاً یکی از مسائلی که در مقام شناخت ماهوی بر بشر مجهول مانده است و انسان با توان فکر مادی و نیروی اندیشه تجربیاش در تشخیص آن عاجز است، شناخت ماهیت حیات و زندهبودن موجودات است.
خاصیت زندهبودن موجودات یکسان نیست
ماهیت حیات قابل شناخت نیست اما آثار و نشانههایی که از زندهبودن و حیات موجودات بروز میکند، میتواند خصوصیاتی را در تعریف حیات و زندگی به دست ما بدهد؛ خاصیت زندهبودن موجودات یکسان نیست و موجودات در زندهبودن با هم متفاوتاند، یک موجود زنده، زندهبودنش تنها در رشد است مثل گیاه و نبات.
یک موجود، زندهبودنش علاوه بر رشد و نمو، در حرکت و حس است مثل حیوان، موجود زنده دیگری خاصیت زندهبودن و حیاتش غیر از رشد و نمو و غیر از مسئله حس و حرکت، در درک و شعور است مثل انسان، اینها همه موجودات زندهاند، آیا با این کیفیت ما میتوانیم براثر آثار و علائم حیات و زندهبودن، موجودات را طبقهبندی کنیم و تفاوت بین طبقه وجودی موجودات را مشخص کنیم؟
طبقه موجودات زنده ازنظر نوح حیات
در مقام طبقهبندی موجودی موجودات شاید نشود با تمایزی که موجودات زنده از حیث زندهبودن دارند و تمایزی که بین موجودات زنده و مرده است، طبقات وجودی را مشخص کرد البته در گذشته اندیشمندان در صدد این بودند که موجود مرده از موجود زنده در عرصه وجود نازلتر است، در عرصه زندهبودن هم آن زندهای که فقط نمو میکند اما حس و حرکت ندارد از آن زندهای که حس و حرکت دارد، رتبه وجودیاش پایینتر است و آن موجودی که حس و حرکت دارد و عقل و درک و شعور ندارد، رتبه وجودیاش از زندهای که حیوان ناطق است و دارای درک و شعور است، پایینتر است اما در حقیقت در یک بررسی دقیقتر در موجودات زنده به این نقطه برخورد میکنیم که از خیلی از موجوداتی که در این طبقهبندی در رتبه پایینتر و نازلتر قرار دارند، احیاناً از خاصیت زندهبودن موجود طبقه بالاتر برخوردارند.
مثلاً در بین گیاهانی که فقط خاصیت زندهبودنشان در رشد و نمو است، بعضی گلهایی یافت میشود که اینها غیر از رشد و نمو از یک خاصیت دیگر که حس است، برخوردارند، هم حس دارند و هم نمو دارند با اینکه حس، خاصیت زندهبودن موجود برتر و بالاتر است یا اینکه بعضی از گیاهان در مرحله بالاتر نهتنها از حس برخوردارند، بلکه دارای حرکت هم هستند مثل گیاهان گوشتخوار که هم حس دارند و هم حرکتدارند.
خاصیت حیات در دنیا با آخرت متفاوت است
با این کیفیت که اینها از خواص موجود بالاتری برخوردارند، آیا میشود گفت در یک رتبه وجودی بالاتری قرار دارند؟ اینگونه نیست؛ این تفاوت در اساس زندگی است اما همانطور که آخرت و مخصوصاً عرصه بهشت، یک عرصه ماوراء این جهانی است و در یک خاصیت خاص دیگری انسان در آن عرصه قرار دارد، موجودات هم در آنجا در یک خاصیت دیگری قرار دارند، شاید تعریف زندهبودن و حیات در آخرت با خاصیت زندهبودن و حیات در دنیا تفاوت کند.
خداوند در قران درباره زمین آخرت و زمین قیامت میفرماید: «یَؤْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا بِأَنَّ رَبَّکَ أَوْحَی' لَهَا»، در عرصه قیامت، زمین سخن میگوید و حرف میزند، سرگذشتهای واقعشده در عرصه جهان مادی را بر روی خودش حدیث میکند برحسب آن وحی که خدا به او داده است و آن فطرت و خاصیتی که ذات اقدس حق در زمین جماد در عرصه قیامت نهاده است، این زمین منطق دارد و سخن میگوید پس مسئله زندهبودن و حیات در آخرت در یک وضعیت دیگری متجلی است.
بیان شکل حیات اخروی در قرآن
این خاصیت را موجودات بهشتی هم دارند، همانطور که انسان در زندگانی بهشتیاش یک زندگانی متکامل مادی و معنوی را میگذارند، موجودات بهشتی، یک موجودات کاملترند، ذات مقدس پروردگار در مقام تبیین زندگی و حیات و تفاوتی که بین موجودات بهشتی ازنظر زندگی و حیات است، در مقام بیان یک نماد نعمتی بهشت، این واقعیت را مشخص میکند، در این آیه میفرماید: «وَ دانِیَةً عَلَیْهِمْ ظِلالُها وَ ذُلِّلَتْ قُطُوفُها تَذْلیلاً».
بهشتیان در کنار شاخساری از درختان بهشتی قرار دارند که شاخههای این درخت برحسب خواست و اراده بهشتی فرود میآیند، بالا و پایین میروند، شاخهها حرکتدارند، نهتنها حس مادی، حتی دارای حس معنویاند یعنی از آن خواسته و اراده بهشتی باخبر میشود و برحسب خواسته و اراده او پایین میآید و میوه خود را تقدیم میکند لذا ما نمیتوانیم زندگی در بهشت را با زندگی در دنیا، موجودات بهشتی را با این موجودات تطبیق کنیم.
حیات انسان در بهشت در کلام ائمه
امام عسکری در ضمن یک روایت که در تفسیر یکی از آیات قرآن «وَبَشِّرِ الَّذِین آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ»، تا آخر این آیه امام عسکری یک بیانی دارند در مورد میوههای بهشتی، میفرمایند: «فأسمائهو کاسماء ما فی الدنیا من تفاح و سفرجل و رمان و کذی و کذی و ان کانما هناک مخالف لما فی الدنیا»، میفرمایند میوههای بهشتی اسمهایش همچون اسمهای میوههای دنیاست اما واقعیتشان فرق دارد، آنچه آنجا هست بر طبق میوه خاص این جهانی نیست، آنی که آنجا هست مغایر با آنچه در این دنیا هست، آن میوه در منتهای عطر است، آن عطر میوه بهشتی در میوه دنیایی وجود ندارد، میفرمایند: «زائده میوه بهشتی مثل زائده میوههای دنیایی نیست، زائده میوه بهشتی یک عرقی است که بر جبین خورنده جریان پیدا میکند و بوی عطر آن عرق از بوی خوش مشک بهمراتب طیبتر، پاکیزهتر و معطرتر است» و بعد میفرمایند: «و بان کل صنف من ما فی غایت الطیب والذه لیس کثمار الدنیا متفقاة الالوان، مختلفات الطعوم»، میفرمایند آنچه در بهشت است، ممکن است در ظاهر مثل میوه دنیایی باشد اما ازنظر طعم و باطن تفاوت دارد.
هشام بن حکم میگوید زندیقی خدمت امام صادق (علیهالسلام) رسید، به حضرت صادق عرض کرد: «فقال من عین قالو عن اهل الجنه یأت الرجل منهم الی ثمرة تناولها فاذا اکلها عادت کهیأتها»، میگوید مسلمانها میگویند در بهشت یک مرد بهشتی میوهای را از درخت میچیند، او را تغذیه میکند و بعد بلافاصله عین میوهای که از درخت چیده است، عین همان بر درخت ظاهر میشود، سؤال کرد که چطور چنین چیزی ممکن است؟
حضرت فرمودند: «قال نعم ذالک قیاس السراج» این نمونهای در همین دنیا دارد که آن چراغ است، یک نفر میآید از شعله این شمع، شمع دیگری را روشن میکند، نه از نور آن کم میشود و نه از حجم آن شعله کاسته میشود حتی اگر همه دنیا چراغهای خودشان را از یک شمع روشن کنند، در نور او هیچ کاستی به وجود نمیآید، این خاصیت زندگی در بهشت است.
زندگی در بهشت قابل تطبیق با زندگانی مادی این جهانی نیست
زندگی در بهشت قابل تطبیق با زندگانی مادی این جهانی نیست، نهتنها میوهاش بلکه هیچکدام از عوارضش؛ شما زندگی دنیا را نسبت به تمام لذیذ ئ خوشیهایش اگر ارزیابی کنید، لذایذ این جهان هر لذتی که ازنظر شما بالاتر و گواراتر از آن لذت نیست، آمیخته با صدها تلخی، رنج و مصیبت است، هیچ لذتی در دنیا وجود ندارد که بگوییم لذت و حلاوت محض است.
امیرالمؤمنین در تصویر زندگی دنیا بیانی دارند: «دَارٌ بِالْبَلَاءِ مَحْفُوفَةٌ وَبِالْغَدْرِ مَعْرُوفَةٌ»، یک زندگی که همهاش مصیبت و همهاش بلا، تازه آنچه تو به آن خوشی میگویی، وقتی میروی در دل آن خوشی قرار میگیری، آنقدر مصیبت دارد که بیزار میشوی که اگر من این خوشی و لذت را نداشتم، از اینهمه سختی و بدبختی راحت بودم.
عزیزان من، انسان وقتی زندگی اینچنینی را در کنار زندگی بگذارد که همه لذایذ و خوشیهایش شیرین و گواراست و کوچکترین درد و غمی در کنار این لذایذ نیست و به خاطر این لذت و خوشی که زودگذر و تمامشدنی است، لذت ابدی و دائمی که در کنار آن هیچ درد و رنجی نیست را از دست بدهد؟
خوشیهای زودگذر دنیوی ارزش از دست دادن خوشیهای ابدی آخرت را ندارد
ما اگر فقط یک محاسبه بین نعمتها و خوشیهای این دنیا و آن دنیا داشته باشیم که به تعبیر امیرالمؤمنین «سریعة الفوت و بطیئة العود»، زود میگذرد و قابل برگشت هم نیست، در برابر این لذت من بخواهم سختی، مصیبت و عذابی که دردش برای من قابل تصویر نیست، این را بخواهم در عرصه ابدی بودن تحملکنم.
اینکه خوشی را با عذاب بسنجیم یک مسئله است و اینکه خوشی را با خوشی بسنجیم یک مسئله است.
ویدئو خطبه اول
دریافت
مدت زمان: 23 دقیقه 26 ثانیه