بهشت، موعد تحقق تمام خواستههای بشر است
خطبه اول ـ اصولا بهشت نقطه کمال زندگی مادی بشر تکامل یافته در دنیا اعم از انسانی که کمال خودش را به وسیله عبودیت خدا، اطاعت پروردگار و تبیین فضایل انسانی در دنیا کسب کرده است، یا بشری که مشمول رحمت و مغفرت الهی در دنیا قرار گرفته است.
به گزارش alamolhoda.com ، آیت الله علم الهدی ظهر امروز در خطبه اول نماز جمعه مشهد مقدس که در جوار بارگاه منور رضوی برگزار شد، به ادامه تفسیر آیات سوره مبارکه «انسان» پرداخت.
نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی اظهار کرد: کلام ما درباره تبیین انسان الگویی قرآن در عرصه انسان زیستی، تفسیر آیات شریفه سوره مبارکه انسان بود. رسیدیم به این آیه که (می فرماید) «وَدَانِیَةً عَلَیْهِمْ ظِلَالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِیلًا». ذات مقدس پروردگار در این آیه در مقام تبیین یکی از نعمت های خاص و انحصاری بهشت، یک حقیقت و واقعیت را ا ماهیت حیات و زندگی بهشتی، رده برداری می کند.
وی افزود: در حقیقت ما در تفسیر این آیه شریفه دو مطلب را بایستی توجه کنیم. مطلب اول آن نکته اصلی که تبیین ماهیت حیات و زندگی بهشتی در عالم آخرت است، که بحث امروز ماست و نکته دوم تبیین تفاوت زندگی و حیات در آخرت با حیات و زندگی موجودات در دنیا؛ که این دو نکته اصلی و قطعی و دو مطلب فوقالعاده حائز اهمیت را ذات مقدس پروردگار در مقام بیان یکی از خصوصیات که عنوان «بیان نعمت و لذت در بهشت» دارد، مشخص فرموده است.
بهشت نقطه کمال زندگی بشریت است
آیت الله علم الهدی در تبیین نخستین اصل، اظهار داشت: اصولا بهشت نقطه کمال زندگی مادی بشر تکامل یافته در دنیا اعم از انسانی که کمال خودش را به وسیله عبودیت خدا، اطاعت پروردگار و تبیین فضایل انسانی در دنیا کسب کرده است، یا بشری که مشمول رحمت و مغفرت الهی در دنیا قرار گرفته است. و به عنوان یک انسان کامل از این دنیا رخت بربسته. این کمال کسب شده در پهنه 70 الی 90 سال زندگانی این جهانی اقتضا می کند که انسان در زندگانی اخروی اش هم از نظر روح و جنبه های روحانی و معنوی انسانی یک زندگانی کامل داشته باشد و هم از نظر زندگی مادی و جسمانی دارای یک زندگی کامل باشد. کمال زندگانی مادی انسان در اجرای همه میولات و خواسته های بشر در عرصه زندگانی مادی و جسمانی او است.
امام جمعه مشهد مقدس ادامه داد: ما در زندگانی مادی و این جهانی مان شاید 80 درصد خواسته های مان اجرا شدنی نیست. آیا این خواسته هایی که ما در این دنیا داریم (اعم) از میولات نفسانی، میولات غریزی، خواسته های تأمین لذت و خوشی در زندگانی مادی جهان، آیا در اصل تأمین شدنی نیست یا این که نه؛ در اصل قابل تأمین است اما در شرایط زندگانی این جهانی ما تأمین نمی شود؟
کمال زندگی به معنای اجرای تمام خواستههای انسان است
وی خاطرنشان کرد: یک انسان از دوره نوجوانی و جوانی اش با توده ای از خواسته ها و امیال نفسانی خودش مقابل است. بهترین خانه را می خواهد، زیباترین اتومبیل سواری را می خواهد، بالاترین و بهترین زندگی ها، لذتها، عیشها، نوشها، خوشیها را در انواع و اقسام و رنگارنگیهایش این جوان مایل است و مطالبه می کند اما به بیش از 5 تا 10 درصد خواسته هایش نایل نمی شود. یعنی بیش از 10 درصد خواسته های او در یک زندگانی جوان قابل اجرا نیست. آیا این خواسته ها بیخود است؟ اصلا بیخود می خواهد این خانه خوب را داشته باشد؟ بیخود می خواهد در یک کاخ زندگی کند؟ بیخود می خواهد از یک تفریحات گستردهای برخوردار باشد؟ بیجا مطالبه می کند که از زیباترین و لذیذترین جریانهای جنسی لذت ببرد؟ واقعا اینها بیجاست؟ یا (این که) خواسته بهجاست اما شرایط زندگی، همزیستی، مشکلاتی که بر سر راه زندگی وجود دارد، آنها اقتضا نمی کند که این خواسته ها محقق شود؟ کمال زندگانی انسان در عرصه مادی اجرای همه خواستهها و میولات اوست. این تنها منطق اسلام نیست، منطق تمام فلسفههای انسانی مادی و غیر مدی دنیاست. همه این جور قائلاند.
آیت الله علم الهدی گفت: کمال زندگی مادی این جهانی، اجرای همه میولات و خواستههای ماست منتها از همان قدم اول در زندگانی این جهان، این خواستهها، این غرایز و این میولات با موانع مختلف برخورد میکند. یک سلسله موانع طبیعی، حقوقی، مصلحت همزیستی دارد و (نیز) یک سلسله موانع و مشکلات در جهت تحصیل اسباب و وسایل این لذایذ و خوشیها و اجرای میولات دارد. به هر میزانی که این میولات اجرا نشود، به همان میزان زندگانی بشر در این دنیا ناقص است. شما این مسأله را در توده خواسته های پر هیجان دوره جوانی بهتر درک میکنید. چون اینجا معلوم است یک آقا پسر جوان، یک دختر خانم جوان در عرصه زندگانیاش که با شکوفایی و هیجان غرایز، امیال نفسانی، خواستههای جنسی و غیرجنسی روبروست، با هر مانعی که برخورد می کند، آن مانع را یک بدبختی و فلاکت میبیند.
انسان موانع زندگی را فلاکت میپندارد
نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی یادآور شد: (انسان) با هر مشکلی که برخورد می کند –حالا این مشکل و مانع یا مانع طبیعی است، یا اقتصادی، احتماعی، حقوقی، دینی و شرعی است- هر مانعی که سر راه اجرای میولات و خواسته های نفسانی او بیاید، از نظر او یک فلاکت، بدبختی، مشکل در زندگی، ناکامی و یک سختی و بدبختی است. آیا این درست است یا درست نیست؟
وی افزود: اگر بنا بود این امیال ما اجرا نشود، این نفسانیت و میولات غریزی جنسی ما مورد اجرا قرار نگیرد؟ خدا چرا این امیال و میولات و شهوات را در ما قرار داد؟ مگر خدا، خدای حکیم نیست؟ مگر ما مخلوق این خالق حکیم نیستیم؟ وقتی بناست 95 درصد خواستههای نفسانی در مزاج یک انسان اجرا نشود، چرا خدای حکیم این تمایلات را در این انسان آفرید؟ آیا اینها عمدا نباید اجرا شود؟ یا نه؛ جای اجرایش اینجا نیست؟ تمام بحث در این است.
نیل به خواستهها حق انسان است
عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: همه آنچه خداوند در مزاج یک انسان آفریده است، حقش است که اجرایش کند. این که بشر میخواهد شهواتش افسارگسیخته، بیبندوبارانه و بدون محدودیت در هر موردی که تمایل دارد اجرا بشود، حق اوست و این یک اصلی است که در وجود او قرار دارد. این اصل را هم یک سازنده و خدای حکیم در وجود او قرار داده. اگر آنها اجرانشدنی بود، چرا خدای حکیم این اصل و این شهوات، میولات، غرایز و نفسانیت را در او قرار داد؟ واقعا این غریزه جنسی در مزاج یک انسان فقط مخصوص توالد و تناسل است؟ که فقط زاد و ولد کند؟ در نتیجه مباشرت جنسی بچهدار شده و انسانهای دیگر به دنیا بیایند؟ خب اگر این بود، این خدای حکیم، این زادوولد را میتوانست به وسیله دیگری در انسان قرار دهد. چرا به وسیله یک میل نفسانی قرار داده که از یک طرف باید خودش بیاید این میل نفسانیاش را افسار بدهد و از یک طرف دیگر این همه موانع بر سر راه او برای اجرای این میل نفسانی و غریزیاش قرار گیرد؟ این مسئلهای است که باید دقیقا روی آن مطالعه کرده و بررسی کنیم. این طور نیست که شما به آقا پسر جوانت می گویی «چشمهایت را روی هم بگذار؛ این زن بیحجاب را نبین. به این دختر خانم جوانت بگویی حجاب داشته باش و خودت را از نامحرم حفظ کن. به آن پسر میگویی با امیال و شهوات تو نباید افسار گسیخته اجرا شود. به آن دختر میگویید خودت را از رهگذر هر نگاه هرزه شهوترانی باید حفظ کنی. آیا او میتواند در جواب این مسائلی که ما میگوییم، بگوید «مگر مرا خدای حکیم خلق نکرده؟ اگر قرار بود این غریزه و میل نفسانی اجرا نشود، خب چرا خدا این را اینطور شعلهور، نامحدود و افسارگسیخته در من قرار داد؟»
موعد تحقق خواستههای بشری، دنیا نیست
وی در نتیجهگیری تفسیر خود اظهار کرد: اصل بر این است که همه اینها (میولات) اجرا شود و هر میلی در هر انسانی چه در جهت خوردن، چه در جهت آشامیدن، چه در جهت لذت بردن، چه در جهت عیش و نوش داشتن، اگر میلش اجرا نشود، زندگانی او یک زندگانی کامل نیست. همه این ها باید اجرا شود اما اینجا نه؛ آن جایی که زندگی تو زندگی کامل است.اینجا که تو زندگی نداری. اصل زندگی را نداری که زندگی کاملش را داشته باشی. اینجا معبر است، اینجا مقر است؛ اینجا محل عبور کردن و گذرگاه است. مثل این که یک آقاپسر یا دخترخانم خردسال در آغوش پدر و مادرش سوار اتوبوس شده، حالا خوابش گرفته، میگوید «چرا ما در خانهمان نمیخوابیم؟» خب به او میگویند «پسرم، دخترم؛ این اتوبوس است، این طیاره است، خانهمان نیست که رختخواب داشته باش و راحت بخوابی. داریم به سفر میرویم. به خانه مان که رسیدی، آنجا هم رختخواب است، هم تمام وسایل فراهم است و آنجا میتوانی راحت بخوابی. الآن سرت را به سینه من بگذار، چشمانت را ببند تا یک خورده خوابت ببرد.» این جور یه این بچه میگویید.
وی ادامه داد: آقا پسر جوان، دخترخانم جوان، همه خواستههای تو باید اجرا شود اما نه اینجا. اینجا شما در سفر و گذرگاهید؛ دارید عبور میکنید؛ دارید میروید. نرسیدید به جایی. منزلتان جای دیگر است.
من از دیار حبیبم، نه از دیار غریب
مهیمنا به رفیقان خود رسان بازم
به یاد یار و دیار آن چنان بگریم زار
که از جهان ره و رسم سفر براندازم
من مال اینجا نیستم.
چگونه طوف کنم در فضای عالم قدس
که در سراچه ترکیب تخته بند تنم
من مال اینجا نیستم. من مال جای دیگرم. شما در دعای ابوحمزه ثمالی می خوانید امام سجاد به درگاه خدا عرضه میدارد «إرْحَمْ فِی هَذِهِ الدُّنْیَا غُرْبَتِی» (یعنی) خدایا به غربت من در این زندگی رحم کن؛ من مسافرم، من در حال عبورم؛ من در حال مرورم؛ اینجا جای من نیست. اصلا اینجا شما زندگی کامل ندارید؛ زندگی تان ناقص است. از همه خواستههایتان 5 درصدش اجرا می شود، 95 درصدش اجرا نمی شود. باید خودتان را آماده کنید برای زندگی کامل. آن زندگی را خودتان باید برای خودتان بسازید. در این 70 سال، 80 سال تو را آوردهاند که از این گذرگاه عبور کنی؛ مرحله گذار است (تا) آن زندگی را برای خودت بسازی. وقتی به آنجا رسیدی، آنجا هرچه بخواهی
وقتی به آن جا رسیدی، آن جا هرچه بخواهی، خواسته ات عین خلقت است. «عبدی اطعنی حتی اجعلک مثلی کما انّی إذا أرَدتُ أن أقول لشیء کن فیکون فجعلتک کذلک» بنده من، عبادت مرا بکن تا تورا مثل خودم قرار دهم «کما أنّی حی لا اموت اجعلک حیا لاتموت» همانطوری که من زندهای هستم که مرگ ندارم؛ تو را هم زندهای قرار دهم که مرگ نداری «و کما انی ارَدتُ اقول لشیءٍکن فیکون فجعلتک کذلک» همانطوری که منِ خدا هرچه اراده کنم به مجرد اراده ام وجود پیدا میکند، تو را هم به جایی برسانم که هرچه میخواهی، هرچه اراده میکنی، به مجرد خواست و اراده تو محقق شود. زندگی بهشت همین طور است. اصل بهشت اینجاست.
تأکید بر لزوم بهرهمندی از فرصت عبادت
آیت الله علم الهدی خاطرنشان کرد: این اصل را خدا چهجوری بگوید؟ قرآنی که نازل شده بر یک عربی که تا قبل از نزول این قرآن سنگ و چوب می پرستیده و برای تکه سنگ شتر زندهاش را قربانی میکرده، در این قرآن چهجور بگوید بهشت چیست و زکمال زندگانی مادی کجاست؟ این ماهیت را با چه منطقی خداوند در قرآن تبیین کند که هم آن عرب بفهمد و هم بعد از 1400 سال شما آقای درسخوانده تحصیلکرده متمدن دانشمند اندیشمند بفهمید. این را در قالب یک نماد مثالی و یک مصداق که آن مصداق هم دروغ نیست و واقعیت دارد، در این قالب تبیین کرده. «وَدَانِیَةً عَلَیْهِمْ ظِلَالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِیلًا»
نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی افزود: برادران، خواهران؛ بعضیها به آن جا نزدیک شدند و بعضی فاصله دارند اما این را بدانید؛ اگر بفهمیم آنجا چه هست، «فَلاَ تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِیَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْیُنٍ»؛ هیچکس نمیداند چه برایش فراهم شده؛ آنجا چهجور زندگی است و چهجور وضعی دارد و خدا برای این که این راه را طی کنیم، همه امکانات و ابزار را در اختیار ما گذاشته. خدا می داند که ما درک نمیکنیم، ابزار را بیجا مصرف میکنیم. امکانات و استعدادات را در گذران همین مرحله گذار در مقام بردن، خوردن، چریدن، عین یک حیوان مصرف میکنیم لذا در گذرگاه عمر ما فرصتهایی قرار دهده که اگر ما بیدار شدیم و متوجه شدیم، بتوانیم از برکات این فرصت ها گذشتهمان را جبران کنیم. یکی از این فرصت ها ماه های رجب، شعبان و رمضان است که یک فرصت سالیانه ما، ماه رجب تمام شد. امروز روز جمعه آخر ماه رجب است و این فرصت از دست رفت اما دو فرصت دیگر باقی مانده. در دعای ماه رجب به درگاه خدا عرضه میدارید «و بلّغنا شهر الصّیام» (یعنی) خدایا مرا آماده کن سر آن سفره مهربانی که میخواهی پهن کنی، آنجا همه را راه میدهی؛ هم آدم دارا را، هم آدم نادار را؛ هم آدم روسیاه را؛ هم آدم باشخصیت را؛ هم آن کسی که بنده واقعی تو و بنده مقرب تو هست؛ تنها بنده مقربت در روی کره خاکی، وجود اقدس بقیهالله را سر این سفره مینشانی، من روسیاه گنهکار را هم کنار عزیزترین عزیزانت بر سر این سفره مینشانی و هرچه از او پذیرایی میکنی، از من هم پذیرایی میکنی. «و بلّغنا شهر الصّیام»؛ آن روز را نصیب و روزی ما بفرما.
ویدئو خطبه
دریافت
مدت زمان: 26 دقیقه 48 ثانیه