حضرت زینب نماد زن انقلابی است/انقلابی بودن جز ولایی بودن تفسیری ندارد
شاید در بین تمام معارفی که از حضرت زینب(سلام الله علیها) سراغ دارید، به این نکته توجه نداشته باشید که ایشان آینه تمام نمایی از فضایل امیرمؤمنان(علیه السلام) هستند. اگر ما بخواهیم یک نماد و عنصر تجسم یافته ای در اسلام برای زن انقلابی سراغ بگیریم، آن نماد زینب کبری(سلام الله علیها) است
به گزارش alamolhoda.com ، آیت الله سید احمد علم الهدی ظهر امروز در نشست تخصصی «نقش بانوان جبهه انقلاب اسلامی در مقابله با نفوذ فرهنگی» که در محل حسینیه دفتر امام جمعه مشهد برگزار شد، ضمن تبریک میلاد با سعادت حضرت زینب(س) به تبیین ویژگی های شخصیتی ایشان پرداخت وافزود: در خانواده امیرمؤمنان(ع) مراسم تسمیه و نامگذاری سه فرزند در طی یک مراسم و جریان آسمانی صورت گرفت که نوع اجرای آن یک رهنمود و راهبرد در حوزه فعالیت زندگی اجتماعی سیاسی ما است که هم در نامگذاری امام مجتبی(ع)، هم در نامگذاری سیدالشهدا(ع) و هم در نامگذاری زینب کبری(س) بعد از ولادت شان رخ داد.
هنگامی که این بزرگواران در دامن مطهره صدیقه اطهر ظهور پیدا می کردند، اولین سؤالی که همراه با عرض تبریک به محضر ایشان صورت می گرفت، از نام مولود بود و در هر سه مورد در برابر این سؤال یک جواب از ناحیه مقدسه ایشان صادر می شد و آن این بود که من در نامگذاری فرزندم بر همسرم امیرمؤمنان(ع) سبقت نمی گیرم. وقتی این سؤال از مولا(ع) انجام می گرفت؛ آن هم در اولین لخظاتی که مولود را به دستان توانمند ایشان می دادند، ایشان می فرمودند من در نامگذاری فرزندم از پیامبر خدا(ص) سبقت نمی گیرم.
رسول الله(ص) نیز در اسرع اوقات به خانه صدیقه اطهر(س) می شتافتند و وقتی قنداقه را به دست ایشان می دادند، می فرمودند من هم در نامگذاری فرزندم بر خدا سبقت نمی گیرم و نتیجتا نام مولود تازه به وسیله جبرییل از طرف پروردگار ابلاغ می شد.
خود این عمل که صدیقه اطهر در نامگذاری فرزندشان با این که از حقوق مادر است بر امیرمؤمنان(ع) سبقت نمی گرفتند و نیز عدم سبقت امیرمؤمنان (ع) در مسأله ای که مربوط به حقوق داخلی خانواده بود از پیامبر(ص) و نیز عدم سبقت رسول الله(ص) از خدا، نشانه مجذوب بودن جریان فرهنگی اهل بیت(ع) در برابر مسأله ولایت است.
ما در مسائل اختصاصی حیات مان هم باید تابع و مطیع جریان ولایت باشیم و ولایت حتی در مسائل عادی و طبیعی زندگی نیز بر ما حاکم باشد تا چه رسد به مسائل اجتماعی و سیاسی.
نکته دوم در مسأله انتخاب اسم برای این سه بزرگوار، این است که ذات مقدس پروردگار به وسیله جبرییل فلسفه نام آن ها را بیان می فرمود. در مسأله ولادت حسنین(ع) این فلسفه اعلام شد که چون علی(ع) برای پیامبر(ص) به منزله هارون برای موسی است، نام فرزندان هارون را برای فرزندان او انتخاب کردیم یعنی این نامگذاری رابطه مستقیمی با نقش آفرینی مولا(ع) در اسلام و نسبت ایشان با وجود مقدس پیامبر(ص) داشت.
هنگامی که حضرت زینب(س) متولد شدند نیز همین مسیر در جریان تسمیه ایشان طی شد و جبرییل به پیامبر اعلام کرد «نام این دختر زینب نامیده شد به این خاطر که در جریان سیره و زندگی شان نقش ایشان زینت آفرینی برای پدری خواهد بود که امیرمؤمنان(ع) است.»
نامگذاری «زینب» ایجاد رابطه ای بین پدر و دختر می کند که همواره تلقین می کند که پدر دختر را به عنوان عنصری که موجب زیبایی شخصیت او در دنیا خواهد شد نگاه کند. معمولا اسم گذاری ها هم در شکل گیری شخصیت تأثیر دارد و هم در رابطه بین فرزند و پدر و مادر این نامگذاری مؤثر است و نقش تلقینی خاصی ایفا خواهد کرد.
با این کیفیت اگر بخواهیم یک تحلیل شخصیتی از حضرت زینب(ص) داشته باشیم، برجسته ترین تحلیل این است که جلوه تمام ویژگی های امیرمؤمنان(ع) در محور حفظ کیان اسلام، نقش آفرینی در استحکام شخصیت پیامبر(ص) و دیگر ابعاد شخصیتی ایشان، حضرت زینب(س) بود. یعنی حضرت زینب(س)، جلوه گر تمام فضایل و کمالات امیرمؤمنان(ع) بود.
شاید در بین تمام معارفی که از حضرت زینب(س) سراغ دارید، به این نکته توجه نداشته باشید که ایشان آینه تمام نمایی از فضایل امیرمؤمنان(ع) هستند. اگر ما بخواهیم یک نماد و عنصر تجسم یافته ای در اسلام برای زن انقلابی سراغ بگیریم، آن نماد زینب کبری(س) است.
37 سال از انقلاب می گذرد و در این 37 سال به مناسبت های مختلف و در مسائل مربوط به بانوان، شخصیت زنان در اسلام به گونه های مختلف تبیین شده اما تا به امروز جریان خاصی در متن انقلاب نسبت به بانوان نداشته ایم.
علیرغم این که تشکل ها، انجمن ها و سازمان ها و جریانات مختلف سیاسی ـ اجتماعی زیادی برای بانوان به وجود آمده است، اما هنوز که هنوز است، زن در جریان انقلاب عنصر درجه دو است یعنی وقتی ابعاد مختلف انقلاب را بررسی می کنیم، نمی بینیم که خواهران در شکل منسجمی در نقش اول باشند و علت آن هم بی برنامگی تمام مجموعه هایی است که برای بانوان تشکیل شده اند.
هر جا که بانوان در عرصه سیاسی شرکت کردند، دنباله رو یک جریان سیاسی بوده اند، اعم از تفکر اصولگرایی یا اصلاح طلبی و حتی بعضا بدون تفکر؛ در این زمینه جفاکاری هایی صورت می گیرد که بانوان را در حرکت ها و بحران های سیاسی استخدام و استثمار کرده و حتی این گونه نبوده که به عنوان فرع آن جریان در تصمیم گیری ها دخالت داشته باشند.
اگر جبهه انقلاب اسلامی هم بخواهد مانند آن مجموعه ها باشد، یعنی خودش نقش آفرینی نکرده و تصمیم گیری نداشته باشد و به عنوان عنصر درجه یک اجتماعی نباشد، همان بهتر است که به وجود نیاید.
یکی از مشکلاتی که در مسائل مربوط به خواهران داریم و به نظر من باعث شده تشکل های خواهران به عنوان تشکل درجه دو شناخته شوند، این است که در عرصه های فکری و علمی هدف سیاسی ـ اجتماعی ندارند و علم صرفا به معنای ماهوی علم برای آن ها ارزش دارد.
خواهرانی داریم که از فکر و استعداد بالایی برخوردارند و قلم به دست هستند اما وقتی به سراغ آن ها می روی می بینی کوتی از معلومات جمع آوری کرده اند اما هدف اجتماعی و کاربردی برای خود در نظر نگرفته اند. در جمع خواهران اندیشمند این انقلاب خواهرانی داشته ایم که با یک دورخیز قدرتمند جلو آمدند اما پس از مدتی نه تنها وجهه اجتماعی خود را از دست داده اند، بلکه وجهه دینی آن ها نیز از دست رفته است.
برای نمونه اگر بررسی کنیم که عملکرد خواهرانی که در طی 37 سال عمر انقلاب و در این نه دوره مجلس شورای اسلامی به مجلس رفته اند، چگونه بوده است، می بینیم عمدتا در خدمت جریان های سیاسی قرار گرفتند و حتی بعضا بر خلاف مبانی فکری خود ایفای نقش کردند.
ما اینقدر در مسأله حجاب مشکل داشته و داریم و حتی خود خواهران هم با این جریان توسعه بدحجابی و بی بندوباری مشکل داشته اند. اما آیا تشکلی از خواهران بوده است که برای حل مشکل بدحجابی ایفای نقش کرده باشد و مشکلات را از سر راه برداشته باشد؟ متأسفانه خواهرانی که به مجلس رفته اند، نتوانسته اند مسأله زن را آن طور که باید پیگیری کنند.
خواهران خودشان باعث این مسأله شده اند و اگر در ادامه نیز برادران در رأس فعالیت های آنان قرار گیرند و یا برنامه های آن ها از بیرون به آن ها دیکته شود، مشکلات آن ها ادامه خواهد داشت. اگر بنا باشد خواهران در عرصه تصمیم گیری نباشند و مسائل مربوط به آنان از ناحیه دیگری دیکته شود، فایده ای ندارد.
اگر جبهه فرهنگی بانوان انقلابی داد اول را قبل از هرکس دیگری بر سر جریان ضد ولایت بزند، می تواند پیرو حضرت زینب(س) باشد. حضرت زینبی که در برابر یزید در شرایطی ایستادگی کردند که امام زمانش در کنارش بود و یا در برابر معاویه آن چنان مرثیه امیرمؤمنان(ع) را خواندند که سرسخت ترین دشمن امیرمؤمنان(ع) را به گریه انداخت.
ما در عرصه ولایتمداری زنی داشته ایم که جلوتر از همه مردان بوده است. امروز هم جریان بانوان انقلابی باید جریانی باشد که در مقابله با جریان های سکولار پیشقدم باشند و پدافند فرهنگی در اختیار آن ها باشد.
یکی از مسائل دیگری که در این عرصه مطرح است، نسبت بانوان با سیاست است.
این را بدانید؛ ما هیچ یک از جریان های زندگی مان را نمی توانیم از سیاست فاصله دهیم چرا که در این صورت از ولایت فاصله گرفته ایم. ما اسلامی را قبول داریم که امروز در کشور ما حاکم بوده و معادلات سیاسی جهان را بر هم زده است اما برخی اسلامی را می خواهند که در هیچ قسمت آن سیاست وجود نداشته باشد.
اگر جبهه فرهنگی نسبت به سیاست بی تفاوت باشد، در مسائل فرهنگی هم نمی تواند نقش آفرینی کند. من نمی گویم خواهران زیاده طلب باشند و معتقد هم نیستم که به هیچ وجه وارد مسائل اجتماعی نشوند. معتقدم همانطور که مدیریت خانه بر عهده زن است و کفالت آن بر عهده مرد، در عرصه اجتماعی هم مناصبی داریم که کسی جز بانوان از عهده آن ها بر نمی آید.
گفتنی است در پایان این دیدار، آیت الله علم الهدی از مادر شهیدان کوهساری و قاسمی دانا و نیز همسران و مادر شهیدان بختی، از شهدای مدافع حرم که در سال جاری به درجه رفیع شهادت نائل آمدند، با اهدای تندیسی تجلیل کرد.