مجلس خبرگان، دندانه وصل دین و سیاست است/ مردم با بصیرت خبرگان را انتخاب کنند
عزیزان ما با بصیرت کامل در انتخابات شرکت کنند، بدانند خبرگان را برای چه انتخاب میکنند و با توجه به مسئله دینی و شرعی خود این وظیفه را انجام دهند.
به گزارش Alamolhoda.com، اولین برنامه تبلیغاتی آیتالله علمالهدی در قالب فرصتهای تبلیغاتی کاندیداهای پنجمین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری، عصر امروز از شبکه خراسان رضوی پخش شد.
مشروح بیانات آیتالله علمالهدی به شرح ذیل است:
سی و هفتمین فجر انقلاب اسلامی را به محضر مقدس شما بینندگان محترم تبریک و تهنیت عرض میکنم.
سید احمد علمالهدی، امامجمعه مشهد مقدس و نماینده استان خراسان در دوره چهارم مجلس خبرگان رهبری هستم، در سال 1323 هجری شمسی در مشهد مقدس در یک خانواده روحانی به دنیا آمدم، پدر من مرحوم آیتالله حاج سید علی علمالهدی از علمای گذشته مشهد مقدس بوده است که بخش عمدهای از تبارهای متدین و خانوادههای دینی، سابقه ایشان را دارند و با آن چهره آشنا هستند.
تحصیلات را از سال 1338 در حوزه علمیه خراسان آغاز شد، ادبیات و مقدمات را نزد اساتیدی همچون ادبی نیشابوری گذراندم، دوره سطح عالی حوزه را در محضر اساتیدی حاج میرزا احمد مدرس و مرحوم آ شیخ میرزا شاهرودی و مرحوم آیتالله مشکینی سپری کردم و به دمت چهار سال، فلسفه خدمت آیتالله بلخی تلمذ مینمودم.
مدت هفت سال در خارج فقه مرحوم آیتاللهالعظمی میلانی در حوزه علمیه مشهد اشتغال داشتم؛ از سال 1353 از مشهد به تهران هجرت کردم و در تهران در یک منطقه مستضعف نشین شهر، آن روز خیابان شهباز جنوبی و امروز 17 شهریور در یک مسجد مشغول به فعالیتهای انقلابی بودم و بعد از پیروزی انقلاب از سال 59 تا 61، مسؤولیت کمیته منطقه 10 تهران را عهدهدار بودم و از سال 61 در خدمت مرحوم آیتالله مهدوی کنی در بنیانگذاری دانشگاه امام صادق فعالیت داشتم و به مدت 23 سال عضویت هیأت علمی دانشگاه و مسؤولیت معاونت آموزشی و تحصیلات تکمیلی دانشگاه را عهدهدار بودم.
از سال 84 هم برحسب کم مقام معظم رهبری، به امامت جمعه مشهد مقدس برگزیده شدم و در انتخابات دوره چهارم خبرگان رهبری، بنده کاندید شدم و بهعنوان عضو مجلس خبرگان رهبری در دوره چهارم، هشت سال این دوره را سپری کردم.
در حوزه علمیه خراسان در کنار مسائل اجتماعی به آموزش در حوزه علمیه گذشت، الآن هم درس خارج فقه را اشتغال دارم و در موضوع مشروعیت اقامه حکم و قیام در عصر غیبت، بحث خارج من است که مشغول هستم.
آنچه مهم است در بحث خبرگان رهبری باید گفت، مجلس خبرگان رهبری در عین اینکه مهمترین نهاد دینی سیاسی نظام مقدس جمهوری اسلامی و نهاد وابسته به انقلاب است، درعینحال عمده مسؤولیتش یک مسؤولیت دینی محض است، با ایان ک باید گفت مجلس خبرگان رهبری یک دندانه وصلی است که دین را با سیاست گره میزند و دین در حوزه سیاست، حکمفرماییاش از مجلس خبرگان رهبری و انتخاب ولیفقیه آغاز میشود.
ما برحسب اینکه مسلمان و شیعه هستیم، معتقد هستیم هیچ حاکمیتی جز حاکمیت الله رسمیت ندارد و هر حاکمیتی از دیدگاه قران، حاکمیت طاغوت است، «الله وَلِیُّ الَّذین آمَنوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلی النُّور وَ الُّذینَ کَفَروا أولیاؤُهُمُ الطَّاغوتُ یُخرِجُونَهُم مِنَ النُّور إِلَی الظُّلُماتِ أُولئِکَ أصحابُ النَّارِ هُم فِیها خالِدُونَ»، آیه سوم آیهالکرسی که هم شما برادران و خواهران آن را حفظ هستید؛ ولایت و حاکمیت مؤمن مخصوص خداست و کسانی که ولایت و حاکمیت غیر الله یعنی طاغوت را بپذیرند، کافرند.
بر اساس اینکه حاکمیت مال خداست، مظهر پروردگار هم امام معصوم (ع) است لذا حاکمیت و ولایت قطعی از دیدگاه مؤمن، حاکمیت و ولایت امام معصوم است، ما در دورهای زندگی میکنیم که وجود امام معصوم در پس پرده غیبت قرار دارند و چون امام معصوم در غیبت به سر میبرند، چون امام معصوم در غیبت قرار دارند، برای اینکه حاکمیت در جامعه دینی ما بهوسیله امام معصوم اجرا شود، امام معصوم خودشان یک مکانیزمی را مشخص کردهاند.
از نامهای که از ناحیه مقدسه امام زمان در دوره غیبت صغری به اسحاق بن یعقوب صادر شد، در این نامه مشخص کردند که در مورد تمام حوادثی که در زندگی اجتماعی افراد پیش میآید که برترین آن و در رأس آن مسئله حکومت است، باید به مجتهد جامعالشرایط تحت عنوان روات احادیثنا مراجعه کنند؛ رجوع به مجتهد جامعالشرایط بهعنوان یک واجب شرعی اعلامشده است و بعد حضرت تعبیر فرمودند «فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ» این مجتهد جامعالشرایط است.
بنابراین در این نظام دینی و جامعه اسلامی ما برای اینکه حاکمیت در طول حاکمیت الله قرار بگیرد و مظهر حاکمیت الله یعنی اما معصوم در زمان غیبتشان به ما دستور دادند به حجتشان مراجعه کنیم و حجت امام معصوم هم مجتهد جامعالشرایط است.؛ در مقام تشخیص مجتهد جامعالشرایط که قدرت مدیریت رهبری جامعه را داشته باشد، این تشخصی بهوسیله افراد خبره باید صورت بگیرد بنابراین در مام رجوع به این مجتهد جامعالشرایط که یک امر واجبی از طرف امام زمان(ع) به مردم ابلاغشده، باید از طریق خبره رجوع کنند.
کسی که بهعنوان خبره مورد شناخت مردم قرارگرفته است، برای اینکه این کار در یک مکانیزم رسمی در نظام اسلامی انجام شود، مجلس خبرگان رهبری تشکیل و تأسیس شد که مردم برای رجوع به آن مجتهد جامعالشرایط که میخواهد در رأس حاکمیت و رهبری نظام قرار بگیرد، هرکدام یک خبره را بهعنوان نماینده خود انتخاب کنند
خبرهای که انتخاب میکنند، سه وکالت شرعی به او میدهند، یک وکالت از طرف موکلینش، آن مجتهد جامعالشرایط که حجت امام زمان است برای رهبری نظام انتخاب کند و بیعت کند، وکالت دوم بر جریان رهبری این رهبر نظارت داشته باشد که آن صفات و شرایط در او ادامه داشته باشد، وکالت سومی هم که میدهند این است که اگر این ولیفقیه خدایی نکرده بر اثر حادثهای از دنیا رفت و یا اینکه این ولیفقیه دچار عارضهای شد که شرایط در او سقوط کرد، اینها با حذف او از ولایت و رهبری، وکالت دارند با یک مجتهد جامعالشرایط دیگری بهعنوان رهبری نظام از طرف موکلینشان بیعت کنند؛ در حقیقت سه وکالت شرعی اینها به خبره میدهند.
خبره کسی است که دو خاصیت داشته باشد؛ اول فقیه و مجتهد باشد، یعنی فقاهت و اجتهاد او را یقین کند، عادل هم باشد که برحسب عدالت، دور از هوای نفس این عمل را انجام دهد، اجرای این سه وکالت شرعی هم برای موکلینشان بهطور مجانی است و از هیچ حقوق و مستمری هم برخوردار نیستند چون در مقابل انجام وکالت از طرف موکلین خودشان بهعنوان وکالت شرعی فقط رضای خدا را در نظر دارند و بهعنوان قربت الی الله عمل میکنند.
برادران و خواهران عامه و اهل سنت که در این کشور زندگی میکنند و برادر و خواهر دینی و مسلمان ما هستند، بر اساس اعتقادی که بر مبنای مذهب خودشان بهعنوان حکومت اسلامی به نظام شورایی معتقدند، آخرین نظریه نظام شورایی بهوسیله عبدالرحمان قحطان که در کتاب «التطبیق بین نظام شورا و دیمقراتیه» نوشتهشده، آخرین نظریه نظام شورایی این است که اهل حل و عقل بنشینند و رهبر و ولی امر مسلمین را مشخص کنند، اهل حل و عقل برحسب تعریفی که میکنند، بر همین مجلس خبرگان اطلاق میشود لذا نمایندگان عامه و اهل سنت هم از علما و دانشمندان عامه و فقهای عامه در این خبرگان رهبری عضویت دارند و آنان هم بهعنوان تکلیف شرعی خودشان در مقام تشکیل مجلس اهل حل و عقل باید در مجلس خبرگان شرکت کنند، اینیک تکلیف شرعی است.
امیدواریم که برادران ما و خواهران ما در این کشور برحسب وابستگی و اعتقاد و تعبدی که نسبت به اسلام و تکالیف شرعی خودشان دارند در انتخابات مجلس خبرگان خیلی با قاطعیت و جدیت شرکت کنند و با دقت بهعنوان وکیل شرعی خودشان در سه وکالت شرعی، فقیه و مجتهد عادل را تشخیص دهند و به او وکالت دهند.
عزیزان متدین ما برحسب تکلیف دینی و شرعی صرف باید در انتخابات خبرگان شرکت کنند با توجه به اینکه مجلس خبرگان رهبری در مسائل جاری کشور اعم از مسائل اقتصادی، سیاسی و امنیتی هیچگونه مسؤولیت مستقیم در برنامهریزی و یا دخالت رسمی ندارند، فقط بهعنوان نخبگان جامعه و خبرگان و نخبگان مورد اعتماد مردم، طبیعی است که جریان انقلاب و جریان نظام را هم دقیقاً در مدنظر دارد و آنجای یکه وظیفه شرعی نخبگانی خبرگان اقتضا کند، طبیعی است که در مسائل اجرایی و برنامهریزیهای کشور ممکن است نظر بدهند و دخالت در حد تذکر یا اعلامخطر داشته باشند.
عزیزان ما با بصیرت کامل در انتخابات شرکت کنند، بدانند خبرگان را برای چه انتخاب میکنند و با توجه به مسئله دینی و شرعی خود این وظیفه را انجام دهند.
از اینکه شما بینندگان عزیز، عرایض حقیر را تحمل فرمودید، خیلی متشکرم.
والسلام علیکم و رحمتالله و برکاته