بدترین خطر نامحسوس، خطرات فکری و فرهنگی جامعه است
مقام معظم رهبری در سال های اخیر مکررا از تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی و ناتوی فرهنگی سخن گفتند اما کسی متوجه مطلب نشد. یعنی حتی کسانی که باید احساس خطر کنند و جلوی این ناتوی فرهنگی را بگیرند، اعتقاد به خطر بودن آن ندارند. رهبری می فرمایند این انحراف فرهنگی به گونه ای است که همه چیز ما را غارت می کند.
به گزارش alamolhoda.com ، آیت الله سید احمد علم الهدی شامگاه چهارشنبه، 21 بهمن ماه، در ادامه سلسله جلسات تفسیر هفتگی قرآن خود که در محل مهدیه مشهد برگزار می شود، ضمن تبریک ایام الله دهه فجر و سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، به تفسیر آیه شریفه «مِن شَرِّ الوَسواسِ الخَنّاس» در سوره مبارکه «ناس» پرداخت و افزود:وقتی انسانی که مشغول زندگی خود است و بر اساس توان فکری و قدرت پیش بینی خود برنامه ریزی کرده است، در برابر خطری که حسابش را نمی کرده روبرو شود بدون این که آمادگی مواجه شدن با آن را داشته باشد، این خطر نامحسوس ضررش برای او خیلی شدیدتر از سایر خطرها خواهد بود.
ـ خطرهای نامرئی به دو شکل هستند؛ گاه انسان آن ها را پیش بینی می کند اما آثار و علایم آن برایش روشن نیست؛ یعنی حس می کرده که یک روز چنین خطری برای او حادث شود اما غافلگیر شده و از این رو به آن خطر، خطر نامرئی گفته می شود. نوع دیگر خطرات نامحسوس هم خطراتی است که انسان نسبت به آن ها بی تفاوت است و اصلا آن ها را خطر نمی داند؛ مانند بچه ای که نمی داند آتش برای او خطرناک است اما به طرف آن می رود و حتی ممکن است به آن دست هم بزند. آن کودک اصلا عقیده ندارد که آتش برایش خطر حساب می شود و تنها او را موجود زیبای قابل بازی کردن می بیند در حالی که این خطری است که ممکن است او را از بین ببرد.
ـ همانطور که در جلسات گذشته گفتیم، پناه بردن به خداوند از شر خطرات محسوس در سوره «فلق» مطرح شده و پناه بردن به خدا از شر خطرات نامحسوس در سوره «ناس». خطراتی که خداوند در سوره ناس بیان می فرماید، متأسفانه خطراتی هستند که نه تنها نامرئی و نامحسوس اند، بلکه خطراتی هستند که غالب ما معتقد هستیم خطر محسوب نمی شوند و زیان و ضرر آن را باور نکرده ایم؛ در نتیجه نمی دانیم که بر سر راه ما اتفاق خواهند افتاد.
ـ بدترین خطر نامحسوس، خطرات فکری و فرهنگی جامعه است. یعنی انحرافات فرهنگی در جامعه به وجود می آید و اگر کسی هم در برابر آنها بایستد و در صدد مبارزه با این خطرات برآید، او را انسان افراطی ای معرفی می کنند که مزاحم لذت و خوشگذرانی مردم شده است.
ـ مقام معظم رهبری در سال های اخیر مکررا از تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی و ناتوی فرهنگی سخن گفتند اما کسی متوجه مطلب نشد. یعنی حتی کسانی که باید احساس خطر کنند و جلوی این ناتوی فرهنگی را بگیرند، اعتقاد به خطر بودن آن ندارند. «ناتو» به این معنا است که تمام قدرت های مشترک یک منطقه از دنیا بخواهند به ما تهاجم کنند. ببینید وضعیت ما چگونه می شود؟ رهبری می فرمایند این انحراف فرهنگی به گونه ای است که همه چیز ما را غارت می کند.
ـ در خطرات فرهنگی و اجتماعی آن چه از همه مؤثر تر بوده و زیربنای تمام کجروی ها و انحرافات و سقوط ها است، خطر فکری است که قرآن از آن تعبیر به «وسواس» می کند. وسوسه یعنی خطر فکری؛ جریانی که به سراغ مغز انسان و عقاید و باورهای او آمده و با تولید تردید در آن ها، زیربنای باور را از بین می برد.
ـ ما در تربیت جوانان مان مشکلی داریم و آن این است که دلسوزان آن ها مانند پدر و مادر تنها نصیحت می کنند و پند و اندرز می دهند. خب جوان خسته می شود چرا که او معتقد نیست که تشخیص افراد پیر تشخیص درستی است و تطابق فکری با آن ها ندارد ولو پدر و مادر و برادرش باشند. آن ها را در تبار دیگری تصور می کند؛ در نتیجه چیزی که باعث دوری نسل جوان از جریان های مربی اش می شود، همین مسأله نصیحت ها و موعظه ها است.
ـ پدر و مادر دلشان می سوزد و به همین دلیل امر و نهی و موعظه می کند اما این موعظه زمانی اثر دارد که جنبه تذکری داشته باشد یعنی زمانی که انسان چیزی را می داند اما فراموش کرده است. وقتی زیربنای فکری این جوان نسبت به مسائل زندگی، مسائل اخلاقی و اعتقادی درست نیست و در باور خود مشکل دارد، در نتیجه این نصیحت فایده ای ندارد.
ـ در مقام اصلاح جوانان باید در صدد تأمین باور آن ها برآمد و عزیزانی که مسؤولیت تربیتی جوانان را بر عهده دارند باید زیربنای باور او را درست کنند چرا که مشکل ما در خطرهای فکری است و این خطرات باورمندی جوان نسبت به خدا و معاد سست می کند و وقتی این اتفاق افتاد، جوان با موعظه و نصیحت و راهنمایی به راه نمی آید چرا که ریشه باور او متزلزل شده و از بین رفته است.