تفسیر آیه شریفه " لیله القدر خیر من الف شهر "
لیله القدر خیر من الف شهر تفسیر آیه سوم سوره مبارکه قدر - 92/3/22
بسم الله الحمن الرحیم
تفسیر آیه شریفه " لیله القدر خیر من الف شهر "
شب قدر از هزار ماه بهتر است. تفسیر این آیه شریفه و آیات بعد تقریبا تبیین و تفسیر آیه و ما ادراک ما لیله القدر است. سه خصوصیت خداوند برای لیله القدر تبیین می کند.
1- از هزار ماه بهتر است
2- تنزل الملائکه و روح ملائکه و روح در لیله القدر نازل می شوند
3- سلام هی حتی مطلع الفجر
برای این آیه تفاسیر مختلفی داریم، برخی تفاسیر این نظر را داده اند البته مردود است چون روایت این نظر را رد می کند. یک سری از مفسرین روشنفکر و یک مقدار هم در مسائل قرآن و جریان وحی یک تحلیل های عادی و طبیعی داشته باشند. در میان مسلمانان در همه زمان ها اینجور افراد وجود داشتند. وحی را تعبیر می کردند به شعور مرموز – از مقوله حس پنجم است، و وحی هم از مقوله حس پنجم است و مربوط به نبوغ مردم است. در مسائل قرآن هم همین طور هی سعی می کردند که آن جنبه های معنوی و آسمانی آن خصوصیت اعجاز آمیز قرآن را نادیده بگیرند.
لیله القدر خیر من الف شهر
تفسیر این افراد؛ این تقریبا یک ادبیات محاوره ای است که خدا گفته است. مثل این که در محاوره های روزمره خود می گوییم من صدمرتبه آمدم ولی تو را ندیدم منظور کثرت است. منظور این نیست که حتما صد مرتبه آمده ام. این در مقام عدد کثرت است. این تفسیر از نظر ما مردود است. در این جا کنایه از عدد زیاد نیست. در حالیکه این مقدار که خداوند آورده است به طور دقیق در نظر گرفته شده است.
نکته تفسیری اصلی
لیله القدر از نظر عبادت است. یعنی عبادت در شب قدر بهتر است از عبادت در هزار ماه است.
محمد ابی عمیر - از اصحاب خاص امام صادق ع بوده است - می گوید:
از امام صادق ع پرسیدم: کیف تکون لیله القدر خیر من الف شهر؟ ترجمه: چگونه است که شب قدر بهتر از هزار ماه است؟
امام می فرمایند: خداوند عمل در این شب بهتر است از هزار ماهی که شب قدر در آن نباشند.
چطور یک شب عمل – چون عمل به اندازه هر قدر که عمل کند پاداش می دهند. شب محدود است و عمل هم محدود است چطور از عبادت هزار ماه بهتر است. – اصولا ارزش اعمال به حجم اعمال نیست به آن جریان ارتباطی عبادی با خداست.
خاطره؛
یکی از بزرگان و علمایی بودند و من خیلی ارادت داشتم . و فکر می کردند که به ایشان نزدیکتر بشوم تا از اعمال خفیه ایشان باخبر بشوم. در یک مسافرتی با هم بودیم و یک شب با ایشان بودیم. و سعی کردیم که امشب با خبر بشویم.
آن شب ایشان تا صبح خوابید. ایشان اذان از خواب بیدار شد و وضو گرفتند. و نماز جماعت خواندیم. یادم نیست که نافله صبح خواند یا نخواند. نماز جماعت که خواند یا الله گفت. این یا الله تا شب من را منقلب کرد. بنده که این یا الله را شنیدم خیل در من تاثیر گذاشت.
تفسیر سومی که شده مال سنی هاست
در بنی اسرائیل یک مردی بود که این هرشب تا صبح مشغول عبادت بود. و روز هم مشغول مجاهده بود، هشتاد سال عمر این مرد طول کشید. در هشتاد سال این کار را می کرد. و وضع این مرد اسرائیلی باعث تعجب پیامبر و اصحاب شده بود که این مرد چقدر محو خداوند است.
خداوند این آیه را نازل کرد.
تفسیر چهارم:
مالک بن انس (اهل سنت) - پیغمبر اکرم در عمرهای امت ها را یک روز بررسی می کرد و به این نتیجه رسید که عمر افراد امت پیغمبر از عمر بقیه امت ها کمتر است. اکثر امت من بین 60 سال و 70 سال است. و الآن خیلی کم به نود سال می رسند. رسول الله غمگین شدند که امت من توفیقاتشون در عبادت خدا خیلی کم است. یه مدتی که بچه است، و دورانی هم که شور و هیجان جوانی که دیگر مستی و غرائز نفسانی، که فرصت زیادی ندارند.
در زیارت شعبانیه می خوانیم:
خدایا من عمرم را در شره سحو از تو فانی کردم. شره = چاشنی
یک حالی بشر داره وقتی که می خواهد متوجه خدا بشود که باید از خیلی چیز ها جدابشه و به خودش تحمیل می کند که باید محو خدا بشود.
و زمانی که افراد در سراشیبی عمر قرار می گیرد و اگر بتواند از دست شیطان فرار کنند. اینجا یک فرصتی پیش خواهد آمد. که حالا 5 سال 10 و یا کمی بیشتر.
و خدا در مقابل آن ناراحتی پیغمبر این آیه را نازل کرد.
فخر رازی در کتابش این تفسیر را دارد. عامه و اهل سنت این را در اکثر کتاب هایشان نقل کرده اند. این متن قابل توجه است و بعد تحلیلی که فخر رازی روی این روایت دارد.
نقل کرده است. از حسن بن علی ع عرض کردم: ای سیاه کننده صورت مومنین تو تکیه کرده ای به این مرد (معاویه) و با آن بیعت کردی. فقال
امام حسن ع فرمودند: یپغمبر در خواب دیدند بنی امیه منبر ایشان لگد می کنند و بالا می روند. و در روایتی دیگر بیان شده: بنی امیه بر منبر ایشان جستن می کنند همچون میمون ها و پیغمبر ناراحت شدند: خداوند نازل کرد که لیله القدر خیر من الف شهر
فقال عاصم: بن فضل ما سلطنت بنی امیه را قصب کردیم که هزار ماه طول کشید و پیغمبر راحت شدند.
لیله القدر : شب فاطمه
الف شهر = هزار ماه حکومت بنی امیه، شخصی به نام قاضی – این اصطلاح قاضی برای آن زمان به علمای سنی ها می گفتند قاضی – مثل سیستان الآن به علمایشان می گویند مولوی – فخر رازی هم در منطقه ری بوده است ملحق به منطقه خراسان بود هاست .
قاضی وقتی این روایت را شنید اعتراض کرد. خدا می گویند شب قدر از هزار ماه بیشتر است مقصود هزار ماه مزموم نیست هزار ماه ممدوح است.
بنی امیه در تاریخ مدعون بودند.
فخر رازی این اشکال را جواب می دهد: - چون از متعصبین اهل سنت است تا جایی که می گویند احتمالا ناصبی است . درست است که هزار ماه مزموم است اما این مزموم اخروی بوده است. نه مزموم دینی است.
اصلا سعادت دینی نبود و مقصود بنی امیه از بین بردن اسلام بود. در جنگ های بین قریش و پیغمبر اتفاق افتاد به جز بدر فرمانده ابوسفیان جلودار سپاه دشمن بود. و در جنگ بدر که نبود به خاطر این که اصلا این جنگ به خاطر ابوسفیان. بقیه جنگ ها فرمانده ابوسفیان بود. جزو براندازی اسلام به چیز دیگه ای راضی نمی شوند.
می گوید آن روزی که عثمان به خلافت رسید – از بنی امیه بود – وقتی آمد به مسجد چشمش به مردم که افتاد نتوانست خطبه بخواند. ابوسفیان رفت به خانه عثمان – در آن زمان کور بود – گفت غیر از بنی امیه در این اتاق هست؟ - گفت به دو بت قسم خدایی نیست وحی نیست و همه به بهانه قدرت بود. و این قدرت را بین خودتان بچرخانید و نگذارید
ظاهرا عثمان عصبانی شد و گفت این را بندازید بیرون که آبروی ما را می برد. و رفت سرقبر حمزه سید الشهدا. یا ابا عماره آن امری که به خاطر آن با ما جنگیدی الآن دست بچه های ماست و دارند با آن بازی می کنند. وحشت پیامبر هم همین بود که از این خواب ناراحت شدند. و لذا خداوند گفت لیله القدر خیر من الف شهر خدا گفت پیغمبر تو فاطمه داری، این فاطمه همه چیز را حفظ می کند. الف شهری که می خواهد اسلام را از بین ببرد هزار ماهی که می خواهند اسلام را محو کنند. و فاطمه اسلام را حفظ می کند.
نکته:
خداوند متعال یک مشیت کلی دارد یک راهکار اجرایی این مشیت ، مشیت کلی خدا بر این است که بشر تعالی پیدا کند. آدم در مسیر بندگی خدا رشد کنند.
راه کار اجرایی این مشیت: منوط به اراده و خواست خود آدم ها گذاشته است. خدا مشیت خود را اجرا می کند، اگر مردم با مشیت خدا همراه شدند مشیت خدا صریح اجرا می شود.
بنای خداوند بر این است که بر مردم تحمیل نکند. اما این تعالی با خواست خودشان باشد. وقتی مردم نخواهند می شود حکومت یزید.
ابزار تعالی می شود شهادت امام حسین و فرزندان خدا چون مردم نخواستند به تعالی برسند و امام حسین می شود ابزار فهم مردم ، ابزار تعالی مردم و نجات مردم.
این خواست خدا همیشه بوده و الآن هم هست. مثل پیروزی انقلاب شب 22 بهمن حکومت تا بن دندان مسلح بودند و یک شب همه دست مردم رسید. چون مردم خواستند خدا هم می خواست و معجزه آسا همه چیز درست شد.
در انتخابات هم اگر مردم دنبال خواست خدا بودند آن می شود. اما اگر مردم آنی را که خدا خواست نخواستند و به کسی رای دادند که خدا نخواست، همان خواهد شد چون مردم خواستند. اما مشیت خدا متوقف نخواهد شد و در یک پیچ و خم هایی حتما نمود خواهد کرد. و من زندانی شدن حضرت زین العابدین ، شهادت امام حسین (علیه السلام).
در خصوص تفسیر فوق همانطور که فرمودید :"مشیت کلی خدا بر این است که بشر تعالی پیدا کند. آدم در مسیر بندگی خدا رشد کنند.
بر گرفته شده از alamolhoda.com" کاملا با این موضوع موافق هستم و در تکمیل این گفته اضافه می کنم : تمام امور عالم در جهت رشد و تعالی بشر می باشد ،حتی چنگیزخان و هیتر هم چشمان بشر رو نسبت به قدرت طلبی و ... بازکرد و همانطور که خداوند می فرمایید: در هر شری خیری است.
چند خواهش دارم:
-در خصوص خواب پیامبر و سکوت حضرت علی با تعبیر این خواب به علت عدالت و .. وهمچنین با توجه به این خواب امام حسین(ع) از بی بازگشت بودن سفر به کوفه باخبر بودند.
و قابل توجه است که این خواب و این آیه وغم پیامبر از خلافت فرزندان ابوسفیان ،هیچگاه باعث نشد تا ایشان نسبت به ابوسفیان تعرض کنند.و این خود نشان دهنده وارداتی بودن تفکرات وهابیت دارد.
خواهش دیگر اینجانب حذف کلمه " فرزندان خدا " در تفسیر فوق می باشد. از آن جمله آیه 171 سوره نساء که میفرماید: (سُبْحانَهُ أَنْ یَکُونَ لَهُ وَلَدٌ) خداوند منزه است از اینکه فرزند داشته باشد.
با تشکر