۱۴۰۳ چهارشنبه ۰۵ ارديبهشت

خطبه دوم نماز جمعه ـ یک عده آدم‌های سهل‌انگار در مسؤولین ما و در بعضی مدیران، بیایند بگویند مسئله نفوذ یک مسئله توهم است یا یک ابزار سیاسی و جناحی است، یا بصیرتشان پایین است و یا خدایی نکرده از دشمن بدشان نمی‌آید که در مقابل اعلام‌خطر مقام ولایت این‌گونه برخورد می‌کنند.

به گزارش Alamolhoda.com، آیت‌الله علم‌الهدی ظهر امروز در خطبه دوم نماز جمعه این هفته 6 آذرماه در حرم امام رضا (ع)، بابیان این‌که هفته پرافتخار بسیج را پشت سر گذاشتیم، گفت: در طول این هفته، مراسم‌ها، گفتگوها، گفتارها، نوشتارها و برنامه‌های مختلف در رسانه‌های گوناگون و عمدتاً رسانه ملی، عظمت بسیج، نقش بسیج، ابتکار معجزه‌آسای تأسیس بسیج به‌طور کامل و مشروح موردبحث قرار گرفت و همه شما از ابعاد مختلف در منطقه‌های گوناگون و متنوع دراین‌باره نکاتی را شنیدید، آنی که امروز برای ما مهم است، مسئله شناخت رسالت و مأموریت بسیج است.

ایشان ادامه داد: در جمع شما برادران و خواهرانی که در این نماز جمعه شرکت کردید، بخش عمده شما بسیجی هستید و نیروهای بسیج، مهم شناخت رسالت بسیج است، بسیج، یک قدرت تضمین‌کننده مردمی در تداوم انقلاب در توسعه اصول و ارزش‌های اسلام، در پایداری و استقرار و عزتمندی این نظام است.

مسؤولیت پذیری، اولین خصوصیت یک بسیجی است

برای این‌که بسیج از عهده این رسالت دربیاید و بتواند این مسؤولیت را اجرا کند، اولاً باید بسیجی مسؤولیت پذیر باشد و این رسالت را قبول کند، اجرای این رسالت، مسؤولیتش را بپذیرد و درصدد اجرا بربیاید اما در کنار مسؤولیت پذیری، آنی که مهم است، بصیرت هست، بصیرت در شناخت خطر، شناخت دشمن و شناخت آسیب چون این انقلاب در صورتی تداوم پیدا می‌کند که خطرات از او دفع شود، این نظام در صورتی استقرار و پایداری پیدا می‌کند که دقیقاً از نفوذ و از دخالت دشمن محفوظ بماند، ارزش‌های دین، حدود الهی، موقعیت‌های مختلف انسان‌ساز اسلامی در روی کره زمین زمانی توسعه پیدا می‌کند که در برابر هجمه‌های کفر و تهاجم‌های نابکارانه دشمن خدا و شیاطین از این ارزش‌ها دفاع بشود.

بسیجی باید در شناخت دشمن و آسیب‌های آن بصیرت داشته باشد

 پس باید بسیجی هم هجمه‌های کفر را نسبت به اسلام بشناسد و هم خطراتی که متوجه عزتمندی و استقلال نظام است تشخیص بدهد و هم سنگلاخ‌هایی که ممکن است سر راه تداوم انقلاب به وجود بیاید، این‌ها را بداند پس بسیجی در درجه اول باید هم خطرپذیر باشد و هم خطر شناس باشد؛ خطرپذیر باشد، کاملاً باقدرت در دل خطر برود جلو، باکی نداشته باشد، ترس و واهمه‌ای نداشته باشد، شب عملیات باران آتش را بسیجی می‌بیند، مثل‌اینکه دارد بر سر یک سفره مهمانی می‌رسد، با شدت می‌دود زیر باران آتش، این خطرپذیری است.

نه‌تنها باران آتش در شب عملیات در جبهه بلکه زیر باران آتش در همه بحران‌های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی، ببیند و در دل خطر جلو برود. «تکبیر»

خطر نفوذ، بالاترین حد خطر در شرایط کنونی کشور

اما بالاتر از خطرپذیری، خطر شناسی است؛ در هر موقعیتی و در هرزمانی، یک نقطه خطری خاص به‌صورت برجسته به این نظام، این انقلاب، مردم و اسلام توجه می‌کند، این خطرشناسی به‌موقع نه این‌که زمان خطر بگذرد و بگوید عجب، چه خطری به سر ما آمد! نخیر، قبل از این‌که خطر برسد، قبل از این‌که جامعه دچار بلا شود و انقلاب و نظام در محدوده خطر قرار بگیرد، خطر را بشناسد، در این زمان، آن خطری که مقام معظم رهبری روی آن بیش از هر چیزی تکیه‌دارند و مرتب تذکر می‌دهند و بایستی به این خطر توجه قوی بشود، خطر نفوذ دشمن است.

عده‌ای آدم‌های سهل‌انگار، اعلام‌خطر ولایت را توهم می‌دانند

یک عده آدم‌های سهل‌انگار در مسؤولین ما و در بعضی مدیران ما این مطلب را بیایند خیال کنند مسئله نفوذ یک مسئله توهم است یا یک ابزار سیاسی و جناحی است، این واقعاً یا بصیرتشان پایین است و یا این‌که خدایی نکرده از دشمن بدشان نمی‌آید که این‌ها بیایند در مقابل یک اعلام‌خطر مقام ولایت و رهبری این‌گونه برخورد کنند.

اقسام سه‌گانه نفوذ دشمن

نفوذ ازنظر ماهوی بر سه قسم است، نفوذ اقتصادی، نفوذ فرهنگی، نفوذ سیاسی که مقام معظم رهبری فرمودند نفوذ سیاسی و فرهنگی به‌مراتب خطرناک‌تر از نفوذ اقتصادی است اما آنی که بنده می‌خواهم در این جمع خدمت شما بزرگواران، برادران و خواهران عرض کنم، نفوذ ازنظر ابزار، بستر، کیفیت و روش است که بر سه قسم است؛ نفوذ رخنه‌ای، نفوذ ارتباطی، نفوذ جلبی، چجور دشمن نفوذ می‌کند در جامعه ما؟

یک‌وقت رخنه می‌کند در جامعه، جاسوس خارجی را داخل می‌کند در عرصه‌های امنیتی نظام، در موقعیت‌های مختلف کشور، این نفوذ رخنه‌ای است، یعنی می‌گردد اطراف زندگی اجتماعی ما یک شکافی پیدا کند و جاسوس خارجی از آن شکاف وارد شود؛ یک‌وقت نفوذ، نفوذ ارتباطی است، با برقراری ارتباطات، با تعامل، با معامله، با دادوستد می‌آید نفوذ می‌کند، جامعه را به خودش وابسته می‌کند، این می‌شود نفوذ ارتباطی اما غیرازاین دو نوع نفوذ، قسم سوم، نفوذ جلبی است؛ نفوذ جلبی یعنی بیاید در بستر جامعه ما، در اقشار مردم ما، دشمن سربازگیری کند، استخدام کند، آدم بتراشد از درون خود ما، این نفوذ جلبی است.

تقدیر از دستگاه‌های امنیتی در برخورد با نفوذ رخنه‌ای

نفوذ رخنه‌ای را بایستی دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی جلویش را بگیرند، آن‌ها باید مراقبت کنند، دشمن جاسوس خارجی را وارد نکند و خوشبختانه این اقداماتی که اخیراً هم به‌وسیله دستگاه‌های اطلاعاتی جریان اجرایی و وزارت و هم دستگاه اطلاعاتی عزیزان دلاور و غیور مرد سپاه انجام‌گرفته است و رگه‌های جاسوس خارجی دشمن شناسایی‌شده، این بسیار روش، حرکت و اقدام فوق‌العاده مثبت و ارزشمند است و از همه عزیزان تشکر می‌کنیم، این مراقبت و دقت دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی که دشمن جاسوس خارجی وارد نکند، به اسم خبرنگار، به اسم روزنامه‌چی، به اسم جریان فرهنگی، به اسم یک عنصر خاص ارتباطی، جاسوس بیاید داخل کشور ما، این وظیفه آنان است که باید جلویش را بگیرند.

کسانی که برای هیأت های خارجی فرش قرمز پهن می‌کنند باید جلوی نفوذ ارتباطی را بگیرند

جلوی نفوذ ارتباطی را باید دستگاه‌های دولتی و دولتمردان بگیرند، این‌هایی که هرروز یک فرش قرمز برای یک هیأت وارده از خارج پهن می‌کنند، این‌هایی که برحسب مسؤولیتشان در دولت مردی  و مدیریت دولتی، یک استقبال و بدرقه انجام می‌دهند، در نشست‌های مختلف اسناد معاملاتی را امضا می‌کنند، آن‌ها باید مراقبت کنند در این دادوستدها و در این ارتباطات، دشمن نتواند ما را وابسته به خود بکند و نفوذ ارتباطی را انجام دهد، این وظیفه دولتمردان ما است.

مردم باید جلوی سربازگیری دشمن از جامعه و مسؤولان را بگیرند

اما آنچه وظیفه شما مردم است که از نفوذ دشمن جلوگیری کنید، قسم سوم نفوذ یعنی نفوذ جلبی هست یعنی دشمن می‌آید در جامعه ما، در اقشار مختلف ما نیروها را شناسایی می‌کند، افراد زمینه‌دار را می‌شناسد و آن‌ها را استخدام می‌کند و مزدور گیری و سربازگیری می‌کند، در مقابل این نفوذ، بیداری، بصیرت، توجه و مراقبت شما مردم جلوی این نفوذ جلبی را می‌گیرد. «تکبیر»

دشمن در عرصه قانون‌گذاری و تصمیم‌گیری به نبال جذب مزدور است

امروز در اقشار مختلف مردم ما و در مسؤولیت‌ها و مدیریت‌ها و عرصه‌ها و فضاهای اجرایی، طراحی، برنامه‌ریزی قضایی کشور ما، عنصری زمینه مزدوری دشمن دارد و عنصری به سربازی دشمن درخواهد آمد که این با رهبری زاویه دارد؛ هر زاویه‌دار با رهبری، این زمینه مزدور شدن دشمن و ابزار نفوذ جلبی دشمن است، این یک مؤلفه بسیار قطعی است و دشمن هم دنبال همان می‌گردد، در رده‌های مدیریتی، در فضاهای قانون‌گذاری، برنامه‌ریزی و تصمیم سازی، در رده‌های تصمیم‌گیری نظام در همه عرصه‌ها، این دنبال کسی می‌گردد که با رهبری زاویه دارد، از زمینه زاویه او با رهبری استفاده کند، او را به‌عنوان مزدور بگیرد، این نفوذ جلبی دشمن است.

جلوگیری از تکرار به وجود آمدن افرادی چون «وثوق‌الدوله»، بصیرت مردم را می‌طلبد

این بیداری شما را می‌طلبد، بصیرت شما را می‌طلبد، در تاریخ این کشور، یک مزدور نشان‌دار معروف انگلیسی که هنوز هم به‌عنوان یک تجربه به‌عنوان نماد مطرح است، وثوق‌الدوله است، وثوق‌الدوله کسی است که در یک قرارداد 1919 همه مملکت را به انگلیس‌ها داد، این آقا از یک خانواده اصیل ایرانی بود، این در دو دوره نماینده مجلس شد، بعد از دو دوره نمایندگی مجلس، انگلیس‌ها او را شناسایی کردند، از توی مجلس شورای ملی این را استخدام کردند و این آقا را به نظارت و نخست‌وزیری رساندند و این با یک قرارداد، کل کشور را ریخت به دامن انگلیس‌ها یعنی مجلس شد جای مزدور بگیری انگلیس‌ها.

نفوذ در انتخابات، نفوذ جلبی دشمن است

ببینید عزیزان، دو روز دیگر انتخابات است، این شما مردم هستید که نماینده را به مجلس می‌فرستید و این شما مردمید که در عرصه تصمیم سازی کشور آدم قرار می‌دهید، آدم‌هایی که با رهبری زاویه‌دارند، به جریان‌های زاویه‌دار با رهبری مرتبت‌اند، در کارنامه زندگی و اندیشه سیاسی و عملکرد اجتماعی و فردی‌شان، زاویه با رهبری و ولایت کاملاً شفاف و روشن است، این‌ها عناصر هستند که اگر بروند، خوراک مزدوری و خوراک نفوذ جلبی دشمن هستند.

با همراهی مردم، دستگاه اطلاعاتی و دولت، دشمن در تمام عرصه‌های شکست می‌خورد

آنی که باید دم درگاه مردم‌سالاری این نظام بایستد، مراقبت کند از نفوذ جلبی دشمن، او شما مردمید؛ دولتی‌ها باید وظیفه‌شان را در حوزه خطر نفوذ ارتباطی انجام دهند، دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی باید دقتشان در جهت نفوذ رخنه‌ای به کار ببرند اما شما مردم در دروازه مردم‌سالاری این نظام که انتخابات است بایستی دقت و مراقبتتان را در نفوذ جلبی دشمن و پیشگیری از نفوذ جلبی دشمن حفظ کنید، این بصیرت مردم در کنار آن دقت دولتمردان ما و در کنار آن مراقبت دستگاه‌های امنیتی و اطلاعاتی ما، دشمن ناپاک مستکبر فتنه‌گر شیطان بزرگ را در این عرصه هم مثل همه عرصه‌هایی که در این 37 سال شکست خورد، در این عرصه هم او را شکست می‌دهد. «تکبیر»

در این هفته و هفته آینده از ارائه بخش عربی خطبه خودداری می‌کنم به خاطر این‌که تعداد مهمانان عرب‌زبان امام رضا (ع) آن‌قدر نیستند و الحمدالله همه متوجه کربلا و اربعین هستند؛ خوشا به سعادت آنانی که الآن در جاده‌های کربلا دارند قدم می‌زنند و عرق می‌ریزند.

چرا مردم برای اربعین پیاده به کربلا می‌روند؟

این‌که اربعین اول اهل‌بیت برگشتند یا نه، یک بحث و تحلیلی دارم که روز اربعین در همین مکان، قبل از ظهر که صحبت می‌کنم این تحلیلم را عرض می‌کنم اما آنچه مسلم است این است که اهل‌بیت اربعین اول برگشتند؛ چرا در همه زیارتی‌ها، از قدیم رسم است که اربعین پیاده به کربلا بروند؟ نیمه شعبان زیارتی امام حسین است اما رسم نیست پیاده به کربلا بروند، ماه رجب زیارتی سیدالشهدا است رسم نیست پیاده کسی برود کربلا حتی روز عاشورا کسانی که می‌خواهند بروند عاشورای امام حسین (ع) را در کربلا برقرار کنند، پای پیاده نمی‌روند اما اربعین را آدم‌ها پیاده می‌روند چون اربعین را هم‌قدم با بچه‌های امام حسین باشند.

توی این روزها بچه‌های ابی‌عبدالله در جاده‌های کربلا پیاده می‌روند، این زائرین هم می‌خواهند هم‌قدم با بچه‌های امام حسین در مسیر کربلا راه را طی کنند و اربعین به کربلای امام حسین برسند، برای پیاده‌روی در اربعین در قدیم‌الایام رسم شده اما این‌ها خیلی فرق می‌کند با پیدا رفتن ما، این زن و بچه پیروزمند دارند برمی‌گردند کربلا، به پیروزی رسیدند، در کوفه به پیروزی رسیدند، در شام به پیروزی رسیدند، این مظالمی که دشمن بر اهل‌بیت وارد کرد به خاطر مردانگی، پایمردی، قدرت و به خاطر نیروی مقاومت این‌ها در مسیر انقلاب بود، دشمن را مستأصل می‌کردند و آنان انفعالی به این‌ها ظلم می‌کردند.

همراهی عزاداران با فرزندان اسیر سیدالشهدا

ما یک‌چیزی می‌شنویم اما این درواقع استیصال و ذلت دشمن بود نه قدرت دشمن، این‌که بر سربریده ابی‌عبدالله چوب بزند اعمال و اظهار قدرت نبود، استیصال بود به خاطر این‌که ببینید، یک خانمی که بازوهایش را با طناب بسته‌اند، این وایستاده در بحبوحه قدرت دشمن دارد حرف می‌زند، این تن صدای قوی که تن صدای امیرالمؤمنین (ع) است، در فضای این کاخ پیچیده، دشمن را مستأصل و پوچ کرده، می‌گوید یزید «هیچ و پوچی، فکر کردی تمام قطرهای زمین و افق‌های آسمان را از ما گرفتی»، یعنی قلمرو حکومتی ما در تمام افق‌ها آسمان است؛ دشمن مستأصل و بیچاره شد، دید همه جلب این بیانات این خانم هستند، خودش درست یک موجود ضعیف تحقیرشده ناچیز در عین قدرت، از او تنها یک تحت و زرق‌وبرق مانده، همه‌چیز رفت.

اول شروع کرد با چوب بر لب تشت زدن، شاید صدای زمزمه چوب بر لب تشت نگذارد این جمعیت صدای زینب را بشنوند اما این زینب است، فروزه ایزدی طبع منیر من است، توافق صعب و سخت حکم پذیر من است؛ از آن‌که اندر سخن علی امیر من است، اوست امیر کلام من از پی‌اش رهسپار»؛ این صدای علی است، این بیان علی است، مگر صدای زمزمه چوب لب تشت می‌تواند جلوی این صدا را بگیرد؟ دید اثری نکرد، مستأصل شد، بیچاره شد، شروع کرد چوب را بر لب و دندان سربریده زدن.

زینب ساکت شد، چرا ساکت شد؟ چون مسؤولیتش فرق کرد، تا حالا مأمور حرف زدن بود، الآن دیگر مأمور یتیم‌داری است، باید کار کند که این بچه‌های پدرکشته سر بریده بابا را زیر چوب نبینند اما وقتی صدای چوب بلند شد، ناز دانه ابی‌عبدالله سر کشید، گفت عمه ببین این ظالم با سربریده بابا چه می‌کند.

ویدئو خطبه دوم 


دریافت
مدت زمان: 25 دقیقه 45 ثانیه

نظرات (۱)

  • مرتضی کریمی علی آباد
  • با سلام.این هفته نتوانستم در نماز جمعه حاضر شوم. ولی مطالب را خواندم. با تشکر...

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی