ارتباط مردم با رهبر بر دونوع است

در ارتباط مردم با رهبر هم سطح زندگی رهبر در جامعه اسلامی با مردم یکی باشد و رهبری باید در دسترس مردم باشد . سطح زندگی پیامبر اکرم (ص) وحضرت علی (ع) از سطح متوسط جامعه پایین تر بود اما دسترس بودن رهبر ، اینطور نیست که هر وقت مردم خواستند بتوانند او را ببینند . بلکه رهبر باید برنامه ریزیهای کلان جامعه اسلامی را نیز انجام دهد که این به نفع کل جامعه است . و در همان زمان پیامبر (ص) که جامعه محدود بود وشرایط دیدار پیامبر (ص) آسان بود خداوند این ارتباط را با یک ادب اجتماعی خاص عنوان می کند

تفسیر آیات اجتماعی ادامه تفسیر سوره  مبارکه حجرات

آیت الله علم الهدی در ادامه ی تفسیر آیات اجتماعی قرآن کریم به تفسیر آیه شریفه چهارم وپنجم سوره ی حجرات پرداخته و افزود: در ارتباطات اسلامی یک مسئله ای داریم که آن ادب در گفتار است در کنار همه ابزارهای ارتباطی از همه مهمتر گفتار است لذا باید اصول گفتار رعایت گردد.

دریافت

اما قرآن کریم دستوراتی را در باره سبک گفتار به ما آموزش می دهد که نکات ودستورات آن در جلسه قبل توضیح داده شد.

اما ادامه بحث آیه شریفه چهارم وپنجم : این دو آیه هم در خصوص نوع ارتباط مردم با رهبری جامعه است . اما شان نزول این دو آیه : قوم ابی نمبر در جنگ با پیامبر اکرم (ص) ومسلمانان شکست خوردند واسیران آنها را مسلمانان به مدینه بردند . بزرگان آنها آمدند مدینه سراغ پیامبر (ص) را گرفتند پیامبر (ص) در منزل در حال استراحت بودند آنها از پشت خانه (من وراء الحجرات ) با صدای بلند وبی ادبانه پیامبر (ص) را صدا زدند. این عمل آنها موجب ناراحتی پیامبر (ص) وخانواده ایشان گردید . شان نزول این موضوع است اما در اصل همانطور که در آیات اول گفته شد نوع رفتار وادب میان مردم ورهبر رابیان می کند .

ارتباط مردم با رهبر بر دونوع است 1- سطح زندگی رهبر در جامعه اسلامی با مردم یکی باشد 2- رهبری باید در دسترس مردم باشد . سطح زندگی پیامبر اکرم (ص) وحضرت علی (ع) از سطح متوسط جامعه پایین تر بود اما دسترس بودن رهبر ، اینطور نیست که هر وقت مردم خواستند بتوانند او را ببینند . بلکه رهبر باید برنامه ریزیهای کلان جامعه اسلامی را نیز انجام دهد که این به نفع کل جامعه است . و در همان زمان پیامبر (ص) که جامعه محدود بود وشرایط دیدار پیامبر (ص) آسان بود خداوند این ارتباط را با یک ادب اجتماعی خاص عنوان می کند . ومی فرماید (ولوا انهم صبروا حتی تخرج الیهم لکن خیرا لهم ) اگر بزرگان قوم ابی نمبر صبر می کردند تا پیامبر (ص) خودشان از منزل خارج شوند برای آنها بهتر بود وجه بهتر بودن این بود که پیامبر (ص) قصد داشتند همه اسیران این قوم را آزاد کنند بعد به خاطر رفتار آنها نیمی از اسیران را آزاد ونصفی را هم فدیه گرفتند

در ذیل آیه شریفه چهار (اکثرهم لا یعقلون) آورده چرا ؟ کلهم نیاورده ؟ در زمان پیامبر (ص) در میان اعراب یک اصلی بود که بعد هم اسلام آنرا تایید کرد و آن این بود که وقتی می خواستند کسی یا کسانی را سرزنش کنند می گفتند بعضی از فلان قبیله وهمه قبیله را سرزنش نمی کردند قرآن هم کلهم نیاورده به خاطر حفظ این ادب واما چرا این عمل آنها به لایعقلون تعبیر شده زیرا پیامبر (ص) می فرمایند هر کس که ادب ندارد عقل ندارد .

در اینجا شبهه ای از طرف بعضی وارد شده که در جامعه اسلامی نگاه به اکثریت منفی است وجامعه اسلامی مخالف با اکثریت است . جواب در تمام قرآن اکثر با یک ضمیر مشخص آمده مانند همین آیه که می فرماید اکثرهم یعنی ضمیر مشخص (قوم ابی نمبر ) آمده وهیچ جا مثلا اکثر الناس لا یعقلون نیاورده است پس اکثریت در جامعه اسلامی محکوم ومنفی نیست و در منطق اسلام همانطور که در عهد نامه حضرت علی (ع) آمده است اکثریت را رجحان میدهند و آنها رایک ارزش می داند و...........