۱۴۰۳ شنبه ۰۳ آذر

جلسه ی هشتاد و پنجم

شنبه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۳، ۰۹:۵۹ ق.ظ

فرائدالاصول

تعادل وتراجیح



دریافت

خاتمه : تعادل وتراجیح

چون که محل و مورد تعادل وتراجیح ، دو دلیل متعارض هستند پس باید در ابتدا تعارض را تعریف وبیان کرد .اما تعارض در لغت و اصطلاح به چه معنا است ؟ تعارض در لغت : از ماده (عرض ) است به معنای اظهار ، ودر اصطلاح بر تنافی دو دلیل وتمانع آندو نه به اعتبار دلالتشان بلکه به اعتبار مدلولشان غلبه یافته است از این جهت گفته اند : تعارض تنافی مدلول دو دلیل است بر وجه تناقض یا تضاد. پس تعارض تحقق نمی یابد مگر بعد از اتحاد موضوع در غیر این صورت اجتماع آندو دلیل ممتنع نخواهد بود

اما عدم تعارض بین اصول وادله اجتهادی : از این اعتبار اتحاد موضوع معلوم می شود که حقیقتا تعارضی بین اصول وآنچه مجتهد از ادله اجتهادی تحصیل می کند وجود ندارد . زیرا موضوع حکم در اصول ، شی به وصف اینکه مجهول الحکم است می باشد ودر دلیل ، خود آن شی بدون ملاحظه ثبوت حکمی برای آن است چه رسد به جهل به حکمش بنا بر این منافاتی میان اینکه عصیر متصف به جهالت حکمش حلال باشد بنا بر آنچه مقتضای اصل صحت وبین اینکه خود عصیر حرام باشد همانسان که مقتضای دلیل دال بر حرمتش است می باشد .

ودلیل مفروض : 1- اگر دلیل اجتهادی بنفسه نه با دلیل حجیتش مفید علم باشد . کسیکه این علم برای او حاصل شده عالم به حکم عصیر می گردد پس اصل مقتضی حلیت آن نیست به دلیل خروجش از موضوع اصلا زیرا آن ، مقتضی حلیت مجهول الحکم است پس حکم به حرمت طرد اصل نمی باشد بلکه آن به نفسه جاری نیست ومقتضی نمی باشد زیرا موضوع اصل ، مجهول الحکم است و............

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی